نقش نماز در کاهش آسیب های اجتماعی / پیش گفتار
نویسنده: سید رضا شفیع اف - ۱۳٩٥/٧/٢۳

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم

پیش گفتار

در نزد اهل دانش و خرد روشن است که انسان برای انجام کارهای فردی و جمعی به منظور حرکت به سوی کمال، نیازمند وسایل و ابزاری در کنار علم و آگاهی و اهمیت و آثار آن و ... تا رسیدن به سر منزل مقصود می باشد. برای نمونه یک فرد برای با سواد شدن نیازمند آموزگار و کتاب و نوشت افزار و تمرین و تکرار مشق ها و آنچه فرا گرفته است تا در یادش بماند و به اصطلاح ملکه ی ذهنش شود و به کار ببندد و ... می باشد تا پس از آن بتواند با طی تحصیلات و مطالعات بیشتر بر دانشش بیفزاید و خود با کوشش زیادتری به پژوهش بپردازد و نکات جدیدی بیابد و با نظر داشت مهارتها و فنون و ابزار مربوطه بر دستاوردهای علمی بیفزاید و به جامعه ی بشری برای کمال علمی بیشتر ارائه و انتقال دهد و ...

اما آنگونه که مشاهده می نماییم؛ نوع انسان، اگر از بعد تکاملی اش نگاه کنیم، آن هم از آن جهت که در پی یافتن حقیقت است و نه تسلط بر دیگران؛ تنها تک بُعدی نیست و در واقع فقط بدنبال کمال علمی به لحاظ شناخت جهان و تسلط علمی بر آنها نیست، بلکه در پی حقیقت نیز هست و از این جهت بسیاری افراد بوده و هستند که در پی رسیدن به حقیقت نیز بوده و می باشند و در این تلاش و کوششان، روشهای گوناگونی هم برای هدف و راه خود برگزیده اند که همانا این مقوله کمال معنوی در نوع انسان می باشد که می خواهد بدان وسیله به شناخت اصل و مبدا و منتهای هستی و هدف از برقراری هستی و به عبارتی آفرینش آن و موجوداتش پی ببرد؛ و روشن است که نیل به این بُعد از کمال نیز نیازمند ابزار و وسایل و به طور کلی دانش و روش درست خود می باشد و بدیهی است همانگونه که انسان در کمال علمی نیازمند راهبری است که تحت عناوین آموزگار و استاد و ... موارد صحیح رسیدن به هدف را در قالب دانش ساماندهی شده به فراگیر یا دانش آموز و دانشجو بیاموزد تا به مطلوب برسد؛ به همان نسبت هم در کمال معنوی لازم است که هدایتگری باشد که راه درست و راست شناختن و رسیدن به حقیقیت را به همه بیاموزد و نشان دهد به نحوی که مطلوب حاصل و کنجکاوی فرد برطرف شود و روشن است که کسی در این راه سزاوار و شایسته تر از آفریننده ی نوع انسان یعنی همان مبدا و منتهای حقیقت که طالبانِ رسیدنِ بدان تحت نام کمال معنوی در پی آن هستند؛ نیست که بتواند راه درست و راست این نوع از کمال را برای همه بیان نماید به نحوی که هر کس خواهان آن بود برابر اختیارش بدان راه راهنمایی و در ادامه رستگار شود. هم اکنون باید به این نتیجه رسید که طی این راه هم تنها با وسایل و ابزاری همراه است که البته آنها را باز خدای یکتا در قالب دین اسلام قرار داده است که یکی از آنها فریضه ی نماز و مقدمه ی آن ایمان به این دین و عمل به دستورات آن پس از آمدن و گسترش دانش آن می باشد. به عبارت دیگر این فرع برای کسانی فرض است که اسلام بدانان رسیده است و گرنه بقیه ی انسان ها باید بر اساس عقل خود در امور به پیش بروند تا آن زمان که نصر و فتح الاهی برسد و مردم گروه گروه وارد دین شوند.: « بسم الله الرحمن الرحیم. اذا جاء نصرالله والفتح. و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا. فسبح بحمد ربک و استغفره ج انه کان توابا. (نصر) » .

نتیجه ی نخست اینکه همه ی امور از آفریده ها زوج گونه است که نمونه ای از آن همین زوجِ کمال علمی و کمال معنوی است که نهایت آن به یگانه یعنی همان خدای یکتا می رسد. و دوم اینکه در این میان برای شناخت و طی این دو راه و در واقع کمال، محور و اصل دانش می باشد و سوم اینکه بهترین راه برای رسیدن به حقیقت و شناخت خداوند و نیز هستی و هدف از آفرینش آن و راهنمایی و رستگار شدن و طی مراتب کمال معنوی، تنها و تنها در سایه ی پیروی آنچه است که خدای یکتا بر پیامبرانش که آخرین آنها حضرت محمد ص و همه در کتاب قرآن مجید مسطور می باشد، فرو فرستاده است و نه جز آن[1]. ، و طی کمال علمی علاوه بر این مهم برای مومنین؛ برای همه ی مردم در پیروی آموزه ها و اصول عقلی است و نه جز آن. چهارم و به طور خاص ؛ برای دانستن اینکه نقش و اهمیت و تاثیرات نماز در جلوگیری و کاهش از بزه ها و انواع تباهی و فسادها از یک سو؛ و تاثیرات آن در کمال معنوی و حتا علمی برای مومنین و عاملین به آن از سوی دیگر کدام است؛ روشن است که پاسخ را باید در آیات و کلام و کتاب مقدس الاهی یعنی قرآن و نیز بطن خود نماز یافت؛ یعنی آنچه که انشاءالله در ادامه بدان پرداخته خواهد شد.

[1] - که حتا رسول خدا ص نیز بدین امر دستور داده شده است که تنها تابع آنچه باشد که به او از سوی پروردگارش وحی می شود و نه آنچه که کفار می گویند؛ چرا که حق تنها سخن خداوندی است و نه غیر از آن. و علاوه بر این تنها بر او تکیه کند که وکالت او برایش بس است. و این بدان معنی است که مومنین نیز باید بدینگونه باشند؛ هم تقوای الاهی داشته باشند و هم پیروی آنچه را که از سوی خدا به پیامبر ص وحی شده است را بنمایند و هم اینکه تنها بر او تکیه کنند : « بسم الله الرحمن الرحیم. یا ایها النبی اتق الله و لا تطلع الکافرین و المنافقین ج ان الله کان علیما حکیما. واتبع ما یوحی الیک من ربک ج ان الله کان بما تعملون خبیرا. و توکل علی الله ج و کفی بالله وکیلا. (1-3 احزاب) » . و بدینگونه است در این رابطه آیه ی 3 سوره ی اعراف با توجه به آیات 1-2 .

نوشته . لینک . به قلم سید رضا شفیع اف در 16 آبان 1395 ساعت 14:06

هادی عجمیهادی عجمی :
#71
23:27:10 - 1395/8/16
سلام برادر. خوش اومدی. ان شالله قنوتیِ فعالی باشی. لطف یه عکس برا پروفایلتون بزارید. البته لازم نیست عکس خودتون باشه. میتونه مفهومی باشه.
x
ورود به سیستم
ورودثبت نام