ث ) ذکر یعنی یادآور نعمت های الهی بر خویش شدن
1- به عنوان مورد نخست؛ خداوند یکتا در جایی مومنین را مخاطب قرار می دهد تا ضمن تقوای الهی و اعتصام به قرآن به عنوان حبل الله و دوری از فرقه فرقه شدن؛ نعمت او را بر خودشان یادآور و متذکر شوند: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إِلا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (١٠٢) وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (١٠٣) آل عمران با توجه به آیات 104-112».
نتیجه آیه کریمه اخیر اینکه آنچه که باعث وحدت مسلمین و مانع از تفرقه بین آنان است، تنها و تنها اعتصام به کتاب قرآن کریم و آیات آن است و نه کتاب یا کلامی جز آن.
2- و بدینگونه است در این رابطه آیه 9 سوره احزاب: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَکَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرًا (٩) إِذْ جَاءُوکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الأبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا (١٠) هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدًا (١١) احزاب ». و همچنین آیه 231 بقره در رابطه با مراعات حقوق زنان مطلقه.
3- و باز بدینگونه است در این زمینه آیات 198، 200 و 203 سوره ی بقره مبنی بر ذکر الهی را در فریضه ی حج و مناسک آن بجا آوردن، از این جهت که او ما را هدایت و راهنمایی کرده و از از گمراهی بیرون آورده است: « لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلا مِنْ رَبِّکُمْ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ (١٩٨)بقره با توجه به آیات 196-203 ».
4- و مورد دیگر آیه ی 239 سوره بقره با توجه به آیات 221 تا 242 آن است که در رابطه با فریضه ی نماز و یاد خدا را نمودن می باشد بدان واسطه که او آنجه را که نمی دانستیم به ما آموخته و یاد داده است: « فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالا أَوْ رُکْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَمَا عَلَّمَکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ (٢٣٩) بقره ».
5- و مورد دوم مرتبط با این موضوع یعنی یادآوری نعمت های الهی؛ آنجاست که خدای یکتا، بنی اسراییل را برای این مهم مورد خطاب قرار می دهد: « یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ (١٢٢) وَاتَّقُوا یَوْمًا لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئًا وَلا یُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلا تَنْفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلا هُمْ یُنْصَرُونَ (١٢٣) بقره». و بدینگونه است در این رابطه آیات 40 و 47 سوره بقره با توجه به آیات 41-50 آن و آیه 63 بقره با توجه به آیات 60- 96 آن.
6- و مورد سوم به عنوان رسالت رسولان الهی آنجاست که آنان مکلف به این امر بوده اند تا به مردم قوم و یا امت خویش بگویند که متذکر نعمت های الهی بر خودشان بشوند: « وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَعَلَ فِیکُمْ أَنْبِیَاءَ وَجَعَلَکُمْ مُلُوکًا وَآتَاکُمْ مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ (٢٠) مائده». / و بدینسان است در این رابطه آیات 63، 69، 74 و 86 سوره ی اعراف با توجه به آیات 59-96. و این بدان معنا می تواند باشد که برانگیخته شدن و فرستادن رسولان الهی و به تبع آن؛ امر کردن مردم توسط آنان به ذکر نعمت های الهی، نمودی از سنت تغییر ناپذیر الهی است و لذا باید آیات خدا را که همه در قرآن کریم است بر دیگران خواند تا متذکر نعمت های الهی بر خویش شویم و شوند. ان شاءالله.
7- و مورد چهارم در ارتباط با این موضوع آنجاست که خداوند یکتا؛ مردم یا « ناس » را مخاطب قرار داده است تا نعمت های او را بر خودشان یادآور و متذکر شوند: « یَا أَیُّهَا النَّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَیْرُ اللَّهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالأرْضِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ (٣) فاطر با توجه به آیات 4-8 آن».
8- و مورد پنجم آنجاست که همسران رسول خدا هم بواسطه ی خواندن آیات خدا و حکمت در خانه هایشان، مکلف به این شده اند که یادآور و متذکر نعمت های الهی بر خودشان شوند و بدانند که او لطیف و خبیر است: « وَاذْکُرْنَ مَا یُتْلَى فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ وَالْحِکْمَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ لَطِیفًا خَبِیرًا (٣٤) احزاب با توجه به آیات 28-33».
ج ) ذکر یعنی تقوای الهی نیز داشتن
بدین سان که مومنین، باید ضمن ذکر الهی، تقوای الهی نیز داشته باشند و بر او توکل کنند: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ فَکَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (١١) مائده». / و بر اساس آیه ی 7 سوره مائده بدانند که خداوند یکتا به آنچه که در درون و ذات سینه ی آنهاست دانا می باشد پس باید در تقوای الهی خویش و پیروی و عمل به آیاتش، خلوص داشته باشند: « وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَمِیثَاقَهُ الَّذِی وَاثَقَکُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (٧) مائده با توجه به آیه 6 آن که در رابطه با کم و کیف وضو گرفتن و تیمم کردن به صورت خیلی روشن می باشد ».
چ ) ذکر یعنی بردن نام خدا در انجام امور
که در این رابطه می توان به آیات 28 و 34 و 36 سوره حج و 5 سوره مائده اشاره نمود: « و وَإِذْ بَوَّأْنَا لإبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لا تُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ (٢٦)َأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ (٢٧) لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الأنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ (٢٨) حج با توجه به آیات 23-38». / و نیز آیات 118-119 انعام و 198-200 بقره و ...
ح ) ذکر یعنی راز و نیاز با خداوند
اینکه خدای یکتا را برای دفع ضرر و آسیب ها و خواسته ها خواندن و ندا در دادن و اینکه اجابت از سوی او جل عظمته صورت می پذیرد، خود یک ذکر برای عبادت کنندگان الهی است تا دانسته شود که برای اجابت دعاها به تبعیت از رسولان خدا، باید به نیایش با خداوند یگانه ضمن پرستش او پرداخت و نه جز او، چرا که اجابت کننده ای جز او که بی نیاز است و همه نیازمند او می باشند، نیست: « وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ (٨٣) فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِکْرَى لِلْعَابِدِینَ (٨٤) انبیاء با توجه به آیات 85-90».
خ ) ذکر یعنی درس گرفتن از سر انجام پیشینیان
پیشینیان؛ یعنی آن اقوامی که سر گذشت و سر انجام آنها در قرآن آمده است و به خاطر انجام گناهان کبیره و گوش ندادن به آیات الهی و پیروی نکردن رسولان خدا که آیاتش را بر آنان می خواندند، لذا به لحاظ عزیز بودن خداوند، کفار نابود شدند و رسولان خدا و مومنین به لحاظ رحیم بودن او نجات یافتند و ... تمام این قصص از گذشتگان در قرآن برای عبرت و تذکر است و دوری از انجام گناهان، که اگر خشم خدا بخاطر گناهان انسانی در هر زمان و مکان بیاید برای آن بازدارنده ای نیست. پس باید آیات خدا را شنید و فرمان برد و برای دیگران نیز خواند تا راه اصلاح را روی زمین پیشه ی خود نمایند و دست از فساد بردارند و ...
1- اینکه قرآن و آیات آن نه تنها ذکری برای عابدین و ذاکرین و ... است؛ بلکه بیان داستان سرگذشت و سر انجام اقوام نوح و عاد و ثمود و ...که همه حق و در قرآن کریم است نیز یک ذکر برای « مومنین » است تا همه بدانند که پیشه کردن گناهانی که اقوام مذکور بدانها عامل بودند، نه تنها خشم و عذاب خدا را برایشان بدنبال دارد، بلکه بدانند که رهایی و نجات هر کس در ایمان و عمل صالح و تقواست و شنیدن و فرمان بردن آیات الهی. و نکته ی دیگر اینکه تنها این « آیات الهی » است که حق است و به عنوان موعظه و ذکر برای مومنین به شمار می آید و نه کلامی یا کتابی جز آن: « وَکُلا نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ وَجَاءَکَ فِی هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ (١٢٠) هود با توجه به آیات 121-123».
2- همانگونه که برابر آیه ی 37 سوره ی قاف، سرگذشت پیشینیان که شرحشان در قرآن مجید آمده، یک تذکری است برای کسی که دل به موضوع بسپارد و با آن ایمان آورد و به گوش بشنود و گواهی به حقانیت این امر بدهد و کسی که به درگاه خداوند انابه نماید: « وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِی الْبِلادِ هَلْ مِنْ مَحِیصٍ (٣٦)إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَنْ کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ (٣٧) قاف».
3- نتیجه اینکه باید پیروی قرآن و آیات آن را به عنوان یک مومن نمود: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ. المص (١) کِتَابٌ أُنْزِلَ إِلَیْکَ فَلا یَکُنْ فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ (٢) اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَلا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ قَلِیلا مَا تَذَکَّرُونَ (٣) اعراف با توجه به آیات 4-10» ؛ که همانا کسانی که ایمان نمی آورند هم تبعات کار خود را خواهند دید؛ چه اینکه بازگشت تمام امور به سوی خداوند یگانه ای است که نهان آسمانها و زمین و بازگشت امور به سوی او است: « وَقُلْ لِلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنَّا عَامِلُونَ (١٢١) وَانْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (١٢٢) وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَإِلَیْهِ یُرْجَعُ الأمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَکَّلْ عَلَیْهِ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (١٢٣) هود».
1- به عنوان مورد نخست؛ خداوند یکتا در جایی مومنین را مخاطب قرار می دهد تا ضمن تقوای الهی و اعتصام به قرآن به عنوان حبل الله و دوری از فرقه فرقه شدن؛ نعمت او را بر خودشان یادآور و متذکر شوند: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إِلا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (١٠٢) وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (١٠٣) آل عمران با توجه به آیات 104-112».
نتیجه آیه کریمه اخیر اینکه آنچه که باعث وحدت مسلمین و مانع از تفرقه بین آنان است، تنها و تنها اعتصام به کتاب قرآن کریم و آیات آن است و نه کتاب یا کلامی جز آن.
2- و بدینگونه است در این رابطه آیه 9 سوره احزاب: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَکَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرًا (٩) إِذْ جَاءُوکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الأبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا (١٠) هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدًا (١١) احزاب ». و همچنین آیه 231 بقره در رابطه با مراعات حقوق زنان مطلقه.
3- و باز بدینگونه است در این زمینه آیات 198، 200 و 203 سوره ی بقره مبنی بر ذکر الهی را در فریضه ی حج و مناسک آن بجا آوردن، از این جهت که او ما را هدایت و راهنمایی کرده و از از گمراهی بیرون آورده است: « لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلا مِنْ رَبِّکُمْ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ (١٩٨)بقره با توجه به آیات 196-203 ».
4- و مورد دیگر آیه ی 239 سوره بقره با توجه به آیات 221 تا 242 آن است که در رابطه با فریضه ی نماز و یاد خدا را نمودن می باشد بدان واسطه که او آنجه را که نمی دانستیم به ما آموخته و یاد داده است: « فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالا أَوْ رُکْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَمَا عَلَّمَکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ (٢٣٩) بقره ».
5- و مورد دوم مرتبط با این موضوع یعنی یادآوری نعمت های الهی؛ آنجاست که خدای یکتا، بنی اسراییل را برای این مهم مورد خطاب قرار می دهد: « یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ (١٢٢) وَاتَّقُوا یَوْمًا لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئًا وَلا یُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلا تَنْفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلا هُمْ یُنْصَرُونَ (١٢٣) بقره». و بدینگونه است در این رابطه آیات 40 و 47 سوره بقره با توجه به آیات 41-50 آن و آیه 63 بقره با توجه به آیات 60- 96 آن.
6- و مورد سوم به عنوان رسالت رسولان الهی آنجاست که آنان مکلف به این امر بوده اند تا به مردم قوم و یا امت خویش بگویند که متذکر نعمت های الهی بر خودشان بشوند: « وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَعَلَ فِیکُمْ أَنْبِیَاءَ وَجَعَلَکُمْ مُلُوکًا وَآتَاکُمْ مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ (٢٠) مائده». / و بدینسان است در این رابطه آیات 63، 69، 74 و 86 سوره ی اعراف با توجه به آیات 59-96. و این بدان معنا می تواند باشد که برانگیخته شدن و فرستادن رسولان الهی و به تبع آن؛ امر کردن مردم توسط آنان به ذکر نعمت های الهی، نمودی از سنت تغییر ناپذیر الهی است و لذا باید آیات خدا را که همه در قرآن کریم است بر دیگران خواند تا متذکر نعمت های الهی بر خویش شویم و شوند. ان شاءالله.
7- و مورد چهارم در ارتباط با این موضوع آنجاست که خداوند یکتا؛ مردم یا « ناس » را مخاطب قرار داده است تا نعمت های او را بر خودشان یادآور و متذکر شوند: « یَا أَیُّهَا النَّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَیْرُ اللَّهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالأرْضِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ (٣) فاطر با توجه به آیات 4-8 آن».
8- و مورد پنجم آنجاست که همسران رسول خدا هم بواسطه ی خواندن آیات خدا و حکمت در خانه هایشان، مکلف به این شده اند که یادآور و متذکر نعمت های الهی بر خودشان شوند و بدانند که او لطیف و خبیر است: « وَاذْکُرْنَ مَا یُتْلَى فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ وَالْحِکْمَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ لَطِیفًا خَبِیرًا (٣٤) احزاب با توجه به آیات 28-33».
ج ) ذکر یعنی تقوای الهی نیز داشتن
بدین سان که مومنین، باید ضمن ذکر الهی، تقوای الهی نیز داشته باشند و بر او توکل کنند: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ فَکَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (١١) مائده». / و بر اساس آیه ی 7 سوره مائده بدانند که خداوند یکتا به آنچه که در درون و ذات سینه ی آنهاست دانا می باشد پس باید در تقوای الهی خویش و پیروی و عمل به آیاتش، خلوص داشته باشند: « وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَمِیثَاقَهُ الَّذِی وَاثَقَکُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (٧) مائده با توجه به آیه 6 آن که در رابطه با کم و کیف وضو گرفتن و تیمم کردن به صورت خیلی روشن می باشد ».
چ ) ذکر یعنی بردن نام خدا در انجام امور
که در این رابطه می توان به آیات 28 و 34 و 36 سوره حج و 5 سوره مائده اشاره نمود: « و وَإِذْ بَوَّأْنَا لإبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لا تُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ (٢٦)َأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ (٢٧) لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الأنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ (٢٨) حج با توجه به آیات 23-38». / و نیز آیات 118-119 انعام و 198-200 بقره و ...
ح ) ذکر یعنی راز و نیاز با خداوند
اینکه خدای یکتا را برای دفع ضرر و آسیب ها و خواسته ها خواندن و ندا در دادن و اینکه اجابت از سوی او جل عظمته صورت می پذیرد، خود یک ذکر برای عبادت کنندگان الهی است تا دانسته شود که برای اجابت دعاها به تبعیت از رسولان خدا، باید به نیایش با خداوند یگانه ضمن پرستش او پرداخت و نه جز او، چرا که اجابت کننده ای جز او که بی نیاز است و همه نیازمند او می باشند، نیست: « وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ (٨٣) فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِکْرَى لِلْعَابِدِینَ (٨٤) انبیاء با توجه به آیات 85-90».
خ ) ذکر یعنی درس گرفتن از سر انجام پیشینیان
پیشینیان؛ یعنی آن اقوامی که سر گذشت و سر انجام آنها در قرآن آمده است و به خاطر انجام گناهان کبیره و گوش ندادن به آیات الهی و پیروی نکردن رسولان خدا که آیاتش را بر آنان می خواندند، لذا به لحاظ عزیز بودن خداوند، کفار نابود شدند و رسولان خدا و مومنین به لحاظ رحیم بودن او نجات یافتند و ... تمام این قصص از گذشتگان در قرآن برای عبرت و تذکر است و دوری از انجام گناهان، که اگر خشم خدا بخاطر گناهان انسانی در هر زمان و مکان بیاید برای آن بازدارنده ای نیست. پس باید آیات خدا را شنید و فرمان برد و برای دیگران نیز خواند تا راه اصلاح را روی زمین پیشه ی خود نمایند و دست از فساد بردارند و ...
1- اینکه قرآن و آیات آن نه تنها ذکری برای عابدین و ذاکرین و ... است؛ بلکه بیان داستان سرگذشت و سر انجام اقوام نوح و عاد و ثمود و ...که همه حق و در قرآن کریم است نیز یک ذکر برای « مومنین » است تا همه بدانند که پیشه کردن گناهانی که اقوام مذکور بدانها عامل بودند، نه تنها خشم و عذاب خدا را برایشان بدنبال دارد، بلکه بدانند که رهایی و نجات هر کس در ایمان و عمل صالح و تقواست و شنیدن و فرمان بردن آیات الهی. و نکته ی دیگر اینکه تنها این « آیات الهی » است که حق است و به عنوان موعظه و ذکر برای مومنین به شمار می آید و نه کلامی یا کتابی جز آن: « وَکُلا نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ وَجَاءَکَ فِی هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ (١٢٠) هود با توجه به آیات 121-123».
2- همانگونه که برابر آیه ی 37 سوره ی قاف، سرگذشت پیشینیان که شرحشان در قرآن مجید آمده، یک تذکری است برای کسی که دل به موضوع بسپارد و با آن ایمان آورد و به گوش بشنود و گواهی به حقانیت این امر بدهد و کسی که به درگاه خداوند انابه نماید: « وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِی الْبِلادِ هَلْ مِنْ مَحِیصٍ (٣٦)إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَنْ کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ (٣٧) قاف».
3- نتیجه اینکه باید پیروی قرآن و آیات آن را به عنوان یک مومن نمود: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ. المص (١) کِتَابٌ أُنْزِلَ إِلَیْکَ فَلا یَکُنْ فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ (٢) اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَلا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ قَلِیلا مَا تَذَکَّرُونَ (٣) اعراف با توجه به آیات 4-10» ؛ که همانا کسانی که ایمان نمی آورند هم تبعات کار خود را خواهند دید؛ چه اینکه بازگشت تمام امور به سوی خداوند یگانه ای است که نهان آسمانها و زمین و بازگشت امور به سوی او است: « وَقُلْ لِلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنَّا عَامِلُونَ (١٢١) وَانْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (١٢٢) وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَإِلَیْهِ یُرْجَعُ الأمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَکَّلْ عَلَیْهِ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (١٢٣) هود».