ز ) ذکر یعنی قرآن برای انذار زنده ها می باشد

1- و این بدان معنی است که قرآن، کتابی روشن و ذکر می باشد؛ آن هم برای انذار و بیم دادن کسانی که زنده اند و نیز آن تحقق گفتار بر کفار است: « وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ (٦٩) لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ (٧٠) یاسین ». یعنی آیات این کتاب (قرآن) برای مردگان نیست، بلکه برای زنده هاست تا بدانان رسانده و خوانده و بر روی آنها تفقه و تفکر و ... تعقل شود.

2- و بنابراین می شود گفت از این جهت است که خداوند یکتا به رسولش می فرماید که کسی را که از وعید می ترسد؛ با قرآن متذکر سازد: « نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخَافُ وَعِیدِ (٤٥) قاف با توجه به آیات 43-44». یعنی زندگان را.

3- که همانا آنچه به مومنین سود می بخشد تنها بوسیله ی تذکر دادن به قرآن و آیات آن است: « وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ (٥٥) وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإنْسَ إِلا لِیَعْبُدُونِ (٥٦) ذاریات ». و بدینگونه است در این رابطه آیات 31 مدثر و 11-16 عبس و 9 اعلی و ...

4- پس روشن می شود که متذکر شدن و متذکر نمودن دیگران به موضوعات گوناگون، تنها بوسیله قرآن کریم و آیات آن است و دوم اینکه این متذکر شدن در قالب انذار و وعید و بشارت و ... تنها برای و در قبال کسانی است که « زنده اند » و نه جز آن. چه اینکه این امری می باشد که خدای یکتا به روشنی بدان اشاره و به نبی خاتم ص یادآور شده است: « إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ (٨٠ )وَمَا أَنْتَ بِهَادِ الْعُمْیِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ (٨١ ) نمل». // « إِنَّمَا یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ (٣٦) انعام». و این آیه ی کریمه کاملن روشن می نماید که تفاوت زنده و مرده در این است که اجابت دعوت الهی برای ایمان آوردن به آیات الهی و ...، برای کسانی مقدور است که توانایی شنیدن داشته باشند که این تنها مختص انسانهای زنده با قابلیت عضو مربوطه است و دیگر اینکه مردگان را خداوند یکتا در روزی که خود بدان دانش دارد دوباره زنده خواهد کرد و همه به سوی او باز می گردند و ...؛ پس قرآن و تدکر دادن بدان برای مرده ها نیست.

ژ ) ذکر یعنی تسبیح خداوند و بردن نام او

1- ذکر یعنی تسبیح به حمد الهی به زبان گفتن در مواقع و مواردی گوناگون توحید همچون اذکار تسبیحات اربعه، الله لا اله الا هو الحی القیوم[1]، هو الاول و الاخر[2]،حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم[3]، اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ لَهُ الأسْمَاءُ الْحُسْنَى[4]،لا اله الا اله الملک الحق المبین و ...؛ آنگونه که همه ی موجودات و آفرینش اینگونه اند: « تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا (٤٤) اسراء.// أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ (٤١) نور و ... »، و بدانگونه که خداوند یکتا بدان دستور داده است: « وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ (٤٨)وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ (٤٩) طور. // فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَى (١٣٠) طاها » و ...

2- ذکر یعنی تسبیح به نام او یعنی به نام همان « الله » که پروردگار بزرگ است، آنگونه که بدان دستور داده است: « وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَأَصِیلا (٢٥) وَمِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَیْلا طَوِیلا (٢٦) انسان ». // « فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ (٩٦) واقعه ». و ...؛ که همانا نام او مبارک و ف رخنده است: « تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلالِ وَالإکْرَامِ (٧٨) رحمان ».

3- ذکر یعنی اینکه پس از تسبیح به حمد الهی گفتن، از او آمرزش و غفران[5] خواسته شود و بدرگاهش توبه گردد که همانا او بسیار توبه پذیر می باشد: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم. إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ (١)وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا (٢)فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا (٣) نصر ».

4- و ذکر یعنی ضرورت یاد و نام خدا هنگام خوردن پاکیزه هایی که او روزی ما کرده است: « فَکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ إِنْ کُنْتُمْ بِآیَاتِهِ مُؤْمِنِینَ (١١٨) انعام با توجه به آیات 117- 123»

5- که همانا او یعنی «الله» دارای نیکوترین نامها برای خواندن و تسبیح به حمد گفتن در یگانگی اش می باشد: « قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الأسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَلا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلا (١١٠) وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبِیرًا (١١١) اسرا ».

6- نتیجه اینکه آنچه در این تسبیح و ذکر نام و استغفار و توبه و ... مشترک می باشد؛ نام مبارک و مقدس « الله » می باشد که در اینجا نیز پی به اینکه چرا باید فقط ذکر « الله » را گفت، و آن همانا ذلالت بر یگانگی اش می باشد، برده می شود.

س) نتیجه و آثار ذکر الهی را گفتن

1- یکی آنچه است که رستگاری مومنین را بدنبال خود دارد و همانا این مهم ناشی از همان ذکر خداوند یکتا را بسیار گفتن می باشد. « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (٤٥) انفال با توجه به آیات 46-55 ».

2- دیگری آن است که بدین وسیله یعنی ذکر الله را گفتن؛ « دلها » یا قلوب به لطف حضرتش جل عظمتته آرامش می یابد: « الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (٢٨) رعد با توجه به آیه 29». چه اینکه برای نمونه اضطراب ها و هیجانات و ...، که متعلق به قلب است و به هنگام بروز آنها تحت هر تحریکی مرتبط، این دلهاست که به تپش می افتد؛ لذا می توان گفت که تنها با ذکر «الله» است که می توان در جهت مرتفع شدن آنها و هر سنگینی عارض شده بر آن با عنایت حضرتش جل عظمته به آرامش رسید و ...

3- نتیجه ی دیگر آن برای کسانی از مردان و زنان است که در کنار صفات ایمان و مسلمانی و ...؛ به زیور ذکرِ الله را بسیار گفتن آراسته شده اند و لذا برایشان از سوی خداوند یکتا، آمرزش و پاداش بزرگ فراهم و آماده شده است: « إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا (٣٥) احزاب ».

4- دیگری اینکه ذکر خداوند یکتا را بسیار گفتن بهمراه ایمان و انجام کارهای شایسته و یاری مطلوم، نتیجه اش این خواهد بود که به یاری خداوند، شیاطین بر چنین افرادی نازل نخواهد شد: « إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ (٢٢٧) شعراء با توجه به آیات 221-226».

5- و نتیجه ی دیگر این فعل یعنی ذکر الله را بسیار گفتن، این است که فاعل چنین امری در ضمن امیدواری به خدا و آخرت، در زمره ی کسانی قرار می گیرد که حضرت محمد ص الگوی نیکویی برای آنهاست: « لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا (٢١) احزاب».

6- و دیگر اثر ذکر الهی توسط مومنین این است که این کار آنان، باعث دلتنگی کفار به آخرت می شود در حالی که اینان یعنی کفار، از ذکر غیر خدای یگانه شادمان می شوند: « وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ (٤٥) زمر با توجه به آیات 41-48».

7- و از دیگر آثار ذکر الهی؛ آنچه است که به اهل خشیت بر می گردد، به نحوی که با تلاوت آیات قرآن و گفتن ذکر الله، به آرامش دل ناشی از لرزه بر اندامها افتادن بواسطه نزول قرآن و نیز راهنمایی شدن از سوی خداوند یکتا می رسند: « اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ (٢٣) زمر با توجه به آیات 22-31 »./ و بدینگونه است در رابطه با مخبتین و فرمانبرداران، آیات 34 و 35 حج و نیز آیات 2-3 انفال با توجه به آیات 1-4 در رابطه با مومنین حقیقی و ...

[1] - آیه ی 255 سزوره ی بقره.

[2] - آیه ی 3 سوره ی حدید.

[3] - آیه ی 129 سوره ی توبه.

[4] - آیه ی 8 سوره ی طاها.

[5] - همچون استغفرالله ربی و اتوب الیه. استغفرک و اتوب الیک، یا لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین، رب اغفر وارحم و انت خیر الراحمین و ...

نوشته . لینک . به قلم سید رضا شفیع اف در 16 مهر 1401 ساعت 10:22

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام