ض) نتیجه گیری پایانی (مرتبط با موضوع ذکر الهی)

1- اینکه منظور از ذکر در دین اسلام، ذکر «الله» است و نه جز آن. پس باید بسیار ذکر الله را گفت تا از برکات دو جهانی آن به لطف الهی بهره مند شد.

2- اینکه باید به یاد خداوند بود که اگر چنین باشد آن وقت او هم به یاد ذکر کوینده اش خواهد بود و علاوه بر این باید از شکر گزاران او و نعمت هایش بود و نه از ناسپاسان: « فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلا تَکْفُرُونِ (١٥٢) بقره با توجه به آیات 143-157». چه اینکه خداوند یکتا راضی به کفر بندگانش نیست و کفر و ناسپاسی را بر آنان نمی پسندد و می خواهد که شکر گزار نعمت هایش باشند که این را بر آنان می پسندد که همانا هر کس بار خود را بر می دارد: « إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ وَلا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ وَإِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (٧) زمر با توجه به آیات 5-8».

3- اینکه رسولان الهی بواسطه ی آیات الهی « مُذَکِر » یعنی ذکر گوینده الله و تذکر دهنده آیات خدا به مردم بوده اند: « فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ(٢١) غاشیه »؛ تا بلکه بدین واسطه مردم منتفع و بهره مند شوند: « فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرَى (٩) اعلی با توجه به آیات تمام سوره »، و یا اینکه ذکر بر آنان سودمند افتد: « أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرَى (٤) عبس با توجه به آیات تمام سوره »، که همانا ذکر الهی، سودمند به حال مومنین است: « وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ (٥٥) ذاریات با توجه به آیات 52-60» .

4- اینکه رسولان خدا، آیات او را به عنوان ذکر برای بیم دادن مردم و متذکر نمودن آنان برایشان می خوانده اند و بدانان می رسانده اند: « أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (٦٣) اعراف با توجه به آیات 59-64 و مرتبط با رسالت حضرت نوح ع» . / « أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَاذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْکُرُوا آلاءَ اللَّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (٦٩) اعراف با توجه به آیات 65-72 در رابطه با رسالت حضرت هود ع».

5- اینکه بدین واسطه، پس باید از متذکرین آیات الهی بود و دانست که بدو استثنا، بازگشت همه به سوی اوست: « إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الأمْرَ مَا مِنْ شَفِیعٍ إِلا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلا تَذَکَّرُونَ (٣) إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ (٤) یونس ».

6- اینکه لازم است دانسته شود که از صفات بندگان خدای بخشنده، آنگاه که به آیاتش تذکر داده می شوند، این است که با تفکر و تعقل و ...؛ متذکر آن می شوند و کر و کور روی آیات خدا نمی افتند: « وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانًا (٧٣) فرقان با توجه به آیات 63- 77 ». / البته برداشت های دیگر از این آیه کریمه اینکه دیگران را مرتبط با امور دین، فقط باید به آیات خدا تذکر داد و دوم اینکه؛ بندگان خدای بخشنده هم متذکر آیات خدا می شوند و بر روی آن می اندیشند و ...

7- اینکه در تسبیح و خواندن خداوند، باید دانست که تنها این کلمه ی پاک « الله » که رب العالمین و احسن الخالقین و متعالی و ... است: « إِلا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلَى وَکَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (٤٠) توبه »، می باشد که بواسطه ی « عمل شایسته » به سوی او بالا می رود؛ پس برای اجابت دعاها و به هنگام اذکار و ... باید این مهم را مد نظر داشت و از مکر به بدیها دوری نمود: « مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ وَالَّذِینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَکْرُ أُولَئِکَ هُوَ یَبُورُ (١٠) فاطر با توجه به آیات 9-10 ».

8- و پایان این مقال که صد البته برای سخن خداوند یگانه پایانی نیست: « قُلْ لَوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا (١٠٩) کهف »، به لطف الهی اینکه، باید برابر آیات خداوندی، از سر انجام پیشینیان که سر گذشت آنها در قرآن آمده درس عبرت گرفت: « وَلَقَدْ تَرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (١٥)قمر با توجه به آیات 9-16و نیز آیه 51 همین سوره با توجه به تمام آیات آن »، و از قرآن که از جانب خداوند یگانه برای ذکر و یادآوری، بر پیامبر خاتم ص بدون هیچ کجی نازل: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا (١) کهف با توجه به آیات 2-8 »، و البته به زبان وی یعنی عربی روشن: « بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ (١٩٥) شعراء با توجه به آیات 192-212 »؛آسان: « فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (٥٨) دخان »گردیده است پند گرفت: « وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (١٧) قمر و نیز بدینگونه است آیات 22 و 32 و 40 همین سوره »،تا در زمره ی راهنمایی شدگان و رستگاران از سوی حضرتش جل عظمته بود. ان شاءالله

الحمدلله رب العالمین. سید رضا شفیع اف

1399/03/31 ویرایش در تاریخ 05/11/1400

نوشته . لینک . به قلم سید رضا شفیع اف در 16 مهر 1401 ساعت 10:21

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام