ج) صراط مستقیم یعنی اعتصام و پناه جستن مومنین به « الله » و اطاعت او برای هدایت شدن به راه راست از سوی حضرتش جل عظمته؛ و نه اطاعت گروهی از اهل کتاب که نتیجه اش کفر و ناسپاسی و بازگشت به عقب پس از ایمان آوردن است:« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا فَرِیقًا مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إِیمَانِکُمْ کَافِرِینَ (١٠٠) وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَیْکُمْ آیَاتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (١٠١) آل عمران با توجه به آیات 96-100».

چ) صراط مستقیم یعنی اطاعت خدا و رسول او و مسلمانی برای خداوند یکتا؛ که این امر نه تنها هدایت الهی به سوی راه راست را بدنبال خود دارد: « وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا (٦٤) فَلا وَرَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا (٦٥) وَلَوْ أَنَّا کَتَبْنَا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِیَارِکُمْ مَا فَعَلُوهُ إِلا قَلِیلٌ مِنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا یُوعَظُونَ بِهِ لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِیتًا (٦٦) وَإِذًا لآتَیْنَاهُمْ مِنْ لَدُنَّا أَجْرًا عَظِیمًا (٦٧) وَلَهَدَیْنَاهُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا (٦٨) نساء »؛

بلکه مشمولین امر از مومنین از پاداش بزرگ الهی در این خصوص بواسطه ی فضلش که دانای به امور و برای این امر کافی است نیز بهره مند می شوند: « وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا (٦٩) ذَلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ عَلِیمًا (٧٠) نساء ».

ح) صراط مستقیم یعنی اینکه اهل کتاب به آیات الهی قرآن کریم که نور است و بر حضرت محمد ص وحی شده است و او برایشان بیان نموده، ایمان بیاورند تا خداوند یکتا آنان را به واسطه ی قرآن راهنمایی کند و هم اینکه از تاریکی ها به سوی نور بیرون ببرد که همانا هدایت مردم در قرآن نهفته و به دست « الله » است: « یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیرًا مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ (١٥)یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَیُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (١٦) مائده با توجه به آیات 14-19 ».

خ) صراط مستقیم یعنی ایمان به آیات الهی؛ چه اینکه تکذیب آیات خداوند، نتیجه اش کر و لالی در تاریکی هاست و بیرون آمدن از این گمراهی به سوی نور و قرار گرفتن در راه راست از جانب خداوند یکتا، فقط در « ایمان » آوردن نهفته است: « وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الأرْضِ وَلا طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلا أُمَمٌ أَمْثَالُکُمْ مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ (٣٨) وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا صُمٌّ وَبُکْمٌ فِی الظُّلُمَاتِ مَنْ یَشَأِ اللَّهُ یُضْلِلْهُ وَمَنْ یَشَأْ یَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (٣٩) انعام با توجه به آیات 36-44 ».

پس روشن می شود که برای شنیدن آیات خدا و نیز تفکر و تعقل و تدبر و ... بر روی آنها و خواندن آن برای دیگران که از طریق نعمت «بیان» امکانپذیر است، در ایمان به آیات الهی و دوری از تکذیب آنهاست. و گرنه هر چند که افراد از نعمت گوش و زبان برای شنیدن و گفتن بهره مند باشند، اما این سنت الهی است که برای توانایی شنیدن کلام الهی و بیان کردن آن و دوری از گنگی در این رابطه، باید از مومنین به آیات الهی بود.

د) صراط مستقیم یعنی گشوده شدن سینه هر آن کس از بنی آدم که اراده ی خداوندی بدان تعلق گیرد تا او را « هدایت » کند و این امری است که باید متذکر آن شد. و روشن است که خدای یکتا، در این رابطه برابر کلام مقدسش که بدان ایمان داریم، سینه مشمولین امر را تنها برای دین «اسلام» مورد گشایش قرار می دهد تا هدایتشان کند و بواسطه ی این هدایت برخوردار از پاداش دارالسلام و مولا بودنشان نماید، و نه به دینی جز آن: « فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإسْلامِ وَمَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ (١٢٥) وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّکَ مُسْتَقِیمًا قَدْ فَصَّلْنَا الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ (١٢٦) لَهُمْ دَارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِیُّهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (١٢٧) انعام».

ذ) صراط مستقیم یعنی هدایت شدن از سوی پروردگار به راه راستی که به دین قیم و پایدار که کیش ابراهیم ع است تعلق دارد، یعنی دین اسلام که خالی از شرک و مبتنی بر « توحید » در یگانگی و پرستش « الله » است: « قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (١٦١) انعام با توجه به آیات 160-195». پس با توجه به مطلب اخیر و در تکمیل آن می شود گفت که خداوند یکتا برابر سنت خویش، مردم را تنها به سوی دین اسلام که دین قیم و حنیف است و حضرت ابراهیم ع بدان راه بود و همانا یکتا پرستی در رابطه با « الله » می باشد؛ هدایت و راهنمایی می کند و این معنایی دیگر از راه راست است. پس باید قدر این مهم را دانست و در پرستش الله و ایمان به او؛ پیروی آیات و اوامر او و نیز پیروی کیش ابراهیم ع را که موحد و نه مشرک بود را به عنوان یک مومن نمود که همانا خداوند یکتا بدان دستور داده است.

ر) صراط مستقیم یعنی از محرمات الهی اعم از شریک قرار دادن برای حضرتش جل عظمته، نیکی نکردن به پدر و مادر ، مال یتیم را خوردن، عهد شکنی و ... دوری نمودن و در عین حال متذکر آیات الهی شدن، که همانا این راه راست خداوند است و باید به عنوان نمودی از متقی بودن، تنها پیروی صراط مستقیم را نمود و نه پیروی راههایی جز این را، که همانا خداوند یکتا بدین مهم یعنی متابعت راه راست که راه او است وصیت و سفارش نموده است : « قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَلا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلا بِالْحَقِّ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (١٥١) وَلا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (١٥٢) وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (١٥٣) انعام با توجه به آیات 148-160».

ز) صراط مستقیم یعنی فرا خواندن خداوند یکتا به سوی سرای سلامت و به راه راست هدایت نمودن هر آن کس را که او بخواهد: « وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلامِ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (٢٥) یونس با توجه به آیات 24-30».

ژ) صراط مستقیم یعنی تکیه و توکل کردن بر خدایی که همه چیز رام او و مهار همه چیز در دست او است و او یعنی همان « الله »بر راه راست یا « صراط مستقیم » است: « إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّی وَرَبِّکُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (٥٦) هود با توجه به آیات 50-60».

س) صراط مستقیم یعنی صراط خدای غالب ستوده که بواسطه ی نزول قرآن؛ مردم یا «ناس» را به اذن خویش از تاریکی ها به سوی نور بیرون می برد و این بدان معناست که معنایی از راه راست برای برخورداری از برکات آن همچون بیرون رفتن از تاریکی ها به سوی روشنایی؛ در قرآن کریم است که بر حضرت محمد ص نازل شده و در دسترس بشر است و دوم اینکه قرآن کریم برای همه ی مردم است و ...: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم. الر کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ (١) ابراهیم ».

ش) صراط مستقیم یعنی دستور به دادگری دادن و عدالت داشتن: « وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا رَجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لا یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ وَهُوَ کَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَیْنَمَا یُوَجِّهْهُ لا یَأْتِ بِخَیْرٍ هَلْ یَسْتَوِی هُوَ وَمَنْ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (٧٦) نحل». موضوعی که خداوند یکتا بدان امر کرده است: « إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (٩٠) نحل با توجه به آیات 91-97».

ص) صراط مستقیم یعنی یکتا پرست بودن و فرمان خداوند را بدون هیچ شرکی بردن، آنگونه که حضرت ابراهیم ع اینگونه بود و خداوند یکتا او را برگزید و به راه راست راهنمایی کرد و به حضرت محمد ص اینگونه وحی نمود که پیرو کیش ابراهیم ع یعنی موحد و یکتا پرست باشد : « إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (١٢٠)شَاکِرًا لأنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (١٢١)وَآتَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِی الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ (١٢٢)ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (١٢٣) نحل با توجه به آیات 118-124».

پس روشن می شود که عامل دیگر برای راهنمایی شدن به سوی راه راست از سوی خداوند؛ یکتا پرست بودن یعنی « الله » را بدون هیچ شرکی پرستیدن می باشد که همانا او « وحده لا شریک له » است.

ض) صراط مستقیم یعنی از مومنین بودن و این بدان معنی است که برای هدایت شدن به راه راست از سوی خداوند یگانه باید از مومنین به او یعنی « الله » و مومنین به آنچه که او بدان دستور داده است ، اعم از فرشتگان و کتابهایش و ... روز دیگر بود: « وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (٥٤) حج با توجه به آیات 52-55».

و در این ارتباط می توان به این آیات کریمه الهی نیز اشاره کرد که کسی که از مومنین و کنندگان کارهای شایسته باشد؛ هم به سوی گفتار پاکیزه و هم به سوی راه ستوده یا صراط حمید، راهنمایی خواهد شد و این یعنی نمونه ای از اهمیت و آثار ایمان و اعمال صالح و برخورداری از برکات آن در دو سرا : « إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ (٢٣) وَهُدُوا إِلَى الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِیدِ (٢٤) حج با توجه به آیات 18-25 ».

نوشته . لینک . به قلم سید رضا شفیع اف در 16 مهر 1401 ساعت 10:16

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام