ط) صراط مستقیم یعنی راهنمایی شدن به راه راست، آن هم فقط بواسطه ی آیات نازل شده و روشن الهی: « لَقَدْ أَنْزَلْنَا آیَاتٍ مُبَیِّنَاتٍ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (٤٦) با توجه به آیات 45-52».
و بدینگونه است در این رابطه آیه ی 6 سوره ی سبا مبنی بر اینکه این قرآن است که کسانی را که دانش آن را از جانب خداوند یافته اند؛ هم به حقانیت آن اذعان می کنند و هم اینکه از طریق آن به سوی راه غالب ستوده راهنمایی می شوند. پس روشن میشود که پی بردن به حقانیت قرآن و برخورداری از هدایت نهفته در آن از جانب الله، در دست یافتن به دانش آن یعنی دانش قرآن به لطف و عطای الهی است: « وَیَرَى الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ هُوَ الْحَقَّ وَیَهْدِی إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ (٦) سبا »؛
امری که یکی از اهداف برانگیختن رسولان خدا بوده است: « رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (١٢٩) بقره با توجه به آیات 124-141 ».
ظ) صراط مستقیم یعنی پرستش خدای یگانه یا همان « الله »، آن هم برابر عهدی که بنی آدم با او بسته و بدان گواهی داده که تنها او را که پروردگارش است: « وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ (١٧٢) أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ (١٧٣) وَکَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ وَلَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ (١٧٤) وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ (١٧٥) اعراف. »؛ را بپرستد که همانا این اتمام حجتی با فرد فرد بنی آدم آنگاه که در پشت پدران هستند می باشد.
و نیز اینکه « صراط مستقیم » در این امر نهفته است و نه در پرستش شیطان که دشمن آشکار آدمی است و گمراه کننده و سوق دهنده ی او به همراه خود به سوی آتش و راه دوزخ: « احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا کَانُوا یَعْبُدُونَ (٢٢)مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ (٢٣) صافات با توجه به آیات 1-40 و ادامه آیات. »، از آن جهت که در سجده بر آدم فرمان خدا را نبرد و از کافرین و مستکبرین بود و ... « أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ (٦٠) وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ (٦١) وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ (٦٢) هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ (٦٣) اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ (٦٤) الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ (٦٥) یاسین با توجه به آیات 41-70».
و بدینگونه است در این رابطه آیه 43 سوره مریم در رابطه با رسالت حضرت ابراهیم ع که به پدر خود یادآور می شد که شیطان را نپرستد چرا که او نسبت به خدای رحمان، از اهل طغیان بود و ... لذا نتیجه ی چنین کاری می شود دوست شیطان بودن و گمراهی و دوزخ و ... : « وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَبِیًّا (٤١) إِذْ قَالَ لأبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لا یَسْمَعُ وَلا یُبْصِرُ وَلا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئًا (٤٢) یَا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءَنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرَاطًا سَوِیًّا (٤٣) یَا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا (٤٤) یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَکُونَ لِلشَّیْطَانِ وَلِیًّا (٤٥) مریم با توجه به آیات 46-50 ».
ع) صراط مستقیم یعنی بر راه راست بودن رسول خدا به تایید حضرتش جل عظمته آن هم بواسطه ی نزول قرآن، آنگونه که خود خداوند نیز همانگونه که گذشت بر راه راست و صراط مستقیم می باشد و لذا می شود گفت از این جهت است که او به سوی راه راست می خواند و بدان سو راهنمایی می کند: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم. یس (١) وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ (٢) إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ (٣) عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (٤) یاسین با توجه به آیات 5-9 ».
غ) صراط مستقیم یعنی ایمان داشتن به اینکه رسولان خدا نیز از جانب او پس از برانگیخته شدن به رسالت، به راه راست هدایت می شده اند: « وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ (١١٤)وَنَجَّیْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ (١١٥)وَنَصَرْنَاهُمْ فَکَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ (١١٦)وَآتَیْنَاهُمَا الْکِتَابَ الْمُسْتَبِینَ (١١٧)وَهَدَیْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ (١١٨) صافات با توجه به آیات 119-122 ».
پس با نظر داشت این امر و نیز مورد اخیر روشن میشود که رسولان خدا نیز پس از مبعث؛ هم از جانب خداوند به راه راست هدایت می شده اند و هم اینکه بر راه راست یا صراط مستقیم بوده و مانده اند و هم اینکه حکمتی از حکمت های برانگیخته شدن آنها به رسالت که همانا فراخواندن مردم به راه راست یا صراط مستقیم بر اساس آیات وحی شده الهی بدانان بوده؛ و همه در قرآن کریم است روشن می شود.
در ادامه اینکه وقتی رسولان خدا به سوی راه راست از جانب خداوند هدایت می شده و بر همان راه نیز بوده اند، حال بواسطه همان رسالت و نزول کتب و آیات الهی در قالب « وحی »؛ مردم را به راه راست که راه خدا یا « صراط الله » است هدایت می نموده اند: « وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ (٥١) وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلا الإیمَانُ وَلَکِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (٥٢) صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الأمُورُ (٥٣) شورا ». در واقع روشن میشود که به سوی خدا و راه راست دعوت کردن مردم توسط رسولان خدا؛ تتها بواسطه ی « وحی » و کتاب و آیات خدا می باشد که هر آنچه در آسمانها و زمین است برای او و بازگشت امور به سوی اوست. پس باید تنها پیروی کتاب « قرآن » و آیات آن را در کلیه مراتب زندگی برای هدایت و رستگاری نمود. یعنی آنچه که به رسول خدا ص و رسولان پیش از او نازل شده است.
ف) صراط مستقیم یعنی بر اساس « حق » و به سوی راه عدالت حکم کردن: « وَهَلْ أَتَاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ (٢١) إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ (٢٢) صاد با توجه به آیات 17-25 »، و نه بر اساس پیروی هوای نفس حکم کردن که همانا این تبعات خود را خواهد داشت« یا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الأرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ (٢٦) صاد با توجه به آیات 17-29 ».
ق) صراط مستقیم یعنی تمسک پیدا نمودن به قرآن کریم که ذکری برای همه است، آنگونه که پیامبر اکرم ص بدین مهم امر شده و لذا با تایید الهی بر راه راست بود: « فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (٤٣) وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ (٤٤) زخرف با توجه به آیه ی 45».
ک) صراط مستقیم یعنی ایمان آوردن به آخرت و قیامت و پیروی این موضوع، بدون هیچ شک و تردیدی در این مهم و وقوع آن که به عنوان غیب، تنها خداوند یکتا از زمانش آگاه است: « وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ (٦١) زخرف با توجه به آیات 57-62».
گ) صراط مستقیم یعنی پرستش خدای یگانه یا همان « الله » که پروردگار همه است و از رسالت پیامبرانش بوده که به سوی او به عنوان اصل توحید بخوانند: « إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ (٦٤) زخرف با توجه به آیات 60-67 در رابطه با رسالت حضرت عیسی ع».
ل) صراط مستقیم و راهنمایی شدن بدان سو و آمرزیده شدن و ریزش بیشتر نعمت الهی؛ یعنی آمرزش خواستن از خداوند یگانه : « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم.إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا (١) لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا (٢) فتح با توجه به آیات 3-9».
م) صراط مستقیم یعنی وعده ی خداوند را « حق » دانستن، از آن جهت که سراسر « حق » است: « وَعَدَکُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ کَثِیرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَکُمْ هَذِهِ وَکَفَّ أَیْدِیَ النَّاسِ عَنْکُمْ وَلِتَکُونَ آیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ وَیَهْدِیَکُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا (٢٠) فتح با توجه به آیات 18-23».
ن) صراط مستقیم یعنی اینکه تنها بواسطه ی کتاب قرآن و آیات الهی آن است که می توان به راه راست و درست راهنمایی شد؛ امری که برخی از گروه جن که آیاتی از قرآن را شنیدند بدان اذعان کردند و صلاح خود را در اجابت دعوت الهی و ایمان به او دانستند تا در گمراهی روشن نباشند: « وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَیْکَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ یَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِیَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِینَ (٢٩) قَالُوا یَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا کِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِیقٍ مُسْتَقِیمٍ (٣٠) یَا قَوْمَنَا أَجِیبُوا دَاعِیَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ یَغْفِرْ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُجِرْکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ (٣١) وَمَنْ لا یُجِبْ دَاعِیَ اللَّهِ فَلَیْسَ بِمُعْجِزٍ فِی الأرْضِ وَلَیْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَولِیَاءُ أُولَئِکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ (٣٢) احقاف ».
و) صراط مستقیم یعنی نگاه داشتن میزان و سنجش درست کالاها هنگام داد و ستد؛ امری که خداوند یکتا وضع کرده و به انجامش و دوری از هر طفیانی در این زمینه دستور داده: « وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ (٧)أَلا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ (٨)وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ (٩) رحمان با توجه به آیات 1-6 »،
و در این زمینه صریح حکم فرموده: « وَأَوْفُوا الْکَیْلَ إِذَا کِلْتُمْ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلا (٣٥) اسراء با توجه به آیات 23-41 » و سوره ی مطففین را نازل فرموده و اینکه از رسالت رسولانش بوده است تا مردمی را که مراعات این امر را نمی نموده بدان متبنه و متذکر سازد و این بدان معنی است که همه از جمله مومنین باید بدانند که خلاف این دستور را رفتن؛ خود گناه کبیره ای است که می تواند عذاب الهی را بدنبال خود داشته باشد همانگونه که مرتبط با قوم مدین که حضرت شعیب ع فرستاده الهی بر آنان بود بدینگونه بود: « أَوْفُوا الْکَیْلَ وَلا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ (١٨١) وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ (١٨٢) وَلا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلا تَعْثَوْا فِی الأرْضِ مُفْسِدِینَ (١٨٣) شعراء با توجه به آیات 176-191».
هـ) صراط مستقیم یعنی خواندن به سوی پروردگار و یعنی ایمان به اینکه رسول خدا ص نیز به فضل الهی از هدایت یافتگان به راه راست بوده است: « لِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَکًا هُمْ نَاسِکُوهُ فَلا یُنَازِعُنَّکَ فِی الأمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّکَ إِنَّکَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِیمٍ (٦٧) حج با توجه به آیات 68-70».
و بدینگونه است در این رابطه آیه ی 6 سوره ی سبا مبنی بر اینکه این قرآن است که کسانی را که دانش آن را از جانب خداوند یافته اند؛ هم به حقانیت آن اذعان می کنند و هم اینکه از طریق آن به سوی راه غالب ستوده راهنمایی می شوند. پس روشن میشود که پی بردن به حقانیت قرآن و برخورداری از هدایت نهفته در آن از جانب الله، در دست یافتن به دانش آن یعنی دانش قرآن به لطف و عطای الهی است: « وَیَرَى الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ هُوَ الْحَقَّ وَیَهْدِی إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ (٦) سبا »؛
امری که یکی از اهداف برانگیختن رسولان خدا بوده است: « رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (١٢٩) بقره با توجه به آیات 124-141 ».
ظ) صراط مستقیم یعنی پرستش خدای یگانه یا همان « الله »، آن هم برابر عهدی که بنی آدم با او بسته و بدان گواهی داده که تنها او را که پروردگارش است: « وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ (١٧٢) أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ (١٧٣) وَکَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ وَلَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ (١٧٤) وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ (١٧٥) اعراف. »؛ را بپرستد که همانا این اتمام حجتی با فرد فرد بنی آدم آنگاه که در پشت پدران هستند می باشد.
و نیز اینکه « صراط مستقیم » در این امر نهفته است و نه در پرستش شیطان که دشمن آشکار آدمی است و گمراه کننده و سوق دهنده ی او به همراه خود به سوی آتش و راه دوزخ: « احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا کَانُوا یَعْبُدُونَ (٢٢)مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ (٢٣) صافات با توجه به آیات 1-40 و ادامه آیات. »، از آن جهت که در سجده بر آدم فرمان خدا را نبرد و از کافرین و مستکبرین بود و ... « أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ (٦٠) وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ (٦١) وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ (٦٢) هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ (٦٣) اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ (٦٤) الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ (٦٥) یاسین با توجه به آیات 41-70».
و بدینگونه است در این رابطه آیه 43 سوره مریم در رابطه با رسالت حضرت ابراهیم ع که به پدر خود یادآور می شد که شیطان را نپرستد چرا که او نسبت به خدای رحمان، از اهل طغیان بود و ... لذا نتیجه ی چنین کاری می شود دوست شیطان بودن و گمراهی و دوزخ و ... : « وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَبِیًّا (٤١) إِذْ قَالَ لأبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لا یَسْمَعُ وَلا یُبْصِرُ وَلا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئًا (٤٢) یَا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءَنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرَاطًا سَوِیًّا (٤٣) یَا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا (٤٤) یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَکُونَ لِلشَّیْطَانِ وَلِیًّا (٤٥) مریم با توجه به آیات 46-50 ».
ع) صراط مستقیم یعنی بر راه راست بودن رسول خدا به تایید حضرتش جل عظمته آن هم بواسطه ی نزول قرآن، آنگونه که خود خداوند نیز همانگونه که گذشت بر راه راست و صراط مستقیم می باشد و لذا می شود گفت از این جهت است که او به سوی راه راست می خواند و بدان سو راهنمایی می کند: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم. یس (١) وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ (٢) إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ (٣) عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (٤) یاسین با توجه به آیات 5-9 ».
غ) صراط مستقیم یعنی ایمان داشتن به اینکه رسولان خدا نیز از جانب او پس از برانگیخته شدن به رسالت، به راه راست هدایت می شده اند: « وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ (١١٤)وَنَجَّیْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ (١١٥)وَنَصَرْنَاهُمْ فَکَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ (١١٦)وَآتَیْنَاهُمَا الْکِتَابَ الْمُسْتَبِینَ (١١٧)وَهَدَیْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ (١١٨) صافات با توجه به آیات 119-122 ».
پس با نظر داشت این امر و نیز مورد اخیر روشن میشود که رسولان خدا نیز پس از مبعث؛ هم از جانب خداوند به راه راست هدایت می شده اند و هم اینکه بر راه راست یا صراط مستقیم بوده و مانده اند و هم اینکه حکمتی از حکمت های برانگیخته شدن آنها به رسالت که همانا فراخواندن مردم به راه راست یا صراط مستقیم بر اساس آیات وحی شده الهی بدانان بوده؛ و همه در قرآن کریم است روشن می شود.
در ادامه اینکه وقتی رسولان خدا به سوی راه راست از جانب خداوند هدایت می شده و بر همان راه نیز بوده اند، حال بواسطه همان رسالت و نزول کتب و آیات الهی در قالب « وحی »؛ مردم را به راه راست که راه خدا یا « صراط الله » است هدایت می نموده اند: « وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ (٥١) وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلا الإیمَانُ وَلَکِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (٥٢) صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الأمُورُ (٥٣) شورا ». در واقع روشن میشود که به سوی خدا و راه راست دعوت کردن مردم توسط رسولان خدا؛ تتها بواسطه ی « وحی » و کتاب و آیات خدا می باشد که هر آنچه در آسمانها و زمین است برای او و بازگشت امور به سوی اوست. پس باید تنها پیروی کتاب « قرآن » و آیات آن را در کلیه مراتب زندگی برای هدایت و رستگاری نمود. یعنی آنچه که به رسول خدا ص و رسولان پیش از او نازل شده است.
ف) صراط مستقیم یعنی بر اساس « حق » و به سوی راه عدالت حکم کردن: « وَهَلْ أَتَاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ (٢١) إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ (٢٢) صاد با توجه به آیات 17-25 »، و نه بر اساس پیروی هوای نفس حکم کردن که همانا این تبعات خود را خواهد داشت« یا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الأرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ (٢٦) صاد با توجه به آیات 17-29 ».
ق) صراط مستقیم یعنی تمسک پیدا نمودن به قرآن کریم که ذکری برای همه است، آنگونه که پیامبر اکرم ص بدین مهم امر شده و لذا با تایید الهی بر راه راست بود: « فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (٤٣) وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ (٤٤) زخرف با توجه به آیه ی 45».
ک) صراط مستقیم یعنی ایمان آوردن به آخرت و قیامت و پیروی این موضوع، بدون هیچ شک و تردیدی در این مهم و وقوع آن که به عنوان غیب، تنها خداوند یکتا از زمانش آگاه است: « وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ (٦١) زخرف با توجه به آیات 57-62».
گ) صراط مستقیم یعنی پرستش خدای یگانه یا همان « الله » که پروردگار همه است و از رسالت پیامبرانش بوده که به سوی او به عنوان اصل توحید بخوانند: « إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ (٦٤) زخرف با توجه به آیات 60-67 در رابطه با رسالت حضرت عیسی ع».
ل) صراط مستقیم و راهنمایی شدن بدان سو و آمرزیده شدن و ریزش بیشتر نعمت الهی؛ یعنی آمرزش خواستن از خداوند یگانه : « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم.إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا (١) لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا (٢) فتح با توجه به آیات 3-9».
م) صراط مستقیم یعنی وعده ی خداوند را « حق » دانستن، از آن جهت که سراسر « حق » است: « وَعَدَکُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ کَثِیرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَکُمْ هَذِهِ وَکَفَّ أَیْدِیَ النَّاسِ عَنْکُمْ وَلِتَکُونَ آیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ وَیَهْدِیَکُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا (٢٠) فتح با توجه به آیات 18-23».
ن) صراط مستقیم یعنی اینکه تنها بواسطه ی کتاب قرآن و آیات الهی آن است که می توان به راه راست و درست راهنمایی شد؛ امری که برخی از گروه جن که آیاتی از قرآن را شنیدند بدان اذعان کردند و صلاح خود را در اجابت دعوت الهی و ایمان به او دانستند تا در گمراهی روشن نباشند: « وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَیْکَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ یَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِیَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِینَ (٢٩) قَالُوا یَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا کِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِیقٍ مُسْتَقِیمٍ (٣٠) یَا قَوْمَنَا أَجِیبُوا دَاعِیَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ یَغْفِرْ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُجِرْکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ (٣١) وَمَنْ لا یُجِبْ دَاعِیَ اللَّهِ فَلَیْسَ بِمُعْجِزٍ فِی الأرْضِ وَلَیْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَولِیَاءُ أُولَئِکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ (٣٢) احقاف ».
و) صراط مستقیم یعنی نگاه داشتن میزان و سنجش درست کالاها هنگام داد و ستد؛ امری که خداوند یکتا وضع کرده و به انجامش و دوری از هر طفیانی در این زمینه دستور داده: « وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ (٧)أَلا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ (٨)وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ (٩) رحمان با توجه به آیات 1-6 »،
و در این زمینه صریح حکم فرموده: « وَأَوْفُوا الْکَیْلَ إِذَا کِلْتُمْ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلا (٣٥) اسراء با توجه به آیات 23-41 » و سوره ی مطففین را نازل فرموده و اینکه از رسالت رسولانش بوده است تا مردمی را که مراعات این امر را نمی نموده بدان متبنه و متذکر سازد و این بدان معنی است که همه از جمله مومنین باید بدانند که خلاف این دستور را رفتن؛ خود گناه کبیره ای است که می تواند عذاب الهی را بدنبال خود داشته باشد همانگونه که مرتبط با قوم مدین که حضرت شعیب ع فرستاده الهی بر آنان بود بدینگونه بود: « أَوْفُوا الْکَیْلَ وَلا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ (١٨١) وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ (١٨٢) وَلا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلا تَعْثَوْا فِی الأرْضِ مُفْسِدِینَ (١٨٣) شعراء با توجه به آیات 176-191».
هـ) صراط مستقیم یعنی خواندن به سوی پروردگار و یعنی ایمان به اینکه رسول خدا ص نیز به فضل الهی از هدایت یافتگان به راه راست بوده است: « لِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَکًا هُمْ نَاسِکُوهُ فَلا یُنَازِعُنَّکَ فِی الأمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّکَ إِنَّکَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِیمٍ (٦٧) حج با توجه به آیات 68-70».