الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ (٢) مومنون.

این آیه ی کریمه می رساند که همانا این مومنانِ رستگار، نخستین ویژگی شان این است که در نمازهای خودشان خاشع و فروتند.

معنای خشوع

پیرامون مقوله ی نماز و وجوب و اهمیت و سابقه ی آن اندک مطالبی در بالا آورده شد؛ حال باید دید که خشوع چیست و خاشع کیست؟

«خاشع یعنی فروتنی کننده، کسی که اظهار اطاعت و فروتنی می کند (عمید. 1357)؛ آنکه اظهار فروتنی کند، فروتنی کننده، متواضع به وسیله ی قلب و جوارح را گویند، شکسته دل و ترسان (معین 1379) ».

فارغ از این معانی؛در قرآن کریم نیز سخن از خاشع و هم ریشه های آن به میان آمده است که برای کمال بحث بدانها اشاره می شود.

اما در بدو امر شاید این پرسش پیش بیاید که چرا چنین مومنین رستگار شده ای از کسانی هستند که در نمازهایشان خشوع و فروتنی دارند؟ روشن است که پاسخ را باز باید در کلام مقدس الهی جستجو نمود چرا که همانطور که اشاره شد این خدای یکتاست که در اینجا هم علاوه بر بحث نماز، بحث خشوع در آن توسط مومنین را برای رستگاری بر آن تاکید نموده است. به هر جهت قرآن کریم را مرجع امر قرار دادن از آن لحاظ است که هر چند اندک، اما برای رسیدن به مطلوب به یاری حدا رسیدن به پاسخ قطعی و به دور از گمان میسرتر است چرا که همه ی آیات قرآن به حق و از جانب حضرت حق می باشد که بر بنده و فرستاده اش حضرت محمد ص برای جهانیان فرو فرستاده شده است.

در پاسخ پرسش فوق باید گفت که، یکی از جهت « آثار » خاشع بودن است بدان لحاظ که اگر کسی در هنگام نماز خشوع یعنی فروتنی و فرمانبرداری از خداوند برای به جا آوردنش داشته باشد، همانند زمینی می ماند که هر چند انگار بی حاصل و مرده است اما در عین حال از آنجا که برای خداوند که آفریننده ی آن است؛ بعنوان آفریده اش، خشوع و حالت اطاعت پذیری دارد لذا با بارش باران بر آن، آنرا سر سبز می گرداند تا آن حد که طی این تحولات این تغییر در زمین را نشانه ای محکم برای اثبات وقوع رستاخیز قرار می دهد تا مردم طی اندیشه ای پی ببرند که خدای یکتا اینگونه مردگان را زنده می کند و این امر به توانایی او به هر چیزی بر می گردد، پس باید مردم با این مهم رستاخیز را باور دارند و از انکار آن بپرهیزند و ... در واقع این است نمونه ای از تاثیرات خشوع زمین در مقابل آفریننده اش خدای یکتا و فرمانبرداری اش از او. حال نتیجه اینکه هر کس از مومنین که در نمازهایش خشوع داشته باشد، آثار و برکات آن را از جانب خدا خواهد دید و این است نمونه ای از چرایی خشوع مومنین در نمازهایشان. پس باید نخست با این گزیده پی به اهمیت و وجوب نماز برد و دوم به اینکه خشوع مورد نظر و برخورداری از آثار آن به نماز بر می گردد و اطاعت خدای یکتا : « وَمِنْ آیَاتِهِ أَنَّکَ تَرَى الأرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِی أَحْیَاهَا لَمُحْیِی الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (٣٩) فصلت با توجه به آیات 40-44 » .

مورد و نمونه ی دیگر آنجاست که همانگونه که می بینیم، هر چند سخت تر و استوارتر از کوه چیزی وجود ندارد؛ برای شکافتنش و بهره برداری از انواع آلیاژهای آن، ابزار خاص لازم است؛ اما همین کوه آن قدر در مقابل خداوند یکتا که آفریننده اش است و این آفریده ی او، خشوع و افتادگی و فرمانبری دارد که خدای یگانه می فرماید اگر ما کتاب قرآن را بر کوه می فرستادیم، هر آینه از ترس عظمت خدا ، فروتن و متلاشی می گشت. او این نمونه ها را می آورد تا مردم اندیشه کنند، و این بدان معناست که این انسان ضعیف که از لحظه ای دیگر مرتبط با خود، آگاهی ندارد؛ اما آنقدر سر سخت یا بهتر است گفته شود سنگدل است که با آنکه کتاب قرآن بواسطه ی رسولش بر آنان خوانده شده تا راهنمایی و رستگارشان کند، خشوع و فروتنی به خرج نمی دهد و فرمان خدا را نمی برد و ترس و خشیت از خدا را وجهه ی همت و چراغ راه خود قرار نمی دهد و بیشترشان از آن اعراض می کنند و ...

به هر جهت مرتبط با سر سختی، باید افزود که هر چند انسان به لحاظ ساختار بدنی و جسمی ضعیف است، اما دل و قلبی دارد که اگر جای خشیة الله نگردد، همانا آنگونه سر سخت می شود که شاید کوه به این مرتبه نرسد؛ آن وقت است که خشوع برای خدا هم در آن جایی پیدا نمی کند؛ بنابراین تنها راه رسیدن به این خشوع ؛ پیروی از هدایت الهی و پیروی از کتاب خدا یعنی همان قرآن کریم و آیات آن است که یکی از موضوعاتش انجام فریضه ی نماز توسط مومنین می باشد. و سخن آخر در این رابطه اینکه خدای یکتا به مومنین هشدار و دستور می دهد که مبادا با گذشت زمان؛ دلهایشان رو به سختی و قساوت بگذارد و در واقع مبادا سنگدل شوند، چرا که اقوام پیشین از اهل کتاب در رابطه با آیات خدا اینگونه بودند و لذا باید دانست که طی این مسیر سراسر واپس گرایی، تبعات خود را خواهد داشت تا آنجا که فرد یا افراد مشمول امر در زمره ی فاسقین قرار می گیرند : « أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الأمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ (١٦) حدید » .

پس مومنین برابر صراحت کلام مقدس خداوندگار لازم است که دلهایشان خاشع و فروتن و فرمانبردار از امرش جل عظمته باشد تا از خشم خدا به دور باشند. در واقع سر سختی انسان در قبال کلام الهی به دل او بر میگردد که باید نرم و رئوف شود تا به خشوع در برابر خدای یکتا نیز برسد؛ و این برابر این آیه به دست نمی آید مگر با ذکر خدا و کلام مقدسش یعنی کتاب فرو فرستاده شده ی قرآن بر پیامبر خاتمش ص و نه کتابی جز آن. یعنی خشوعِ دل مومنین تنها از طریق یاد خدا و یاد قرآن شدنی و امکان پذیر است. (والله اعلم)

آری نتیجه اینکه برخورداری از هدایت و بشارت و رحمت و نور و ... قرآن، تنها و تنها در سایه ی خشوع و فرمانبرداری از خداوند و ایمان به کتاب قرآنِ فرو فرستاده شده بر حضرت محمد ص به عنوان خاتم النبیین است و تمام این ها در سایه ی خشوع به دست می آید. آن هم خشوع به عنوان یک مومنِ به خدا و مومنِ به آنچه که او بدان دستور داده است با بر پا داشتن نماز و در نظر داشتن اینکه، خشوع برای خدا باید باشد. و مرتبط با اینکه اگر خشوع تنها برای خدا و در واقع اطاعت و فرمانبرداری از او باشد؛ آثار بسیار دارد تا آن حد که خدای یکتا آن را نشانه ای از نشانه هایش برای مردم قرار می دهد.

مثال آن، حضرتِ زکریا ع است که پروردگارش را خواند و او هم وی را اجابت کرد و با اصلاح و رفع نازایی همسرش به او حضرت یحیی ع را بخشید که تمام این ها بدان خاطر بود که این زوج علاوه بر شتاب گرفتن درکارهای خیر و نیکو و خواندن پروردگارشان به بیم و امید؛ از خاشعین برای خدا و فرمانبرداران و اطاعت کنندگان او بودند. و این موارد میرساند که مومنین اگر در پی برخورداری از رحمت الهی هستند و اگر می خواهند که دعاهایشان از سوی خداوند قریب مجیب و مجیب الدعوات اجابت شود؛ نخست اینکه باید تنها از او حاجاتشان را بخواهند و تنها او را بخوانند و بعد اینکه در کارهای خوب عجله کنند و نه در انجام کارهای بد. و سوم اینکه او را از راه ترس و امید بخوانند و چهارم اینکه تنها و تنها برای او خاشع و فروتن و مطیع باشند و نه کسی جز او، تا به اراده ی حضرتش جل عظمته ؛ خواسته ها و حوائجشان برآورده به خیر شود که این خشوع را خداوند برای مومنین جهت رستگاریشان در بجا آوردن نماز دانسته است : « وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ (٨٩) فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ (٩٠) انبیاء. »

و به طور کلی به لحاظ اهمیت موضوع اینکه خدای یکتا ضمن دستور دادن به بنی اسراییل مبنی بر اینکه با شکیبایی و خواندن نماز از او یاری بخواهند، بدانان یادآور می شود که البته نماز امری بسیار بزرگ است مگر بر خاشعین، و سپس می فرماید که این خاشعین کسانی هستند که گمان به ملاقات پروردگارشان دارند و در نهایت آنان به سوی او باز می گردند. که از این موارد می توان نتیجه گرفت که اولن نماز واجب و دارای دیرینگی است و دوم اینکه در امور باید شکیبا و بردبار بود و با جمع این دو یعنی شکیبایی و نماز؛ از خدا یاری خواست و سوم اینکه دانست که نماز ، تنها برای خاشعین و فروتنان اوامر الهی بزرگ و دشوار نیست چرا که آخرت را نیز در نظر دارند و چهارم اینکه به معنای خشوع و خاشعین پی برده می شود و ...: « وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلا عَلَى الْخَاشِعِینَ (٤٥) الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ (٤٦) بقره با توجه به آیات 40-48. ».

نتیجه اینکه در سایه ی نماز و خشوع در انجام آن؛ آن هم خاشع بودن برای خداوند یگانه است که یک مومن به رستگاری می رسد و از سنگدلی و غفلت از آیات الهی بیرون می آید و دعاهایش از جانب خداوند یکتا از سر فضل و رحمتش اجابت می شود و ...؛ چه آنکه همانطور که گذشت نماز تنها برای خاشعین یعنی کسانی که امیدوار لقای الهی اند و به سوی او باز می گردند امری بزرگ و دشوار نیست. پس باید چنین کسی از مومنین در نماز خود برای رسیدن به رستگاری خشوع داشته باشد.

نوشته . لینک . به قلم سید رضا شفیع اف در 16 مهر 1401 ساعت 10:09

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام