وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (٣) مومنون.

این آیه می رساند که ویژگی دوم چنین مومنانی که از رستگارانند این است که از سخن لغو و بیهوده دوری کرده و می کنند. و این بدان معناست که به عنوان یک مومن نباید بدنبال سخن لغو باشیم اگر در پی رستگاری هستیم. حال اینکه لغو یعنی چه و چرا باید از آن اعراض کرد تا به عنوان یک ویژگی در کنار سایر ویژگی ها باعث رستگار شدن مومنین شود؛ باید نخست معنای آن را دانست:

معنای واژه ای لغو

« لغو یعنی بیهوده گفتن، خطا کردن در سخن، بیهوده گویی، امر باطل و بیهوده، سخن باطل و بیهوده، آن چیزی است که آدمی را از یاد و ذکر خدا غافل سازد (معین. 1379)»، « لغو یعنی سخن بیهوده، باطل، هر چیز بی فایده، آنچه که به حساب و شمار نیاید (عمید. 157) ».

لغو از منظر آیات الهی

اما اینکه در قرآن کریم چگونه سخن از واژه ی لغو به میان آمده است، امری است که باید برای کسب معرفت پیرامون آن بدان رجوع کرد.

« وَلا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لأیْمَانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (٢٢٤) لا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ (٢٢٥) بقره ». (و زنهار نام خدا را هدف سوگندهای خود نکنید تا آنکه به قسم های راست و دروغ از حقوقی که مردم را بر شماست برائت جویید و خود را پرهیزگار نشان دهید و مصالح میان مردم شوید که خدا راست و دروغ مردم را می شنود و شنوای داناست. خداوند از سوگندهای لغو شما را مواخذه نکند ولیکن به آنچه در دل دارید مواخذه خواهد کرد و او بسیار آمرزنده ی بردبار است).

این آیات کریمه می رساند که اگر کسی با نام خدا سوگند نابجایی به عنوان لغو بر زبان جاری کرد او را مواخذه نمی کند، اما مواخذه ی او در رابطه با آنچه است که در دلهاست. یعنی در رابطه با سوگند به خدا که مقابل تقوا و اصلاح بین مردم است و مخالف آنچه است که به زبان رانده شده است. پس روشن می شود که نام خدا نباید هدف سوگندهای کسی از مومنین برای تبرئه ی خود و یا متقی و مصلح نشان دادن خویشتن بین مردم باشد، بلکه باید واقعن با نیت پاک و همراه با تقوای الهی و انگیزه ی اصلاح امور بین مردم به عدل و داد باشد. یعنی آنچه از سوگند به خدای یکتا که به زبان آورده می شود با دل همخوانی داشته باشد، چه اینکه به هر جهت خدای یکتا به تمام پیدا و پنهان امور از گفتارها و رفتارهای افراد و ... آگاه است و لذا باید این را همیشه مد نظر داشت.

و بدینگونه است در این رابطه آیه ی 89 سوره ی مائده مبنی بر اینکه مواخذه ی خداوند در رابطه با سوگند خوردن به نام حضرتش و نه کس دیگر فقط مرتبط با آن دسته از سوگندهایی است که مغایر آنچه باشد که در دل و قلب سوگند یاد شده باشد، یعنی عدم همخوانی و همراهی زبان و دل در سوگند خوردن؛ که این سوگند خوردن ها به نام خدا، خود مشمول کفاره می شود که باید بدان عمل کرد و تمام اینها بدان خاطر است که کسی سوگند نابجا که مغایر و مخالف با دل و آنچه درون آن می باشد را؛ به نام خدا بر زبان جاری نکند و همانطور که گذشت کسی از مومنین نام خدا را هدف سوگندهای نابجای خویش که خود خوب می داند با آنچه که در دل دارد یکی نیست قرار ندهد. به هر جهت همانطور که گذشت خدای یکتا بسیار آمرزنده و بردبار است و این کفاره ها را برای جلوگیری از سوگند خوردن های نابجا به نام خود قرار داده تا مومنین به دست خودشان، اسباب سختی را برای خودشان با عمل سوگند خوردن های نابجا با دادن کفاره فراهم نکنند بلکه بواسطه ی این راهنمایی ها با بیان آیاتش از آن جهت که گرداگرد سخن لغو نگردند و از رستگاران شوند؛ از او سپاسگزار نیز باشند: « لا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الأیْمَانَ فَکَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاکِینَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ أَوْ کِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ ذَلِکَ کَفَّارَةُ أَیْمَانِکُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَیْمَانَکُمْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (٨٩) مائده با توجه به 87-93». ( «ای مومنان با توجه به آیه ی 87»، خدا شما را به سوگندهای لغو و بیهوده ( که به زبان است و نه به دل) مواخذه نخواهد کرد لیکن بر آن قسم و سوگندی که از روی عقیده ی قلبی یاد کنی مواخذه خواهد نمود و کفاره ی آن قسم طعام دادن ده فقیر است از آن طعام متوسط که بر اهل خود غالبا تهیه می کنید و یا جامه بر آنها بپوشانید و یا یک بنده آزاد کنید و هر کس توانایی آن ندارد سه روز روزه بدارد. این است کفاره ی سوگندهایی که یاد می کنید و باید (به ادای کفاره) حرمت سوگندهای خود را نگاه دارید. خدا بدینگونه روشن آیات خود را برای شما بیان می کند شاید که شکر او به جا آورید).

یعنی وقتی کسی به واسطه ی سوگندی به نام خدا با کسی یا کسانی عهدی می بندد باید بدان پایبند باشد نه آنکه در نزد خود بگوید مصلحت این است که حالا عهد مبتنی بر سوگند را ببندیم بعد کار خودمان را بکنیم و ... آنوقت در این صورت است که کفاره تعلق می گیرد چرا که کسی که طی سوگندی به نام خدا با کسی عهد و پیمانی بست باید بدان پایبند بماند.

خدای یکتا البته در جایی دیگر این مهم را از صفات بندگان خود یعنی عباد الرحمان دانسته به نحوی که یک ویژگی چنین بندگانی این است که نه تنها شهادت از سر زور نمی دهند و همچنین خود از لغو اعراض می کنند بلکه هنگامی که لغوی را از دیگران می بینند نیز بزرگوارانه از آن در می گذرند : « وَالَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا (٧٢) فرقان. » . و این البته از صفات اهل کتاب که به قرآن ایمان می آورند نیز هست که هنگام شنیدن سخن لغو و بیهوده ای، از آن اعراض می کنند. در واقع یک مومن نه تنها از سخن لغو و نابجا و بیهوده و دور از حق و مبتنی بر باطل دوری میکند بلکه وقتی آن را دید و یا شنید نیز از آن اعراض و دوری می کند : « ... وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ لا نَبْتَغِی الْجَاهِلِینَ (٥٥) قصص با توجه به آیات 51-56 » . (و چون سخن لغوی بشنوند از آن اعراض کرده و گویند اعمال ما برای خودمان و اعمال شما از آن خودتان. بروید سلامت باشید که ما مردمِ هرزه گوی نادان را نمی جوییم ).

به هر جهت یک مومن نه تنها نباید برای توجیه و یا درست جلوه دادن رفتار و گفتار خود، به نام الله سوگند لغو بخورد تا از او رفعِ اتهامِ ایجاد و شایع شده در باره ی او در بین مردم شود ؛ بلکه همینطور است پیرامون سوگند نابجا نخوردن به نام مقدس الله برای توجیه رفتارها و گفتارهای دیگران؛ چرا که همانطور که گذشت نه تنها سوگند خورنده به نام خدا خوب می داند که در دلش چه هست مبنی بر اینکه آیا آنچه از سوگند را به زبان می آورد با دلش می خواند یا نه؛ بلکه خداوند نیز بدان داناتر است و از این جهت است که فرد مشمول امر در این زمینه را مواخذه می کند، برای اینکه شاید که حتا مسلم، مخاطب که از مومنین باشد با آمدن نام خدا به میان؛ آن هم طی سوگندی به نامش، توجیه و راضی شود که آن فرد مثلن راست می گوید؛ پس باعث گردد که دیگر پیگیری حقش را نکند چرا که دانشی به آنچه که در دل گوینده و ادا کننده ی سوگند است ندارد و فقط به دهان گوینده نگاه می کند که بر زبانش سوگند به نام خدای یکتا را جاری می کند ؛ اما باید دانست که این امر هر گز توجیه گر این نیست و نباید باشد که خداوند یکتا و دانای به آنچه در دلهاست و افراد کسب می کنند نیز دانا و آگاه نیست ( سبحان الله) ؛ بلکه او دانای مطلق به همه چیز است و از این لحاظ یعنی ناهماهنگی میان سوگند او به زبان که لغو باشد با آنچه که در قلب طرف می گذرد است که سوگند خورنده به لغو به نامش را مواخذه می کند.

پرسش و پاسخ

هم اکنون شاید این سوال پیش بیاید که چرا خدای یکتا یکی از صفات مومنین واجد رستگاری را که باید نصب العین سایر مومنین برای رسیدن به رستگاری باشد را دوری از سخن بیهوده و لغو دانسته است؟ پاسخ با توجه به آیات مذکور روشن است. یکی اینکه خدای یکتا ، دانای به تمام امور از پیدا و پنهان و آنچه که در درون سینه هاست می باشد و لذا از این جهت فرد مشمول امر به خاطر یک رنگ نبودن زبان و دل در سوگند خوردن به نام خدای یکتا مورد مواخذه قرار می گیرد و جایگاه خود را که خدا به خوبی به او عطا کرده با سخن لغو و بیهوده نزد مردم و دیگر مومنین زیر سوال می برد و بعد هم باید تاوان و کفاره ی آن را بدهد و ... تمام این ها یعنی بدنبال لغو بودن مانعی است برای رستگاری مومن. و این یعنی اینکه زمین جای سخن لغو و بیهوده و باطل نیست چرا که آن می تواند نوعی فساد روی زمین به شمار آید. والله اعلم. پس نتیجه اینکه مومنین، این امر را نباید سهل و آسان گیرند چر که اعراض نکردن از آن و دور آن چرخیدن و انجام لغو کفاره و تبعات خود را دارد.

لغو مرتبط با آن سرا

مطالب اخیر مرتبط با جنبه دنیایی لغو بود؛ اما سوی دیگر قضیه این است که خدای یکتا فرموده که در آخرت این مقوله یعنی لغو جایی ندارد همانگونه که گناه و دروغ و این ها از مفاسد اخلاقی. اما سلام و رزق که برای پرهیزگاران و سابقون و مومنین است آری در آنجا یعنی آن سرا و بهشت وجود دارد. و لذا از این جهت است که هم خود باید از این امر دوری نماییم و هم اینکه اگر مرتبط با دیگران لغوی دیده یا شنیده شد باید از آن اعراض و دوری نمود. اما آیات خدا پیرامون آخرت در این زمینه : « جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا (٦١) لا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا إِلا سَلامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیهَا بُکْرَةً وَعَشِیًّا (٦٢) مریم با توجه به آیه 63. » . « یَتَنَازَعُونَ فِیهَا کَأْسًا لا لَغْوٌ فِیهَا وَلا تَأْثِیمٌ (٢٣) طور با توجه به آیات 17-28. مرتبط با پایان کار متقین. » . « لا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلا تَأْثِیمًا (٢٥)إِلا قِیلا سَلامًا سَلامًا (٢٦)واقعه با توجه به آیات10-24 مرتبط با پایان کار سابقون. ». « لا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلا کِذَّابًا (٣٥) جَزَاءً مِنْ رَبِّکَ عَطَاءً حِسَابًا (٣٦) نبا با توجه به آیات 31-40 مرتبط با پایان کار متقین که بهشت است.»

نتیجه اینکه مومنین برای رستگاری باید از مقوله ی لغو با توجه به توضیحات فوق اعم از معانی مربوطه و یا آیات کریمه ی قرآنی؛ خواه در فضای حقیقی یا فضای مجازی بپرهیزند که در سرای دیگر، نکوهیده های اخلاقی و محرمات همچون سخن بیهوده و لغو و دروغ و گناه و اینها و به طور کلی آنچه باطل است جایی ندارد، اهل بهشت در نعمتند و اهل دورزخ در نقمت و در واقع هر کس نتیجه ی گفتارها و رفتارهای این دنیایی خود را در آن جهان می بیند و خدای یکتا نسبت به کسی ستمگر نیست. به هر جهت می توان گفت که بر زبان جاری کردن مواردی همچون اینکه: اگر آنگونه که گفته می شود قیامتی باشد ....؛ خود مصداقی از سخن لغو است که یک مومن حتا اگر در قبال دیدن کارهای بد دیگر مومنین بر زبان جاری کرده باشد؛ چیزی را گفته که می تواند خدای ناکرده علیرغم ایمان بدان، تسری نادرست و ناخواسته پیدا کند و آنوقت مسئولیت آخرتی آن برای فرد باقی بماند. والله اعلم.

نوشته . لینک . به قلم سید رضا شفیع اف در 16 مهر 1401 ساعت 10:08

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام