وَالَّذِینَ هُمْ لأمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ (٨) مومنون.

این آیه ی کریمه می رساند که مومنین اگر میخواهند از رستگاران باشند لازم است که هم به اماناتشان و هم به عهد و پیمان هایشان وفادار بمانند و در واقع مراعات کننده ی آن دو (امانتداری و وفای به عهد) باشند.

به عبارت دیگر یعنی ازخیانت در امانات و یا پیمان شکنی ها هنگامی که عهدی با کسی می بندند بپرهیزند، خواه این عهد و پیمان با خدای یکتا باشد که بدان دستور داده است و خواه غیر آن : « وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلا تَنْقُضُوا الأیْمَانَ بَعْدَ تَوْکِیدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلا إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ (٩١)وَلا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکَاثًا تَتَّخِذُونَ أَیْمَانَکُمْ دَخَلا بَیْنَکُمْ أَنْ تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ وَلَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ (٩٢) نحل با توجه به آیات 90-102. » .

چرا که مشمول امر در مقابل عهدی که بسته است مسئول است: « وَلا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولا (٣٤) وَأَوْفُوا الْکَیْلَ إِذَا کِلْتُمْ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلا (٣٥) اسراء. ».

و این امری است که اقوام پیشین نیز بدان امر شده بودند : « یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ (٤٠) وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَکُمْ وَلا تَکُونُوا أَوَّلَ کَافِرٍ بِهِ وَلا تَشْتَرُوا بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلا وَإِیَّایَ فَاتَّقُونِ (٤١) بقره با توجه به آیات 42-49. » .

به هر جهت باید دانست که خدای یکتا یکی از مشخصه های نیکوکاری که عاملین بدان را به همراه عمل به دیگر صفات مربوطه در زمره ی راستگویان و پرهیزگاران قرار می دهد؛ همانا وفا کردن به عهد و پیمانها است هنگامی که با کسی از خدا یا غیر او از همنوعان بسته می شود: « لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (١٧٧) بقره. » .

و اما مرتبط با مراعات امانت ها، و در واقع خیانت نکردن در امانات اینکه؛ باید دانست که خدای یکتا به مومنین به دوری کردن از خیانت به حضرتش و فرستاده اش و نیز پرهیز از خیانت در امانات دستور داده است. آن هم از آن جهت که مومنین معنای خیانت را می دانند. و در ادامه هشدار می دهد که مومنین باید بدانند که دارایی ها و فرزندانشان مایه ی آزمایش برای آنها هستند و اینکه پاداش بزرگ نزد خداوند صاحب فضل بزرگی است که به مومنین دستور به تقوای الهی برای برخورداری از برکات آن را می دهد: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (٢٧) وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ (٢٨) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ (٢٩) انفال» .

در واقع از این آیات می شود پی برد که هر چه از مال و فرزند که به مومنین داده شده، مایه ی آزمایش است و لذا نباید از آنها در جهت خیانت به خدا و فرستاده اش و یا خیانت در امانت ها و ستمگری به دیگران استفاده کرد چرا که عاقبت خوبی ندارد و هر که در پی برخورداری از پاداش بزرگ خداوند یکتاست، بایسته است که از این نعمت ها در جهت یاری دین ضمن فرمان بردن از خدا و فرستاده اش که قرآن کریم به واسطه ی نبوت بر وی نازل و وحی شده است استفاده نماید تا آثار خوب دو سرایی آن را ان شاءالله ببیند.

باری؛ خدای یکتا به بازگرداندن امانات به کسان و صاحبانش امر می کند و لذا یک مومن برای رستگاری باید مراعات امر را بنماید: « إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الأمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا (٥٨) نساء. » .

به طور کلی اینکه این مراعات کردن امانات و عهد و پیمان ها ، از صفات نماز گزاران است؛ امری که عمل بدانها بهمراه سایر ویژگی ها باعث رستگاری مومنین می شود : « وَالَّذِینَ هُمْ لأمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ (٣٢) معارج با توجه به آیات 19-32.».

وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ (٩) مومنون.

این آیه ی کریمه گویای این امر است که این مومنان از آن جهت به رستگاری رسیدند و از رستگارانند که بر نمازهای خود نگاهبان نیز هستند. از آن رو که آن را ضایع نکنند و از آن لحاظ که در اوقات خود آن را با حضور قلب و اندیشه در معانی و آرامش یا طمأنینه به جا بیاورند. اینکه وقتی شری به آنان می رسد بی قراری نمی کنند و وقتی خیری هم به آنان می سد مانع خیر نیستند و در واقع شکر گزار خدایند: « الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ دَائِمُونَ (٢٣)معارج با توجه به آیات 19-32. » .

به هر جهت باید دانست که نگاهبانی بر نماز نیز نه تنها از جمله ی خصوصیات نمازگزاران است بلکه عاملی در کنار دیگر عوامل برشمرده شده ی فوق از آیات 2-8 سوره مومنون برای رستگار شدن و در جمله ی رستگاران قرار گرفتن گروندگان یا مومنین است: « وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحَافِظُونَ (٣٤) معارج » .

چه اینکه برای تاثیر اهمیت این موضوع یعنی نگاهبانی بر نماز توسط مومنین برای رستگار شدنشان؛ باید و لازم است گفته شود که این نگاهبانی و محافظت بر نماز ، بعد از ایمان به آخرت است که موجبات ایمان به قرآن را فراهم می آورد. به عبارت دیگر کسانی به « قرآن » ایمان میآورند که هم به آخرت ایمان بیاورند که روز رستاخیز و حساب و کتاب و دیدن نتیجه ی اعمال است و هم اینکه از نماز گزارانی باشند که بر آن یعنی نماز محافظ و نگاهبانند که مبادا برای ریا و دیدن مردم بخوانند و یا همراه با نقصانی در رکوع و سجود و ... باشد: « وَهَذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحَافِظُونَ (٩٢) انعام. »

آری ، مشروط شدن ایمان به کتاب خدا یعنی قرآن کریم بواسطه ی ایمان به یک اصل دین یعنی معاد و نگاهبانی بر یک فرع دین؛ بدان خاطر است که این کتاب یعنی قرآن کریم که توسط خدای یکتا بر حضرت محمد ص نازل گردیده است و در دسترس بشر میباشد؛ توسط خود خداوند نیز مورد نگاهبانی و محافظت قرار دارد : « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (٩) حجر » . پس نتیجه اینکه مومنین باید بدانند که شرط گرویدن به قرآن، بعد از ایمان به خدا و رسولش؛ ایمان به معاد و نیز انجام نماز و محافظت بر آن است.

أُولَئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ (١٠) مومنون.

این آیه ی کریمه می رساند که چنین مومنانی از رستگاران؛ ارث برانند، یعنی در واقع این مقدمه ی کار رستگاری مومنین با توجه به ویژگی های آنان، موضوعِ آیات 2-9 مومنون است. حال باید تالی این امر را دانست که چنین مومنان رستگار شده ای وارثِ چه چیزی هستند و در واقع چه چیزی را به عنوان نتیجه رستگاریشان از جانب خدا به ارث می برند.

الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (١١) مومنون.

آری؛ با این آیه ی کریمه است که نتیجتاً روشن می شود که این مومنینِ به رستگاری رسیده به واسطه ی خصوصیات فوق (آیات 2-9 مومنون )، خاشع در نماز و ... وارث بهشتند؛ مکانی که همیشه در آن جاویدانند. پس نکته اینکه هر کس در پی این است که بهشت وعده داده شده ی تخلف ناپذیر خداوندی را به دست بیاورد و در واقع به ارث ببرد؛ باید ابتدا از مومنین و سپس رستگاران برابر موارد فوق باشد تا به خواسته اش از سوی خدای یکتا برسد. به عبارت دیگر می شود اذعان نمود که بهشت را به بها می دهند و نه به بهانه . افزون بر این، اینکه صفات بهشت برین را می توان در سوره هایی همچون الرحمن و واقعه و ... بدان پی برد.

توضیح اینکه هر چند مقوله ی ارث در دین، خود موضوعی است که عمل به آن برابر احکامش بر مومنین واجب است؛ اما باید باز تاکید کرد که این ها مقطعی است چرا که باز این وارثان از دنیا می روند و ارث و ماترک آنها به کسانشان می رسد و همینطور تا ... زمانی که خدا بخواهد، و این بدان معناست که باید ایمان حقیقی آورد که میراث آسمانها و زمین برای خداست: « وَلا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (١٨٠) آل عمران. ».؛ و میراث دنیایی ناشی از درگذشتگان که به وراث به ارث می رسد موقت و مقطعی است و دست به دست می شود و لذا آنچه را که باید در پی آن به عنوان یک مومن باشیم ؛ ارث بردن از بهشت در سرای دیگر است که تنها و تنها با رستگار شدن ، برابر و مستندِ به آیات الهی ضمن تمسک به آنها که سراسر ناشی از هدایت الهی است و باید شکر گزار نعمت های او بود به دست می آید.

نکته ی دیگر اینکه همانطور که گذشت خدای یکتا نه تنها وارث آسمانها و زمین است بلکه بهترین وارثان نیز هست :« وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ (٨٩) انبیاء با توجه به آیه ی 90 ». چرا که همه می روند و آثار و اموالشان می ماند و وارث آنها خدای یکتاست: « وَکَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَةٍ بَطِرَتْ مَعِیشَتَهَا فَتِلْکَ مَسَاکِنُهُمْ لَمْ تُسْکَنْ مِنْ بَعْدِهِمْ إِلا قَلِیلا وَکُنَّا نَحْنُ الْوَارِثِینَ (٥٨) قصص با توجه به آیات 59-60 » .

زیرا او تنها کسی است که ضمن پایندگی در زنده بودن؛ زنده کننده و میراننده ی همه چیز در عین مطلق وارث بودن نیز هست: « وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ (٢٣) حجر ». و لذا او مستضعفان را آنگونه که فرموده و تخلفی در اراده و وعده اش وجود نداشته و ندارد؛ امام و وارثان زمین برابر اراده اش در این جهان قرار خواهد داد : «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ (٥) قصص».

پس با این مواردِ مختصر روشن می شود که میراث آسمانها و زمین برای خداست و مومنین برای هدایت هر چه بیشتر از سوی خداوند و نیز از رستکاران بودن، باید در پی لوازم آن باشند که اهم آنها از فروع دین نماز و اقامه آن و محافظت و مداومت بر آن می باشد و ... ان شاءالله.

نوشته . لینک . به قلم سید رضا شفیع اف در 16 مهر 1401 ساعت 10:05

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام