موذن بد صدا

موذن بد صدا

موذنى بد صدا، در شهرى زندگى مى كرد او هر روز با صداى بد و ناهنجارى اذان مى گفت . يك وقت ديد: يك يهودى برايش هديه اى آورد و گفت : اين هديه ناقابل را قبول مى كنى ؟ - براى چى ؟ - يك خدمت بزرگى به من كردى . - چه خدمتى ؟ من كه خدمتى به شما نكرده ام . - من دخترى دارم كه مدتى بود تمايل به اسلام داشت از وقتى كه شما اذان مى گوييد و اللّه اكبر را از تو مى شنود ديگر از اسلام بيزار شده حال ا ...

موذنى بد صدا، در شهرى زندگى مى كرد او هر روز با صداى بد و ناهنجارى اذان مى گفت .

يك وقت ديد: يك يهودى برايش هديه اى آورد و گفت :

اين هديه ناقابل را قبول مى كنى ؟

- براى چى ؟

- يك خدمت بزرگى به من كردى .

- چه خدمتى ؟ من كه خدمتى به شما نكرده ام .

- من دخترى دارم كه مدتى بود تمايل به اسلام داشت از وقتى كه شما اذان مى گوييد و اللّه اكبر را از تو مى شنود ديگر از اسلام بيزار شده حال اين هديه را اورده ام براى اينكه تو خدمتى به من كردى و نگذاشتى اين دختر مسلمان بشود.

در متن فقه اسلامى آمده است كه مستحب است موذن ((صيت )) يعنى خوش صدا باشد. زيرا: طبع آدمى اينطور است كه وقتى اذان خوش صدا مى شود جملات آن جور ديگرى بر قلبش اثر مى گذارد. همينطور است قران خواندن ، تبليغ كردن ، كه اگر با لحن خوش باشد زودتر بر شنونده اثر مى گذارد.