عوامل مؤثر در تحصيل حضورقلب
1. بزرگ شمردن امر خدا و رعايت حريم آن معلوم است كه اگر خداوند و اوامر او بزرگ شمرده شود، دل انسان در برابر آن به فروتني، آرامش و اطمينان ميرسد. [1] انسان در هر شبانه روز، وقت معيني را به عبادت و نماز اختصاص دهد كه در آن وقت، خود را موظّف به عبادت بداند و اشتغال ديگري را در آن براي خود قرار ندهد يعني همان گونه كه براي تجارت، كسب و كار، مطالعه و… وقت مشخصي ميگذارد، براي نماز ...
1. بزرگ شمردن امر خدا و رعايت حريم آن
معلوم است كه اگر خداوند و اوامر او بزرگ شمرده شود، دل انسان در برابر آن به فروتني، آرامش و اطمينان ميرسد. [1]
انسان در هر شبانه روز، وقت معيني را به عبادت و نماز اختصاص دهد كه در آن وقت، خود را موظّف به عبادت بداند و اشتغال ديگري را در آن براي خود قرار ندهد يعني همان گونه كه براي تجارت، كسب و كار، مطالعه و… وقت مشخصي ميگذارد، براي نماز هم وقتي خاص مقرركند كه در آن، فارغ از امور ديگر باشد. اين اهتمام و توجه، يكي از اسباب حضور قلب است. اما اگر نماز را از امور زايد و فرعي بشمارد و آن را بازحمت انجام دهد، حتماً آن را تا آخر وقت به تأخير مياندازد هنگام بهجا آوردن آن نيز چون نماز را با كارهاي ديگري كه به نظرش مهم هستند، مزاحم ميبيند، آن را با عجله و بدون رعايت حدود و آداب ميخواند. [2]
وقتي آدمي در برابر سلطان بزرگي ميايستد، چنان از مقام سلطنت و حكومت او ميهراسد كه جز به او و امر او نميانديشد، ولي وقتي در برابرخداي قاهر و غالب بر همه عالم ميايستد و اعتراف دارد كه او"مالِكِ يَوْمِ الدِّين" است، به همه چيز و همه كس فكرميكند؟! پس سرّ حضور قلب در درك عظمت پروردگار و ترسيدن از اين بزرگي وعظمت است. [3]
امام صادق فرمود: "إِذَا صَلَّيْتَ فَصَلِ صَلَاةَ مُوَدِّعٍ يَخَافُ أَنْ لَا يَعُودَ إِلَيْهَا أَبَداً، ثُمَّ اصْرِفْ بِبَصَرِكَ إِلَى مَوْضِعِ سُجُودِكَ، فَلَوْ تَعْلَمُ مَنْ عَنْ يَمِينِكَ وَ شِمَالِكَ لَأَحْسَنْتَ صَلَاتَكَ، وَ اعْلَمْ أَنَّكَ بَيْنَ يَدَيْ مَنْ يَرَاكَ وَ لَا تَرَاه"[4]؛ وقتي مشغول نماز ميشوي، نماز را به گونهاي بخوان مثل كسي كه با آن وداع ميكند و ميترسد ديگر به آن نرسد. پس از آن چشمت را به جاي سجدهات بدوز. اگر بداني چه كسي درطرف راست و چپت هست، نمازت را نيكو به جا ميآوري! بدان كه تو در برابر كسي ايستادهاي كه او تو را ميبيند و تو او را نميبيني.
اين خود از راههاي به دست آوردن حضور قلب است كه فكركند شايد اين آخرين نماز من باشد و ديگر مهلت مناجات و راز و نياز با خالق بينياز را نيابم. [5]
3. در كنار درك عظمت و خوف از مقام الهي، اميدواري به رحمت بيكران او
امام باقر از پيامبراكرم روايت كرده كه فرمود: "إِذَا قَامَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ فِي صَلَاتِهِ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ أَوْ قَالَ أَقْبَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ حَتَّى يَنْصَرِفَ وَ أَظَلَّتْهُ الرَّحْمَةُ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهِ إِلَى أُفُقِ السَّمَاءِ وَ الْمَلَائِكَةُ تَحُفُّهُ مِنْ حَوْلِهِ إِلَى أُفُقِ السَّمَاءِ وَ وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً قَائِماً عَلَى رَأْسِهِ يَقُولُ لَهُ أَيُّهَا الْمُصَلِّي لَوْ تَعْلَمُ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ وَ مَنْ تُنَاجِي مَا الْتَفَتَّ وَ لَا زِلْتَ مِنْ مَوْضِعِكَ أَبَداً"[6]؛ چون بنده مؤمني به نماز برميخيزد، خداوند متعال تا پايان نمازش با نظر رحمت به سوي او مينگرد و رحمت الهي بر او سايه ميافكند. از بالاي سرش تا افق آسمان و فرشتگان در اطراف او تا افق آسمان گرد ميآيند و خداوند فرشتهاي براي او موكّل ميسازد كه بالاي سرش بايستد و به او بگويد: اي نمازگزار! اگر بداني چه كسي به تو مينگرد و با چه كسي سخن ميگويي، هرگز از جايت تكان نميخوري و از اين حالت بر نميگردي.
اين حالت، همان حالت شوق و رغبت است كه در كنار حالت خوف و رهبت، معجوني مبارك را تشكيل ميدهد و سبب دل سپردن به حضرت حق و دل بريدن از غير اوست و پاداش آن بهشت محبوب است. [7]
[1]. کتاب آداب نماز؛ مرکز تخصصی نماز؛ محمد مهدی حائری پور ؛ ص
[2]. کتاب آداب نماز؛ مرکز تخصصی نماز؛ محمد مهدی حائری پور ؛ ص
[3]. کتاب آداب نماز؛ مرکز تخصصی نماز؛ محمد مهدی حائری پور ؛ ص
[4]. ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، ثواب الصلاة، ص 75، ح2.
[5]. کتاب آداب نماز؛ مرکز تخصصی نماز؛ محمد مهدی حائری پور ؛ ص
[6]. فروع كافی، ج3، ص265.
[7]. کتاب آداب نماز؛ مرکز تخصصی نماز؛ محمد مهدی حائری پور ؛ ص