آیتالله حقشناس (ره) و معجزه نماز اول وقت
تا وقتی آیتالله حقشناس (ره) از پا نیافتاده وزمین گیر نشده بودند، نمازشان در سه وقت به جماعت بود. تا میتوانستند در مسجد به جماعت میآمدند، و اگر به دلیلی این امکان وجود نداشت، یا در مسافرت بودند، نماز جماعت ترک نمیشد. ایشان به مناسبت نماز اول وقت حادثهای را نقل میکردند: «من یک کرامت از نماز برای شما بگویم: یک وقتی در زیارت مشهد به مسافرخانه ...
تا وقتی آیتالله حقشناس (ره) از پا نیافتاده وزمین گیر نشده بودند، نمازشان در سه وقت به جماعت بود. تا میتوانستند در مسجد به جماعت میآمدند، و اگر به دلیلی این امکان وجود نداشت، یا در مسافرت بودند، نماز جماعت ترک نمیشد. ایشان به مناسبت نماز اول وقت حادثهای را نقل میکردند: «من یک کرامت از نماز برای شما بگویم: یک وقتی در زیارت مشهد به مسافرخانه رفته بودم، اتفاقاً آن اتاقی که من گرفته بودم حمام هم داشت. یکی از روزها وقتی میخواستم برای زیارت امام هشتم علیه الصلاة والسلام وبه جای آوردن آن نمازی که قطب راوندی برای برآورده شدن حوائج شخصی میفرماید، حرکت کنم، خوب باید غسل کنم. البته بنده غفلت کردم که ساعت هشت صبح تا پنج بعد از ظهر، آب قطع میشود.
وقتی وارد حمام شدم و صابون زدم در زیر دوش که انسان وقتی باز میکند یک ته مانده آبی دارد، آن مقدار آب آمد و قطع شد، یک وقت من متوجه شدم که آب به کلی قطع است؛ ولی تمام توجهم به جای دیگر رفت. گفتم: ای نماز اول وقت! تو که میدانی من میخواهم بروم بالای سر مبارک، آن دو رکعت نماز را بخوانم، و به علاوه خودم را برای نماز اول وقت مهیا بکنم. آخر میدانید نماز اول وقت، به آدمی که از نماز مراقبت کند، میگوید: «حَفَظتَنِی حَفَظَکَ الله» مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند، اما اگر تو مرا ضایع بکنی خدا تو را ضایع می کند. پس نماز اول وقت با شما صحبت میکند.
خدا شاهد است آب فراوان آمد. خودم را تطهیر کردم، غسل کردم، کاملا مهیا شدم و گفتم: امروز بروم و یک تشکر از صاحب مسافرخانه بکنم. رفتم پایین و سلام کردم، گفتم من از شما تشکر میکنم امروز آب قطع نشد، و به نظرم تا ظهر ادامه دارد. گفت: آقا امروز آب از ساعت هفت قطع است. گفتم: نه! آب آمد. گفت: اختیار دارید، نکند میخواهید ما را دست بیاندازید. آقای میرزا شما که هیچ وقت شوخی نمیکنید. اینجا آب از هفت صبح قطع است. بنده یک مرتبه متوجه شدم مطلب از چه قرار است».