معنای حضور قلب

معنای حضور قلب

من معنای《حضور قلب》را وقتی فهمیدم که در هنگام تماشای برنامه کودک ، چند بار فرزندم را صدا زدم اما او یکبارش را هم نشنید . چند بار دست روی شانه اش زدم تا توانستم او را از حالت خلسه بیرون بیاورم . نمی خواهم نامش را تلویزیون بگذارم ؛ نام این قاب را《قبله ی خانه》می گذارم و میگویم ، از وقتی که آمده کودکم رو به سوی او نماز تربیتش را اقامه می کند . برای اینکه شرط انصاف را زیر پا نگذارم ، باید بگویم (قبل ...

من معنای《حضور قلب》را وقتی فهمیدم که در هنگام تماشای برنامه کودک ، چند بار فرزندم را صدا زدم اما او یکبارش را هم نشنید .

چند بار دست روی شانه اش زدم تا توانستم او را از حالت خلسه بیرون بیاورم . نمی خواهم نامش را تلویزیون بگذارم ؛ نام این قاب را《قبله ی خانه》می گذارم و میگویم ، از وقتی که آمده کودکم رو به سوی او نماز تربیتش را اقامه می کند . برای اینکه شرط انصاف را زیر پا نگذارم ، باید بگویم (قبله ی دلِ من) هم مدت هاست رو به سوی این قاب چرخیده است .

 من دیگر ما ، محسن عباسی ولدی ، جلد ۵ ، ص ۲۹