نماز اول وقت در اوج انقلابی بودن
آقا که به تهران میآمدند، جامعه روحانیت- که از قبل هم تشکیل شده بود- جلسه فوقالعاده میگذاشت که حتماً ایشان باشند. به نظر من، ایشان آنگونه پیش آقایان مهدوی کنی، مرحوم بهشتی و مرحوم مطهری جایگاه داشتند؛ همه این آقایان وقتی میآمدند، این زمینه بود که حتماً یک جلسهای با ایشان داشته باشیم. منزل مرحوم شهید شاه آبادی در خیابان پیروزی بود. آق ...
آقا که به تهران میآمدند، جامعه روحانیت- که از قبل هم تشکیل شده بود- جلسه فوقالعاده میگذاشت که حتماً ایشان باشند. به نظر من، ایشان آنگونه پیش آقایان مهدوی کنی، مرحوم بهشتی و مرحوم مطهری جایگاه داشتند؛ همه این آقایان وقتی میآمدند، این زمینه بود که حتماً یک جلسهای با ایشان داشته باشیم. منزل مرحوم شهید شاه آبادی در خیابان پیروزی بود. آقا آمدند. برای من همان ذهنیت، مدرسه حجتیه و خاطرات تداعی شده بود.
آنچه سبب شد آنجا علاقه من به ایشان بیشتر شود، یک نکتهای بود. واقعاً اینها ریزهکاریهای اخلاقی است که آدم الگو میگیرد. آن زمان بعضیها عملزده بودند؛ به معنای عمل انقلابی. یعنی اگر نماز اول وقت نشد، نشد. فعلاً جلسه سیاسی داریم مهمتر است! انقلاب و سیاست مهمتر است. نماز را میشود آخر وقت هم خواند! حتی گاهی بعضیها دیگر افراطی بودند. وقتی آدم به آنها میگفت: التماس دعا، پاسخ میدادند که الآن دیگر دعا گذشت؛ التماس عمل! اینقدر افراطی بودند. در آن زمان برای من به عنوان یک طلبه جوان، جالب بود که آقا آمدند و جلسه تشکیل شد. بحث داغ سیاسی هم شروع شد. حالا موضوع بحث یادم نیست اما جدی بود. به محض اینکه صدای اذان بلند شد، آقای خامنهای فرمودند: «خب، اذان را گفتند. بحث را تعطیل کنیم و نماز را بخوانیم، بعد بحث را ادامه بدهیم.»
برای من این ریزهکاریها خیلی قشنگ بود. ببینید، یک آدم انقلابی است؛ در اوج انقلابی بودن هم هست. اما در عین حال اهل مراقبه است. مراعات اول وقت، مراعات نماز جماعت. بعد هم ایشان را جلو انداختند. آقایان همه بودند. ایشان امام جماعت شد. با یک صلابتی نماز جماعت اول وقت را خواندند و بعداً نشستیم بحث سیاسی را ادامه دادیم. این هم یکی از نقاط عطف در نحوه ارتباط من با ایشان بود.
(خاطره حجتالاسلام والمسلمین ناطق نوری از رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای)
- پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای