افضل الساعات (بهترین ساعت ها) اذانه، نماز، نیمه شبه؟
داخل چادر ، همه بچه ها جمع بودند ، می گفتند و می خندیدند هر کسی چیزی می گفت و به نحوی بچه ها رو شاد می کرد! فقط یکی از بچه ها به قول معروف رفته بود تو لاک خودش. ساکت گوشه ای به کوله پشتی اش تکیه داده بود و توی لاک خودش بود. بچه ها هم مدام بهش تیکه می انداختن و می خندیدن اما اون چیزی نمی گفت: یهو دیدم رو کرد به جمع و گفت ـ بسّه دیگه ، شوخی بسّه ! اگه خیلی حال دارین به سوال من ج ...
داخل چادر ، همه بچه ها جمع بودند ، می گفتند و می خندیدند
هر کسی چیزی می گفت و به نحوی بچه ها رو شاد می کرد!
فقط یکی از بچه ها به قول معروف رفته بود تو لاک خودش.
ساکت گوشه ای به کوله پشتی اش تکیه داده بود و توی لاک خودش بود.
بچه ها هم مدام بهش تیکه می انداختن و می خندیدن
اما اون چیزی نمی گفت:
یهو دیدم رو کرد به جمع و گفت
ـ بسّه دیگه ، شوخی بسّه ! اگه خیلی حال دارین به سوال من جواب بدین.
همه جا خوردیم. از اون آدم ساکت این نوع صحبت کردن بعید بود. همه متوجه او شدند
ـ هر کی جواب درست بده بهش جایزه می دم
با تعجب گفتم : «چه مسابقه ای می خوای بذاری
پرسید: آقایون افضل الساعات (بهترین ساعتها) چیه؟
پچ پچ بچه ها بلند شد ، یکی گفت
ـ قبل از اذان ، دل نیمه شب ، برای نماز شب .
ـ غلطه ، آی غلطه ، اشتباه فرمودین! .
ـ می بخشین ، به نظر من اذان صبح وقت نماز
ـ بَه َ، اینم غلطه
ـ صلاة ظهر و عصر
خلاصه هر کسی یه چیزی گفت و جواب ایشون همچنان " نه " بود
نیم ساعتی از شروع بحث گذشته بود، همه متحیر با کمی دلخوریی گفتند:
آقا حالگیری می کنید، اصلاً ما نمی دونیم . خودت بگو
او هم وقتی کلافه شدن بچه ها رو دید ، لبخند زد و گفت
ـ از نظر بنده بهترین ساعتها ، ساعتی هستش که ساخت وطن باشه
بعدش با خنده از جا بلند شد و رفت تا خودش رو برای نماز ظهر آماده کن.