گناهان یک هفته
در گردان موسى بن جعفر علیه السلام دوستى داشتیم چهارده- پانزده ساله اهل رهنان اصفهان. صفا و خلوص غریبى داشت، مسلم بود که شهادت او ردخور ندارد و به همین دلیل و به بهانه کم سن و سالى اش اغلب دوستان نوبت پست او را از خواب بیدار نمى کردند و به جاى او نگهبانى مى دادند. سنگر نگهبانى عصر در آن قسمت از منطقه فوق العاده در تیررس دشمن بود. یک روز بعد از ظهر داخل سنگر نگهبانى اش صداى انفجار آمد. آتش و دود همه ...
در گردان موسى بن جعفر علیه السلام دوستى داشتیم چهارده- پانزده ساله اهل رهنان اصفهان. صفا و خلوص غریبى داشت، مسلم بود که شهادت او ردخور ندارد و به همین دلیل و به بهانه کم سن و سالى اش اغلب دوستان نوبت پست او را از خواب بیدار نمى کردند و به جاى او نگهبانى مى دادند. سنگر نگهبانى عصر در آن قسمت از منطقه فوق العاده در تیررس دشمن بود. یک روز بعد از ظهر داخل سنگر نگهبانى اش صداى انفجار آمد. آتش و دود همه جا را فراگرفته بود. هر چه او را صدا زدیم جوابى نشنیدیم. به درون سنگر رفتیم، کاسه ی سرش از بین رفته بود. او را بردند عقب. یکى از رفقا که جیبهایش را خالى کرده بود به کاغذ نوشته اى برخورده بود به این شرح:
گناهان هفته، شنبه: احساس غرور از گل زدن به طرف مقابل در فوتبال. یکشنبه: زود تمام کردن نماز شب. دوشنبه: فراموش کردن سجده شکر یومیه. سه شنبه: شب بدون وضو به بستر رفتن. چهارشنبه: در جمع با صداى بلند خندیدن. پنجشنبه: پیشدستى فرمانده در سلام به من. جمعه: تمام نکردن تعداد صلوات مخصوص جمعه و به هفتصد تا کفایت کردن... و این شهید کسى جز ناصر حسینى نبود.
خاطره ای از شهید ناصر حسینی 1395/12/4
منبع: سایت پسرونه حرم امام رضا