زرنگی به این چیزها نیست!!!
آن روز، به مسجد نرسيده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم يواشکی نماز خواندنش را تماشا ميکردم. حالت عجيبی داشت. انگار خدا، در مقابلش ايستاده بود. طوری حمد و سوره میخواند مثل اين که خدا را می بيند؛ ذکرها را دقيق و شمرده ادا میکرد. بعدها در مورد نحوه ی نماز خواندنش ازش پرسيدم، گفت: «اشکال کار ما اينه که برای همه وقت می ذاريم، جز برای خدا! نمازمون رو ...
آن روز، به مسجد نرسيده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم يواشکی نماز خواندنش را تماشا ميکردم. حالت عجيبی داشت. انگار خدا، در مقابلش ايستاده بود.
طوری حمد و سوره میخواند مثل اين که خدا را می بيند؛ ذکرها را دقيق و شمرده ادا میکرد.
بعدها در مورد نحوه ی نماز خواندنش ازش پرسيدم، گفت: «اشکال کار ما اينه که برای همه وقت می ذاريم، جز برای خدا! نمازمون رو سريع می خونيم و فکر میکنيم زرنگی کرديم؛ اما يادمون ميره اونی که به وقت ها برکت میده، فقط خود خداست».
منبع: مسافر کربلا، ص 32، شهيد علی رضا کريمی