مهمترین دلایل نماز نخواندن من!
با جستجوی اجمالی در آیات و روایات اسلامی به این مطلب پی خواهیم برد كه برخی از عبادات و اعمال بر بعضی دیگر ترجیح داشته و برتر می باشند كه در این زمینه روایات متعددی بیان شده است و هر یك در صدد معرفی بهترین عبادات توصیه های طلایی را به مسلمانان بیان كرده اند اعمالی همچون تفكر كه در روایات ثواب آن برتر از هفتاد سال عبادات معرفی شده است. و یا انتظار فرج كه در روایات بهترین اعمال امت در زمان غیبت ام ...
با جستجوی اجمالی در آیات و روایات اسلامی به این مطلب پی خواهیم برد كه برخی از عبادات و اعمال بر بعضی دیگر ترجیح داشته و برتر می باشند كه در این زمینه روایات متعددی بیان شده است و هر یك در صدد معرفی بهترین عبادات توصیه های طلایی را به مسلمانان بیان كرده اند اعمالی همچون تفكر كه در روایات ثواب آن برتر از هفتاد سال عبادات معرفی شده است.
و یا انتظار فرج كه در روایات بهترین اعمال امت در زمان غیبت امام معصوم بیان شده است .
اما آنچه در این میان از اهمیت خاصی برخوردار است و نه تنها به عنوان برترین اعمال بلكه به عنوان ستون و ركن دین معرفی شده است چیزی نیست مگر نماز كه با وجود آن خیمه اسلام بنا می شود و در صورت فقدان عبادات دیگر نیز نه تنها بهتر نبوده بلكه هیچ ارزشی نخواهند داشت، چنانچه امام صادق علیه السلام میفرماید:
«در پاسخ به سوال برترین اعمال و محبوبترین آنها نزد خداوند: بعد از معرفت [خدا] چیزی برتر از این نماز نمی شناسم مگر نمی بینی كه بنده صالح عیسی بن مریم، گفت: مرا به نماز سفارش كرد.» [الكافی،ج۳،ص۲۶۴]
اما با این حال كم نیستند كسانی كه با تمسك به دلائل مختلف از انجام این واجب الهی طفره می روند و به هر صورت در صدد هستند تا نقش نماز را در مسلمانی افراد كم نور جلوه دهند و مسائل و موضوعات دیگر را جایگزین آن كنند.
در این مقاله قصد داریم با مصاحبه ای مجازی با افرادی كه اهمیت زیادی برای نماز قائل نیستند به بررسی دلائل آنان برای ترك نماز بپردازیم تا با پاسخی كه از آیات و روایات به این افراد داده می شود به جایگاه ارزشمند نماز در دین اسلام اشاره كنیم .
من به این دلائل نماز نمی خوانم:
دلیل اول: تفكرات انحرافی در نسل جوان
یكی از تفكرات خطرناكی كه متأسفانه امروزه در بین مردم و مخصوصا نسل جوان رواج زیادی پیدا كرده است و برخی با تمسك به آن در صدد شانه خالی كردن از مسۆلیت های مادی و معنوی كه بر عهده دارند هستند این تفكر انحرافی است كه برای تقرب به خداوند تنها ایمان كافی است و نیازی به عمل نخواهد بود .
تاریخ این تفكر انحرافی را می توان در فرقه «مرجئه» جستجو كرد كه از خطرناك ترین طوائف بر ضد امت اسلامی بودند و هدف آنها مباح نمودن تمام امور در اخلاق و عمل بود، چرا كه به اعتقاد آنها تنها ایمان و اعتقاد قلبی برای تقرب به خداوند كافی بوده و اعمال و عبادات از هیچ ارزشی برخوردار نیستند. و آنچه سبب نجات انسان می شود ایمان اوست نه اعمال و عبادات او .[اصول الحدیث و احكامه فی علم الدرایه،ص۲۴۹]
این تفكر كه امروزه و در قرن حاضر تنها كلمات آن فرق كرده است، طرفدارانی را به خود اختصاص داده است و برخی از افراد با تمسك به این جمله كه برای تقرب به خداوند متعال و بنده خوب بودن تنها پاك بودن دل كافی است از انجام بسیاری از واجبات شانه خالی می كنند و با این حال خود را نیز بنده خداوند معرفی می كنند.
پاسخ: خداوند متعال با بیان آیات متعددی در قرآن مجید به مبارزه با این تفكر انحرافی پرداخته است و آنچه را سبب موفقیت و خوشبختی انسان در زندگی مادی و معنوی می شود را ایمان به همراه عمل صالح معرفی كرده است:
«إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون: كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته كرده و نماز بر پا داشته و زكات دادهاند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مىشوند»[البقرة : ۲۷۷]
علاوه بر آنكه هیچ گاه نا فرمانی خداوند متعال و ترك واجبات و انجام محرمات سبب پاكی دل نخواهد شد بلكه در مقابل سبب می شود كه قلب انسان روز به روز تاریك تر شود تا كار به جایی برسد كه این تاریكی و سیاهی دل سبب انكار خداوند متعال شود.چنانچه در روایات اسلامی پیرامون گناه ،تعابیر مختلفی در این زمینه وارد شده است.
دلیل دوم: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
این ضرب المثل از جمله خطرناك ترین ضرب المثل هایی است كه برخی از آن به شدت سوء استفاده كرده و انجام محرمات و ترك واجبات در دین را با این كلام كوتاه توجیه می كنند.كه در موضوع دلیل تراشی برای ترك نماز ، یكی از دلائل عمده افراد برای ترك این فریضه الهی این است كه افراد زیادی در جامعه نماز نمی خوانند و ما نیز می خواهیم همرنگ جماعت شویم.
پاسخ: خداوند متعال در آیات الهی یكی از اسرار خوشبختی و موفقیت افراد در زندگی فردی و اجتماعی را اجتناب از همرنگ شدن با جماعت فاسد بیان می كند، چرا كه با همرنگ شدن با آنها، سیلابی از فساد و تباهی در جامعه جریان پیدا خواهد كرد كه دیگر نمی توان مانع آن شد و مسلم است كه مسیر این سیلاب به جز دریای هلاكت و گمراهی نخواهد بود و به همین جهت خداوند متعال به پیامبر اكرم می فرماید:
«قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبیثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون : بگو: «پلید و پاك یكسان نیستند، هر چند كثرت پلید[ها] تو را به شگفت آوَرَد. پس اى خردمندان، از خدا پروا كنید، باشد كه رستگار شوید.»[المائدة: ۱۰۰]
دلیل سوم: من در اقیانوس گناه غرق شده ام
برخی از افراد با تكیه بر این دلیل كه ما در گناهان غرق شده ایم و نماز خواندن و نخواندن ما دیگر فائده ای ندارد، مناجات و گفتگو با خداوند متعال را به كلی از زندگی خود حذف می كنند و ناامید از رحمت و مغفرت خداوند متعال در لجن زار گناه و معصیت غوطه ور می مانند.
پاسخ: در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد فردی كه مرتكب كارهای زشت و ناپسند می شد و با این حال هرگز راضی به ترك كردن نماز نبود و در اهمیت نماز برای تربیت و اصلاح انسان و نقش آن در بازدارندگی از گناه می فرماید: «نمازش روزگاری او را از زشتكاری باز خواهد داشت و دیری نگذشت كه آن مرد توبه كرد.»[بحارالانوار،ج۸۲،ص۱۹۸]
دلیل چهارم: برای حرف زدن با خداوند راه های زیادی وجود دارد.
این دلیل را نیز می توان از جمله مهمترین ادله برای ترك نماز محسوب كرد، چرا كه افرادی كه به این دلیل استناد می كنند اعتقاد دارند كه نماز تنهاترین راه مناجات با خداوند نیست و برای حرف زدن و مناجات با خداوند راه های متعددی وجود دارد.
پاسخ: آنچه از آیات و روایات اسلامی به دست می آید این است كه نماز تنها راه مناجات و گفتگو با خداوند است چرا كه در غیر این صورت باید راه های دیگری نیز در قرآن مجید و روایات برای ما معرفی می شد در حالی كه تنها از نماز برای یاد خداوند سخن گفته شده است چنانچه در قرآن مجید خداوند متعال صراحتا می فرماید:
«إِنَّنی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْری: منم، من، خدایى كه جز من خدایى نیست، پس مرا پرستش كن و به یاد من نماز برپا دار» [طه: ۱۴]
همچنین در روایات اسلامی از نماز اینگونه تعبیر شده است:
امام باقر علیه السلام: «نماز ستون دین است، مثل آن مثل ستون خیمه است كه اگر ستون محكم باشد میخ ها و طنابها محكم می مانند و اگر ستون كج شود و بشكند نه میخی استوار می ماند و نه طنابی.»[المحاسن،ج۱،ص۱۱۶]
حال چگونه ممكن است عبادتی كه تعابیر متعددی در مورد آن در این زمینه به كار رفته است بتواند جایگزینی بهتر داشته باشد؟ آیا برای خیمه می توان جایگزینی بهتر از ستون و عمود یافت؟
آنچه اشاره شد تنها بخشی از مهمترین ادله برای ترك نماز بود كه در این مقاله سعی بر آن بود كه پاسخ هایی از آیات الهی در قرآن مجید و همچنین روایات امامان معصوم علیهم السلام بیان شود تا در نتیجه اهمیت این فریضه الهی روشن شود تا برخی از افراد با استناد به دلائل نادرست از موفقیت هایی كه در سایه انجام این عبادت حاصل می شود خود را محروم نكنند.