الگوی نماز من
من ۷ ساله بودم، بابا برای نماز جلو می ایستاد، بلند و آهسته نمازش را می خواند تا ما نماز خواندن را با ایشان یاد بگیریم. هیچ وقت نمی گفت بابا نماز اول وقت بخوان، بلکه وقتی اذان می گفتند اول خودش وضو می گرفت بعد با لحنی آرام و مهربانانه ما را دعوت به نماز می کرد. اگر به ما می گفت دروغ نگویید و یا اگر کسی به شما بدی کرد در حقش خوبی کنید، خودش مطلقاً دروغ نمی گفت و به همه خوبی می کرد و اصلاً برخل ...
من ۷ ساله بودم، بابا برای نماز جلو می ایستاد، بلند و آهسته نمازش را می خواند تا ما نماز خواندن را با ایشان یاد بگیریم.
هیچ وقت نمی گفت بابا نماز اول وقت بخوان، بلکه وقتی اذان می گفتند اول خودش وضو می گرفت بعد با لحنی آرام و مهربانانه ما را دعوت به نماز می کرد.
اگر به ما می گفت دروغ نگویید و یا اگر کسی به شما بدی کرد در حقش خوبی کنید، خودش مطلقاً دروغ نمی گفت و به همه خوبی می کرد و اصلاً برخلاف صحبت هایش عمل نمی کرد.
تربیت ایشان کاملاً عملی بود و اگر مطلبی را زبانی به ما تذکر می دادند کاملاً لحنشان نرم بود.
شهید جواد حاج خدا کرم