نماز شب در يكى از حسّاس ترين فرازهاى تاريخ
نماز شب در يكى از حسّاس ترين فرازهاى تاريخ در يكى از نشريه ها از قول فرزند امام خمينى آمده است : 1 - شبى كه از پاريس عازم ايران بوديم ، امام در هواپيما براى نماز شب برخاستند و چنان مى گريستند كه خدمه ارفرانس ، تعجّب كرده بودند و شنيدم كه پرسيده بودند: آيا امام از چيزى ناراحت هستند؟ من گفتم كه كار هر شب امام است . 2 - وقتى امام را از قم مى بردند براى زندان [در عصر طاغوت ] امام با حالتى نماز شب ...
نماز شب در يكى از حسّاس ترين فرازهاى تاريخ
در يكى از نشريه ها از قول فرزند امام خمينى آمده است :
1 - شبى كه از پاريس عازم ايران بوديم ، امام در هواپيما براى نماز شب برخاستند و چنان مى گريستند كه خدمه ارفرانس ، تعجّب كرده بودند و شنيدم كه پرسيده بودند: آيا امام از چيزى ناراحت هستند؟ من گفتم كه كار هر شب امام است .
2 - وقتى امام را از قم مى بردند براى زندان [در عصر طاغوت ] امام با حالتى نماز شب خواندند كه يكى از همراهيان بعداً به من گفت : كه ما تحت تأ ثير شديد نماز امام واقع شديم و يكى از آنها تا تهران گريه كرده بود.
3 - روزى كه از نجف عازم كويت شديم از صبح ساعت چهار حركت كرديم و شايد هم زودتر، درست بعد از اذان صبح و بعد از آن همه گرفتاريها ساعت دوازده و شايد بيشتر، سرانجام امام در هُتل بصره استراحت كردند.
دو ساعت نخوابيده بودند كه ساعتشان زنگ زد و بيدار شدند و نماز شب خواندند و بعد هم نماز صبح ...
منبع:
داستانهاى شيرين از نماز شب/سيد عبدالله حسينی