رخ نياز به درگاه بي نياز

رخ نياز به درگاه بي نياز

بيا به قبله دل هم شبي نماز كنيم دري به سوي سحرهاي سرخ باز كنيم به گاه رستن خورشيد از كرانه شب غزل به نام خداي سپيده ساز كنيم از آستان خداوند ناز بر گرديم رخ نياز به درگاه بي نياز كنيم به صبح سرخ ظفر ، بر فراز قله عشق بيا كه بيرق خود را به اهتزاز كنيم هماره در پي ايجاد استجابت عشق چو شاخه دست به سوي خدا دراز كنيم   ...

بيا به قبله دل هم شبي نماز كنيم
دري به سوي سحرهاي سرخ باز كنيم
به گاه رستن خورشيد از كرانه شب
غزل به نام خداي سپيده ساز كنيم
از آستان خداوند ناز بر گرديم
رخ نياز به درگاه بي نياز كنيم
به صبح سرخ ظفر ، بر فراز قله عشق
بيا كه بيرق خود را به اهتزاز كنيم
هماره در پي ايجاد استجابت عشق
چو شاخه دست به سوي خدا دراز كنيم