بی نظیر یا کم نظیر
آیت الله ابوالقاسم خزعلی می گوید: یک سال در قم خیلی برف آمده بود (قریب پنج ـ شش ذرع) که سیل نصف قم را برد. در همان موقع و همان وضعیت، امام خمینی نصف شب از دارالشفاء می آمد مدرسه فیضیه و به هر زحمتی بود یخ حوض را می شکست و وضو می گرفت و می رفت زیر مدرس مدرسه و در تاریکی مشغول تهجدش می شد. حالا چه حالی داشت؟ نمی توانم بازگو کنم. با حالت خوشی تا اذان صبح مشغول تهجد می شد. هنگام اذان می آمد م ...
آیت الله ابوالقاسم خزعلی می گوید: یک سال در قم خیلی برف آمده بود (قریب پنج ـ شش ذرع) که سیل نصف قم را برد. در همان موقع و همان وضعیت، امام خمینی نصف شب از دارالشفاء می آمد مدرسه فیضیه و به هر زحمتی بود یخ حوض را می شکست و وضو می گرفت و می رفت زیر مدرس مدرسه و در تاریکی مشغول تهجدش می شد.
حالا چه حالی داشت؟ نمی توانم بازگو کنم. با حالت خوشی تا اذان صبح مشغول تهجد می شد. هنگام اذان می آمد مسجد بالاسر و پشت سر آقای حاج میرزا جواد آقا ملکی به نماز می آیستاد و بعد برمی گشت و مشغول مباحثاتش می شد.
می توانم بگویم که ایشان در امر عبادت و تهجد، اگر در بین علما بی نظیر نبود، یقیناً کم نظیر بود.
امیر رضا ستوده، پا به پای آفتاب، ج3، ص49