شهیدی که از یازده سالگی مخفیانه نماز می خواند
شهید کریم كاوياني پنجم شهريور 1314، در شهرستان بم به دنيا آمد. تا پايان مقطعراهنمايي درسخواند. چاپخانهدار بود، بهعنوانبسيجي در جبهه حضور يافت. بيستوچهارم تير1361، در كوشك به شهادت رسيد. پيكر وي مدتها در منطقه به جا ماند و پس از تفحص سال 1377، در گلزار شهداء شهر كرمان به خاك سپرده شد. خاطرات این شهید را از زبان یکی از همرزما ...
شهید کریم كاوياني پنجم شهريور 1314، در شهرستان بم به دنيا آمد. تا پايان مقطعراهنمايي درسخواند. چاپخانهدار بود، بهعنوانبسيجي در جبهه حضور يافت. بيستوچهارم تير1361، در كوشك به شهادت رسيد. پيكر وي مدتها در منطقه به جا ماند و پس از تفحص سال 1377، در گلزار شهداء شهر كرمان به خاك سپرده شد.
خاطرات این شهید را از زبان یکی از همرزمان وی مرور می کنیم:
مادر شهید کاویانی زمان کودکی او از دنیا رفته بود. خواهر بزرگ تر او که مخفیانه مسلمان شده بود، وی را با خود به کرمان می برد و از همان چهار سالگی قرآن و نماز را به او یاد می دهد.
شهید کاویانی از یازده سالگی مخفیانه نماز می خواند، اما از چهارده سالگی مسلمان شدن خود را رسما اعلام می کند. این اقدام او زمینه را فراهم می سازد که تعدادی از خویشاوندانش که مخفیانه مسلمان شده بودند پشت سرش به نماز بایستند.
شهید کریم کاویانی در بازار امامزاده زید بم دو باب مغازه داشت و وضع مالی بسیار خوبی داشت، ایشان که زرتشتی بودند در 14 سالگی مسلمان شد و در راه خدمت به اسلام و مسلمانان تلاش های فراوان و صادقانه از خود نشان داد.
دو خانه داشت که یکی را به عنوان مسجد وقف می کند و دیگری را وقف امام جماعت آن مسجد می کند و حتی در ابتدای انقلاب برای حفظ نظم و امنیت بازار صبحانه و شام همه ی نیروهای حزب الهی که با چوب نگهبانی می دادند را متقبل شده بود.
زمانی که انقلاب پیروز شد، شهید کاویانی و بسیاری از دوستان ایشان به عضویت سپاه پاسداران درآمدند و به لحاظ اعتماد بسیاری که به کریم وجود داشت او را به عنوان مسئول مالی سپاه بم برگزیدند، آن زمان و در ابتدای انقلاب خیرین مبالغی را کمک می کردند و مبالغ را فقط به دست کریم می دادند و بودجه هایی هم که در نظر می گرفتند، توسط خود ایشان از کرمان دریافت می شد.
شهید کاویانی به دلیل حساسیت هایی که در حفظ بیت المال داشت و این وظیفه را بسیار خطیر می دانست، استعفا داد، حساسیت او بگونه ای بود که اگر کسی به وی مراجعه می کرد و درخواست پول می کرد در پاسخ به او می گفت، برود و نوشته ای بیاورد و این جمله را به صورت نوشته ای بالای سر خود هم نصب کرده بود و اعتقاد داشت همه ی درخواست ها باید مکتوب باشد.
شهیدی که پس از مسلمان شدن، حافظ قران شد.
او پس از مسلمان شدن، حافظ قرآن و نهج البلاغه شد و دو دوران دفاع مقدس معلم قرآن بسیاری از شهدای دفاع مقدس و رزمندگان بمی بود و آرزو داشت که در صورت شهادت در کربلا دفن شود و این وصیت را به من کرده بود که در صورت عدم امکان هر جا که شهید شدم همانجا من را دفن کنید و این باعث تعجب من شده بود.
شهید کاویانی در سال ۱۳۶۱ در عملیات رمضان به شهادت رسید و پیکر وی پس از هفده سال به وطن بازگشت.
راوی: خلیلی (همرزم شهید)