در نمازهای جماعت شرکت می کرد.
راستی که جنگ چیز عجیبی بود. نوجوانی با آن طبع آرام و آن ادب خاص داوطلبانه به میدان کارزار آمده بود و ابایی نداشت که جان شیرین خود را فدای دین و میهن خود کند. آنان چه ساده و راحت مرگ را به بازی گرفته بودند. یاد و خاطرات آن روزها شوقی همراه با اندوه در دل می انگیزد. آن روز می خواست در راه خدا بکشد و کشته شود. گلهایی که نشکفته پرپر شدند.، اما این سرزمین با درخت ها و ...
راستی که جنگ چیز عجیبی بود. نوجوانی با آن طبع آرام و آن ادب خاص داوطلبانه به میدان کارزار آمده بود و ابایی نداشت که جان شیرین خود را فدای دین و میهن خود کند.
آنان چه ساده و راحت مرگ را به بازی گرفته بودند. یاد و خاطرات آن روزها شوقی همراه با اندوه در دل می انگیزد. آن روز می خواست در راه خدا بکشد و کشته شود. گلهایی که نشکفته پرپر شدند.، اما این سرزمین با درخت ها و کوه ها و رودها و خاک و آسمان زیبایش تا همیشه تاریخ به برکت خون شهدا جاودانه خواهد ماند.
شهید سرافراز عادل باقری آخرین گل پرپر شده روستای بابان است.
وی در دامان خانواده ای قرآن دوست در مهر ماه 1348 در روستای بابان پا به عالم هستی نهاد.
مادرش شهید را به یاد عدالت های علی عادل نهاد. پدرش حاج قاسم باقری از قاریان قرآن و مداح اهل بیت (ع) بود که شهید را با محبت قرآن و اهل بیت (ع) پرورش داده بود. اخلاقش شبیه پدر بود. نظم و ترتیب را دوست داشت و از کودکی با پرکاری و سخت کوشی آشنا بود.
دوران تحصیلش را در سطح ابتدایی در روستا به اتمام رسانده بود در سن 16 سالگی عضو بسیج شد و در فعالیت های پایگاه و نمازهای جماعت شرکت فعال داشت.
وی پس از آموزش های نظامی در پادگان قهرمان همدان با کاروان راهیان کربلا عازم جبهه شد و در تاریخ 5 مرداد سال 67 در عملیات مرصاد به دست منافقان کوردل در تنگه چهارزبر به درجه عالی شهادت نائل آمد.
شبکه اطلاع رسانی دانا