نماز شب خوان بودند
اسرافیل نصیری در تاریخ 4/1/1347 ـ در شهر آمل در خانواده مذهبی و زحمت کش متولد شدند و در کنار پدر و مادر به مسائل دینی و مذهبی را آموخت .2 شهید بزرگوار در مقطع دوم دبیرستان به جبهه اعزام شدند . و در تاریخ 17/5/64 ـ هورالعظیم ـ جنوب به شهادت رسیدند چند سالی مفقود بودند ـ که در سال 73 در گلزار شهدای هفتاد تن روستای شومیا ـ محمود آباد به خاک سپرده شدند. ایشان به پدر و مادر بسیار احتر ...
اسرافیل نصیری در تاریخ 4/1/1347 ـ در شهر آمل در خانواده مذهبی و زحمت کش متولد شدند و در کنار پدر و مادر به مسائل دینی و مذهبی را آموخت .2
شهید بزرگوار در مقطع دوم دبیرستان به جبهه اعزام شدند . و در تاریخ 17/5/64 ـ هورالعظیم ـ جنوب به شهادت رسیدند چند سالی مفقود بودند ـ که در سال 73 در گلزار شهدای هفتاد تن روستای شومیا ـ محمود آباد به خاک سپرده شدند.
ایشان به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت. با همه ی افراد خانواده بسیار صمیمی و مهربان بودند و کارهای شخصی خود را خودش انجام می داد.. به ندرت یاد دارم که لباس او را شسته باشم . به همسایگان همیشه کمک می کرد .
خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:
علی اکبر- برادر شهید
اهل نماز و عبادت و روزه ، کمک کردن به پدر در زمین کشاورزی ، مقید به واجبات دینی و و مسائل شرعی ، اهل نماز جماعت بسیار خوب و مهربان بود .
شب قبل از رفتن شان پیش من امدند صبح بعد از نماز به حمام رفتند و غسل شهادت کردند و لباس سفید پوشیدند و روی آن لباس بسیجی گفتم چرا لباس سفید پوشیدی گفت:« امشب عملیات در پیش داریم شاید شهید شوم لباسم سفید و تمیز باشد » که ایشان همان شب شهید می شوند و خبر شادت شان را آودند .
ایشان در جبهه همیشه کفش های رزمندگان را تمیز و واکس می زد و ظرف های و لباس های شان را مخفیانه می شست و در هنگام عملیات با خواندن و قرآن و دعا روحیه می دادند .
خواهر شهید- صفیه :
ایشان اهل نماز شب بود یک بار برایم تعریف کرد داشتم نماز شبم را در مسجد می خواندم و ناله و زاری می کردم صدای من به بیرون از مسجد رسید جوانی خوش گذران امد تو یک 10 تومانی گذاشت کف دست من گفت بیا این صدقه را بگیر برو با این حرکت او خیلی ناراحت شدم برای هدایتش دعا کردم که با فرد دیگری این کار را نکند چرا که او با حرکتش من را آزرده خاطر کرده است .
وصیت نامه
بسم رب الشهداء و الصديقين
«« وصيت نامه پاسدار اسلام شهيد اسرافيل نصيري »»
اين نمودار شهيديست كه گم گشته تنش لاله غرق بخوني كه نديدم بدنش
مپنداريد آنهايي كه در راه خدا كشته شده اند مردگانند بلكه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزي مي خورند . ( قرآن كريم )
با درود بر سالار شهيدان حسين بن علي (ع) و با درود بر منجي عالم بشريت آن كس كه همه انتظار فرج او را مي كشند و با درود بر نائب امام زمان (عج) امام خميني ، آن كس كه همه مردم مسلمان به جان او دعا مي كنند و با سلام بر شهدا ـ و اسرا ـ و مفقودين و جانبازان و به اميد دادن صبر به خانواده اي شهدا ـ اسرا ـ مفقودين و جانبازان وصيت نماه خود را شروع مي كنم همانطور كه در آيه بالا نوشتم همانطور قران آن آيه را ذكر مي كند من بنا به دستور امام و بنا به اينكه شهيدي شهيد مي شود وصيت نامه اش دليري مي نويسد گفتم پس اين انقلاب اسلامي بنا بخاطراتي كه از امام زمان (عج) نقل كردند رفتم جبهه تا خودم اين چيزها را ببينم و ديدم و شروع به نوشتن وصيت نامه ام كردم و بدانيد كسي كه وصيت نامه را مي نويسد عاضق است مي داند شهيد مي شود وصيت خودش را مي نويسد . مادر تو در شهادتم مثل ام البنين باش كه 6 فرزند در يك روز شهيد مي شوند و گريه نمي كند و مي گويد فداي اسلام شد تو هم بايد اصلاٌ برايم گريه نكني گريه خود را براي سرنوشت خودت و شهادت حسين (ع) بكني ، خواهرم تو مثل زينب باش پيام شهدا را به تمام جهان برسان كاري كن كه كاخ ستم بلرزد همانطور كه زينب كاخ ستم را بلرزه در آورد . مادر و خواهرم :
اگرشما گريه اي ميكني براي من است بگويم كه اشتباه ميكنيد من رفتم ولي روحم شاد است آيا تو دوست داشتي من چند سالي پهلوي شما باشم و بعد در بستر بميرم ممكن است بگوييد نه و حالاچه خوب چند سال عمر نكردم و شهيد شدم بدان كه اگر همان موقع توي خانه بودم مي مردم چه بهتر در سنگر بودم با تير دشمن شهيد شدم . و افتخار شهادت داشتم پدر و مادرم م امانتي بودم از خدا پيش شما اگر كسي به شما امانت داد نبايد در امانت بدي بكنيد و بگوئيد برو چند سال ديگر بيا امانت را بگير نبايد چنين باشد امانت را هر موقع دلش خواست مي گيرد خدا هم امانتي راكه به شما داد شما به او تحويل داديد و امانت را خيانت نكرديد و فرزند خود را به راه چپ هدايت نكرديد و امانت را به خدا تحويل داديد همانطور خدا به شما اين امانت را داد پس چرا گريه مي كنيد ؟ در هر صورت امانتي بودم كه صاحبش امانت را از شما گرفت ما بايد فكر كنيم و بدانيم براي چه زندگي مي كنيم آيا زندگي كردن مبارزه در راه اسلام است اگر مبارزه در راه اسلام است بايد فرزند خود را بدهيم مبارزه اي كه مي كنيم در راه انسانيت است بايد فدا بشويم تا انسان آزاد زندگي كند و انسان زورگو را از بين ببريم انسانيت ما موقعي كامل مي شود موقعي ما انسان هستيم كه بر نفس خودمان غلبه كنيم بر هوا و هوس دنيا غلبه كنيم و با ظلمها هم از طرف ديگر مبارزه كنيم در اين موقع است كه خدا اين انسان را مي خواهد و شهيد مي شود و انسان بايد اول جهاد اكبر بكند كه بعد در جهاد اصغر خدا او را بخواهد و شهيد بشود برادرم سلاح بر زمين افتاده ام را بر گير و بر سينه ات بفشار بخاطر اسلام گلوله هايش را به سينه دشمن نابكار بزن و بگو كه بدانيد اگر برادري از ما شهيد شد سلاح بر زمين افتاده اش را برادر ديگر مي گيرد و جاي خالي او را در سنگر پر مي كند و شما خواهران عزيز ، خواهر عزيز شما هم مثل زينب در پخش پيام شهداكوشا باشيد و به همه مادران و خواهران مي گويم كه همانطور شما در عزاداري و جاهاي ديگر چادر سياه مي پوشيد بدانيد كه پوشيدن چادر سياهتان مشت محكمي بر دهان ياوه گويان شرق و غرب مي زند و بدانيد كه سياهي چادر شما از سرخي خون من كوبنده تر است مادر و خواهرم سربلند باشيد كه مادر شهيد و خواهر شهيد شده ايد و مسئوليت شما سنگين تر شد و در غم مادران و خواهران شهدا و مفقودين واسرا و جانبازان شريك هستيد و شديد ، من به تمام مردم شهيد پرور مي گويم كه امام را تنها نگذاريد امام اميد ماست اگر امام نباشد ما شكست خورده ايم براي امام دعا كنيد اي برادران شما هم در كارهايتان صبور باشيد و در تشعيع جنازه شهدا شركت كنيد و به كوردلان منافق بفهمانيد كه با شهادت شهيدي راه او را ادامه مي دهيم بايد در تشعيع جنازه شهدا شركت كنيد كه اين شهدا حقي به گردن شما دارند.
اي پدرها : فرزندتان را به جبهه بفرستيد و فرزند خود را از رفتن به جبهه منع نكنيد كه خدا در آخرت شما را نمي بخشد . والسلام
خدايا خدايا تاانقلاب مهدي خميني را نگهدار ( آمين )
فرزند شما اسرافيل نصيري
دانشنامه شهیدان مازندران