گوجه سبز به رنگ نماز

دیروز رفتم میوه فروشی؛ پنج هزار تومان دادم به میوه فروشه.
گفتم: گوجه سبز بده.
کف دستش یه گوجه سبز بود؛ بهم تعارف کرد.
منم برداشتم، انداختم بالا و در یه حرکت قورتش دادم؛ گفتم خوبه پوست نازکم هست.
چند لحظه گذشت.
میوه فروشه گفت: چیز دیگه ای هم می خواستید؟
گفتم: آره دیگه؛ پنج تومان گوجه سبز!
گفت: همان بود که خوردیش.
هیچی دیگه، منو می گی؛
الآن بغض گلومو گرفته که چرا بیشتر مزّش نکردم؟ چرا نمک نزدم؟ چرا گوشه لپم نگهش نداشتم؟ آخه چرا سریع قورتش دادم؟ آخه چرا؟ صدای خرچ خرچّشم حتی نشنیدم ...
خاک تو سرم ..
خدا ... ..

چقد نمازو دست کم گرفته ایم ...

و أنذرهم یوم الحسرة إذ قضی الأمر و هم فی غفلة و هم لا یؤمنون ...

محمد صالحی عارفنوشته . لینک . به قلم محمد صالحی عارف در 23 امرداد 1396 ساعت 17:06

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام