و (آن که) نام پروردگارش را یاد کرد سپس نماز خواند! سوره مبارکه الاعلی آیه ی شریفه پانزدهم و پیام های آن
۱ - به زبان آوردن نام خداوند، درست کارى و مایه نجات است. (قد أفلح من ... و ذکر اسم ربّه)ذکر دو نوع است: ذکر با قلب و ذکر با زبان (مفردات راغب) و مراد از آن در آیه شریفه - به قرینه کلمه «اسم» - ذکر با زبان است.
۲ - ذکر اوصاف خداوند و توجّه همیشگى به آنها، از آثار تزکیه است. (تزکّى . و ذکر اسم ربّه فصلّى) شناخت اسم، بدون شناخت مسمّى حاصل نمى شود (مفردات راغب) و نمى توان تکلم به الفاظى را که ذهن براى آن معنایى تصور نکرده است، «ذکر اسم» نامید. بنابراین یاد نام هاى خداوند، ملازم با یاد محتواى آنها است که بر ویژگى هاى او دلالت دارند. عطف این آیه بر «تزکّى» در آیه قبل، بیانگر مقدمه بودن تزکیه براى «ذکر اسم» است.
۳ - توجّه به جلوه هاى ربوبیت خداوند، وادارسازنده انسان به عبادت و ذکر خدا و جارى ساختن نام او بر زبان است. (و ذکر اسم ربّه)
۴ - لزوم ذکر نام خدا پیش از نماز (ذکر اسم ربّه فصلّى)
۵ - به جا آوردن نماز پس از ذکر نام خداوند، مایه رستگارى است. (قد أفلح من ... ذکر اسم ربّه فصلّى)
۶ - یاد نام و اوصاف خداوند، سوق دهنده انسان به عبادت و نماز است. (و ذکر اسم ربّه فصلّى)
۷ - نمازگزاران، در صورتى رستگاراند که از تزکیه و یاد خدا برخوردار باشند. (قد أفلح من تزکّى . و ذکر اسم ربّه فصلّى)
۸ - ذکر نام خدا و روى آوردن به نماز، نشانه پندپذیرى از قرآن، ترس از خداوند و مایه دورى از آتش دوزخ است. (سیذّکّر من یخشى . و یتجنّبها الأشقى . الذى یصلى النار ... قد أفلح من ... فصلّى)
۹ - نماز، یاد خداوند و ذکر نام او است. (و ذکر اسم ربّه فصلّى) حرف «فاء» ممکن است بر ترتیب بین یاد خدا و نماز دلالت کند و نیز مى تواند تفصیل پس از اجمال باشد. در صورت دوم، نماز مصداق بارز یاد خدا خواهد بود. برداشت یاد شده، ناظر به این احتمال است.
۱ - به زبان آوردن نام خداوند، درست کارى و مایه نجات است. (قد أفلح من ... و ذکر اسم ربّه)ذکر دو نوع است: ذکر با قلب و ذکر با زبان (مفردات راغب) و مراد از آن در آیه شریفه - به قرینه کلمه «اسم» - ذکر با زبان است.
۲ - ذکر اوصاف خداوند و توجّه همیشگى به آنها، از آثار تزکیه است. (تزکّى . و ذکر اسم ربّه فصلّى) شناخت اسم، بدون شناخت مسمّى حاصل نمى شود (مفردات راغب) و نمى توان تکلم به الفاظى را که ذهن براى آن معنایى تصور نکرده است، «ذکر اسم» نامید. بنابراین یاد نام هاى خداوند، ملازم با یاد محتواى آنها است که بر ویژگى هاى او دلالت دارند. عطف این آیه بر «تزکّى» در آیه قبل، بیانگر مقدمه بودن تزکیه براى «ذکر اسم» است.
۳ - توجّه به جلوه هاى ربوبیت خداوند، وادارسازنده انسان به عبادت و ذکر خدا و جارى ساختن نام او بر زبان است. (و ذکر اسم ربّه)
۴ - لزوم ذکر نام خدا پیش از نماز (ذکر اسم ربّه فصلّى)
۵ - به جا آوردن نماز پس از ذکر نام خداوند، مایه رستگارى است. (قد أفلح من ... ذکر اسم ربّه فصلّى)
۶ - یاد نام و اوصاف خداوند، سوق دهنده انسان به عبادت و نماز است. (و ذکر اسم ربّه فصلّى)
۷ - نمازگزاران، در صورتى رستگاراند که از تزکیه و یاد خدا برخوردار باشند. (قد أفلح من تزکّى . و ذکر اسم ربّه فصلّى)
۸ - ذکر نام خدا و روى آوردن به نماز، نشانه پندپذیرى از قرآن، ترس از خداوند و مایه دورى از آتش دوزخ است. (سیذّکّر من یخشى . و یتجنّبها الأشقى . الذى یصلى النار ... قد أفلح من ... فصلّى)
۹ - نماز، یاد خداوند و ذکر نام او است. (و ذکر اسم ربّه فصلّى) حرف «فاء» ممکن است بر ترتیب بین یاد خدا و نماز دلالت کند و نیز مى تواند تفصیل پس از اجمال باشد. در صورت دوم، نماز مصداق بارز یاد خدا خواهد بود. برداشت یاد شده، ناظر به این احتمال است.