اینجوری به بچه هایتان فرصت تقلید دهید!<br />
<br />
‌فرصت تقلید...<br />
<br />
والدین و مربی باید در صدد آن باشد که اولا متربی متوجه نماز او شده و از کارهای دیگرش دست بکشد و از نماز او تقلید کند و ثانیا شرایطی را فراهم کند که او زمان و امکانات لازم برای تقلید را در اختیار داشته باشد، برای تحقق این مرحله نیز چند نمونه راه¬کار عملی پیشنهاد می¬شود.<br />
1)	سجاده جدا<br />
قبل از شروع نماز سجاده¬ی جدا می¬اندازیم تا کودک احساس کند جایگاهی برای او وجود دارد و زمینه برای تقلید فراهم شود.<br />
چند نکته درباره سجاده:<br />
-	از حدود یک سالگی می¬توانیم برای کودک سجاده جدا بیندازیم.<br />
-	در سن¬های پایین¬تر بهتر است مهر گلی نباشد تا اگر کودک در دهانش کرد مشکلی پیش نیاید و در ضمن قابل شستشو باشد.<br />
-	از حدود چهار سالگی اجازه دهیم که کودک خودش ساده¬اش را انتخاب کند.<br />
-	هر چند وقت یک بار جذابیت جدیدی در سجاده ایجاد کنیم تا همیشه تازگی داشته باشد، حتی اگر لازم شد سجاده را بعد از مدتی عوض کنیم.<br />
-	با استفاده از خاطرات و داستان¬هایی درباره سجاده و به کار گیری تخیل کودک بین او و سجاده یک ارتباط عمیق عاطفی ایجاد کنیم.<br />
-	با توجه به جاندار پنداری کودک می¬توانیم گاهی از او بخواهیم که با سجاده-اش سخن بگوید یا خودمان در مقابل او این کار را انجام دهیم.<br />
-	سجاده را به موضوعات زیبا و دوست داشتنی تشبیه کنیم، مثلا قالیچه پرنده که ما را به آسمان‌ها می‌برد.<br />
2)	بازی<br />
در گذشته گفته شد که بازی نقش محوری در زندگی کودک دارد، لذا باید از این فرصت طلایی برای آموزش، ترغیب و نهادینه کردن رفتارهای دینی مطلوب کمال استفاده را کرد.<br />
-	اگر هنگام نماز کودک سخت مشغول کار دیگری بود و متوجه نماز خواندن بزرگترها نشد، می¬توانیم با بازیهایی او را به نماز متوجه و ترغیب کنیم. مثل بازی پرواز سجاده ها/یا بازی مسابقه تا وضوخانه/یا بازی جهت یابی/<br />
-	می¬توانیم با طراحی بازی¬هایی اجزاء و احکام نماز را به متربی آموزش دهیم<br />
-	ایجاد و تقویت برخی از حس ها و معارفی که ریشه های فطری و فکری نماز را زمینه سازی می‌کند از راه بازی امکان پذیر است.<br />
قَالَ سَمِعْتُ الْعَبْدَ الصَّالِحَ يَقُولُ تُسْتَحَبُّ عَرَامَةُ الْغُلَامِ «1» فِي صِغَرِهِ لِيَكُونَ حَلِيماً فِي كِبَرِهِ ثُمَّ قَالَ مَا يَنْبَغِي إِلَّا أَنْ يَكُونَ هَكَذَا وَ رُوِيَ أَنَّ أَكْيَسَ الصِّبْيَانِ أَشَدُّهُمْ بُغْضاً لِلْكِتَابِ( بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏57، ص: 361)<br />
3)	اذان<br />
اذان سرودی است که با جلوه‌های هنری و معنویش، متربی را در هر سنی که باشد به سوی نماز جذب می‌کند، اما آنچه مهم است، چگونگی بهره برداری از این ترانه ملکوتی ست.<br />
4)	تناسب<br />
مربی باید مراقب باشد که هنگام نماز شرایط و حال و هوای کودک را درک کند، اگر کودک نسبت به نماز او واکنش منفی نشان داد یا در هنگام نماز شرایط نامناسبی داشت، نماز را کوتاه و اگر در جایی لازم بود نماز را طولانی تر بجا آورد.<br />
نمونه:<br />
-	گاهی لازم می¬شود نماز را کوتاه کنیم:<br />
پیامبر نماز را سریع خواند<br />
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: صَلَّى رَسُولُ اللَّهِ ص بِالنَّاسِ الظُّهْرَ فَخَفَّفَ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأَخِيرَتَيْنِ فَلَمَّا انْصَرَفَ قَالَ لَهُ النَّاسُ هَلْ حَدَثَ فِي الصَّلَاةِ حَدَثٌ قَالَ وَ مَا ذَاكَ قَالُوا خَفَّفْتَ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأَخِيرَتَيْنِ فَقَالَ لَهُمْ أَمَا سَمِعْتُمْ صُرَاخَ الصَّبِيِ‏.الكافي ج‏6ص48<br />
-	گاهی لازم می¬شود نماز را طولانی کنیم:<br />
وَ رُوِيَ عَنِ النَّسَائِيِّ بِسَنَدِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَدَّادٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ‏ خَرَجَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص فِي إِحْدَى صَلَاتِي الْعِشَاءِ وَ هُوَ حَامِلٌ حَسَناً فَتَقَدَّمَ النَّبِيُّ ص فَوَضَعَهُ ثُمَّ كَبَّرَ لِلصَّلَاةِ فَصَلَّى فَسَجَدَ بَيْنَ ظَهْرَانَيْ صَلَاتِهِ سَجْدَةً فَأَطَالَهَا قَالَ إِنِّي رَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا الصَّبِيُ‏ عَلَى ظَهْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ هُوَ سَاجِدٌ فَرَجَعْتُ إِلَى سُجُودِي فَلَمَّا قَضَى رَسُولُ اللَّهِ ص الصَّلَاةَ قَالَ النَّاسُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّكَ سَجَدْتَ بَيْنَ ظَهْرَانَيْ صَلَاتِكَ سَجْدَةً أَطَلْتَهَا حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ قَدْ حَدَثَ أَمْرٌ أَوْ كشف الغمة في معرفة الأئمة ج‏1ص519<br />
-	گاهی لازم می¬شود نماز را اندکی با تأخیر شروع کنیم:<br />
روزى پيامبر صلى الله عليه وآله براى نماز، به مسجد مى رفت ، در راه ، گروهى از كودكان انصارى ، بازى مى كردند ، تا آن اينكه آن حضرت ، همواره حسن و حسين را ديدند، دور آن حضرت آمدند، و لباس او خود را آويخته ، و به گمان اينكه آن حضرت از يك سو نمى خواست ، آنها را نيز به دوش ‍ بگيرد، هر يك مى گفت : كن جملى : شتر من باش .<br />
آن حضرت از يك سو نمى خواست خود را به مسجد برساند.<br />
بلال حبشى از مسجد بيرون آمد و به جستجوى پيامبر صلى الله عليه وآله پرداخت ، آن حضرت را در كنار جمعى از كودكان يافت ، جريان را فهميد، بلال قصد كرد كه كودكان را گوشمالى دهد، تا آن حضرت را آزاد كنند.<br />
آن حضرت ، بلال را از اجراى تصميم خود، نهى كرد و فرمود: تنگ شدن وقت نماز براى من محبوبتر از رنجاندن اين كودكان است ، سپس به بلال فرمود: برو حجره اى خانه را گردش كن كه آنچه (از گرو و يا خرما و...) يافتى بياور، تا خود را از اين كودكان باز خريد كنم .<br />
بلال رفت و پس از جستجو، هشت دانه گردو يافت به حضور پيامبر (ص ) آورد، پيامبر به كودكان فرمود:<br />
اتبعون جملكم بهذه الجويزات<br />
آيا شما شتر خود را به اين گردوها مى فروشيد؟.<br />
كودكان به اين داد و ستد راضى شدند، و گردوها را گرفتند و آن حضرت را آزاد نمودند، پيامبر صلى الله عليه وآله به راه خود به طرف مسجد ادامه داد، در حالى كه مى فرمود:<br />
رحم الله اخى يوسف باعوده بثمن بخس دراهم معدوده ...<br />
خداوند برادرم ،يوسف را رحمت كند، كه او را (برادرانش ) به چند درهم اندك فروختند (چنانكه اين مطلب در آيه 20 سوره يوسف آمده است )<br />
اما اين كودكان ، مرا به هشت دانه گردو فروختند، با اين فرق كه برادرانى يوسف ، وى را از روى دشمنى فروختند، ولى اين كودكان از روى نادانى فروختند .<br />
وقتى بلال اين همه محبت را ديد، تحت تاءثير قرار گرفت ، و به پاى مبارك آن حضرت افتاد، و به اظهار تواضع كرد و گفت :<br />
الله اعلم حيث يجعل رسالته .<br />
خداوند مى داند كه مقام رسالت را در وجود چه كسى قرار دهد؟ (32) نفائس الاخبار ص 286<br />
-	گاهی لازم می¬شود نماز را قطع کنیم:<br />
وَ رَوَى حَرِيزٌ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‏ إِذَا كُنْتَ فِي صَلَاةِ الْفَرِيضَةِ- فَرَأَيْتَ غُلَاماً لَكَ قَدْ أَبَقَ أَوْ غَرِيماً لَكَ عَلَيْهِ مَالٌ أَوْ حَيَّةً تَتَخَوَّفُهَا عَلَى نَفْسِكَ فَاقْطَعِ الصَّلَاةَ وَ اتْبَعْ غُلَامَكَ أَوْ غَرِيمَكَ وَ اقْتُلِ الْحَيَّة روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه ج‏2ص473<br />
و روى الشيخ، عن السكوني، عن جعفر، عن أبيه، عن علي عليهم السلام أنه قال في رجل يصلي و يصلي و يرى الصبي‏ يحبو إلى النار (أي يمشي باسته) أو الشاة يدخل البيت لتفسد الشي‏ء قال: فلينصرف و ليحرز ما يتخوف و يبني على صلاته ما لم يتكلم أي عمدا كما مر. روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه ج‏2ص470<br />
گاهی لازم می‌شود کودک را در آغوش بکشد<br />
عن أبي عبد الله عليه السلام قال: لا بأس أن تحمل المرأة صبيها و هي تصلي أو ترضعه و هي تتشهد و قد سلف أخبار كثيرة من هذا الباب و سيجي‏ء أيضا. <br />
اینجوری به بچه هایتان فرصت تقلید دهید!

‌فرصت تقلید...

والدین و مربی باید در صدد آن باشد که اولا متربی متوجه نماز او شده و از کارهای دیگرش دست بکشد و از نماز او تقلید کند و ثانیا شرایطی را فراهم کند که او زمان و امکانات لازم برای تقلید را در اختیار داشته باشد، برای تحقق این مرحله نیز چند نمونه راه¬کار عملی پیشنهاد می¬شود.
1) سجاده جدا
قبل از شروع نماز سجاده¬ی جدا می¬اندازیم تا کودک احساس کند جایگاهی برای او وجود دارد و زمینه برای تقلید فراهم شود.
چند نکته درباره سجاده:
- از حدود یک سالگی می¬توانیم برای کودک سجاده جدا بیندازیم.
- در سن¬های پایین¬تر بهتر است مهر گلی نباشد تا اگر کودک در دهانش کرد مشکلی پیش نیاید و در ضمن قابل شستشو باشد.
- از حدود چهار سالگی اجازه دهیم که کودک خودش ساده¬اش را انتخاب کند.
- هر چند وقت یک بار جذابیت جدیدی در سجاده ایجاد کنیم تا همیشه تازگی داشته باشد، حتی اگر لازم شد سجاده را بعد از مدتی عوض کنیم.
- با استفاده از خاطرات و داستان¬هایی درباره سجاده و به کار گیری تخیل کودک بین او و سجاده یک ارتباط عمیق عاطفی ایجاد کنیم.
- با توجه به جاندار پنداری کودک می¬توانیم گاهی از او بخواهیم که با سجاده-اش سخن بگوید یا خودمان در مقابل او این کار را انجام دهیم.
- سجاده را به موضوعات زیبا و دوست داشتنی تشبیه کنیم، مثلا قالیچه پرنده که ما را به آسمان‌ها می‌برد.
2) بازی
در گذشته گفته شد که بازی نقش محوری در زندگی کودک دارد، لذا باید از این فرصت طلایی برای آموزش، ترغیب و نهادینه کردن رفتارهای دینی مطلوب کمال استفاده را کرد.
- اگر هنگام نماز کودک سخت مشغول کار دیگری بود و متوجه نماز خواندن بزرگترها نشد، می¬توانیم با بازیهایی او را به نماز متوجه و ترغیب کنیم. مثل بازی پرواز سجاده ها/یا بازی مسابقه تا وضوخانه/یا بازی جهت یابی/
- می¬توانیم با طراحی بازی¬هایی اجزاء و احکام نماز را به متربی آموزش دهیم
- ایجاد و تقویت برخی از حس ها و معارفی که ریشه های فطری و فکری نماز را زمینه سازی می‌کند از راه بازی امکان پذیر است.
قَالَ سَمِعْتُ الْعَبْدَ الصَّالِحَ يَقُولُ تُسْتَحَبُّ عَرَامَةُ الْغُلَامِ «1» فِي صِغَرِهِ لِيَكُونَ حَلِيماً فِي كِبَرِهِ ثُمَّ قَالَ مَا يَنْبَغِي إِلَّا أَنْ يَكُونَ هَكَذَا وَ رُوِيَ أَنَّ أَكْيَسَ الصِّبْيَانِ أَشَدُّهُمْ بُغْضاً لِلْكِتَابِ( بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏57، ص: 361)
3) اذان
اذان سرودی است که با جلوه‌های هنری و معنویش، متربی را در هر سنی که باشد به سوی نماز جذب می‌کند، اما آنچه مهم است، چگونگی بهره برداری از این ترانه ملکوتی ست.
4) تناسب
مربی باید مراقب باشد که هنگام نماز شرایط و حال و هوای کودک را درک کند، اگر کودک نسبت به نماز او واکنش منفی نشان داد یا در هنگام نماز شرایط نامناسبی داشت، نماز را کوتاه و اگر در جایی لازم بود نماز را طولانی تر بجا آورد.
نمونه:
- گاهی لازم می¬شود نماز را کوتاه کنیم:
پیامبر نماز را سریع خواند
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: صَلَّى رَسُولُ اللَّهِ ص بِالنَّاسِ الظُّهْرَ فَخَفَّفَ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأَخِيرَتَيْنِ فَلَمَّا انْصَرَفَ قَالَ لَهُ النَّاسُ هَلْ حَدَثَ فِي الصَّلَاةِ حَدَثٌ قَالَ وَ مَا ذَاكَ قَالُوا خَفَّفْتَ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأَخِيرَتَيْنِ فَقَالَ لَهُمْ أَمَا سَمِعْتُمْ صُرَاخَ الصَّبِيِ‏.الكافي ج‏6ص48
- گاهی لازم می¬شود نماز را طولانی کنیم:
وَ رُوِيَ عَنِ النَّسَائِيِّ بِسَنَدِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَدَّادٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ‏ خَرَجَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص فِي إِحْدَى صَلَاتِي الْعِشَاءِ وَ هُوَ حَامِلٌ حَسَناً فَتَقَدَّمَ النَّبِيُّ ص فَوَضَعَهُ ثُمَّ كَبَّرَ لِلصَّلَاةِ فَصَلَّى فَسَجَدَ بَيْنَ ظَهْرَانَيْ صَلَاتِهِ سَجْدَةً فَأَطَالَهَا قَالَ إِنِّي رَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا الصَّبِيُ‏ عَلَى ظَهْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ هُوَ سَاجِدٌ فَرَجَعْتُ إِلَى سُجُودِي فَلَمَّا قَضَى رَسُولُ اللَّهِ ص الصَّلَاةَ قَالَ النَّاسُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّكَ سَجَدْتَ بَيْنَ ظَهْرَانَيْ صَلَاتِكَ سَجْدَةً أَطَلْتَهَا حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ قَدْ حَدَثَ أَمْرٌ أَوْ كشف الغمة في معرفة الأئمة ج‏1ص519
- گاهی لازم می¬شود نماز را اندکی با تأخیر شروع کنیم:
روزى پيامبر صلى الله عليه وآله براى نماز، به مسجد مى رفت ، در راه ، گروهى از كودكان انصارى ، بازى مى كردند ، تا آن اينكه آن حضرت ، همواره حسن و حسين را ديدند، دور آن حضرت آمدند، و لباس او خود را آويخته ، و به گمان اينكه آن حضرت از يك سو نمى خواست ، آنها را نيز به دوش ‍ بگيرد، هر يك مى گفت : كن جملى : شتر من باش .
آن حضرت از يك سو نمى خواست خود را به مسجد برساند.
بلال حبشى از مسجد بيرون آمد و به جستجوى پيامبر صلى الله عليه وآله پرداخت ، آن حضرت را در كنار جمعى از كودكان يافت ، جريان را فهميد، بلال قصد كرد كه كودكان را گوشمالى دهد، تا آن حضرت را آزاد كنند.
آن حضرت ، بلال را از اجراى تصميم خود، نهى كرد و فرمود: تنگ شدن وقت نماز براى من محبوبتر از رنجاندن اين كودكان است ، سپس به بلال فرمود: برو حجره اى خانه را گردش كن كه آنچه (از گرو و يا خرما و...) يافتى بياور، تا خود را از اين كودكان باز خريد كنم .
بلال رفت و پس از جستجو، هشت دانه گردو يافت به حضور پيامبر (ص ) آورد، پيامبر به كودكان فرمود:
اتبعون جملكم بهذه الجويزات
آيا شما شتر خود را به اين گردوها مى فروشيد؟.
كودكان به اين داد و ستد راضى شدند، و گردوها را گرفتند و آن حضرت را آزاد نمودند، پيامبر صلى الله عليه وآله به راه خود به طرف مسجد ادامه داد، در حالى كه مى فرمود:
رحم الله اخى يوسف باعوده بثمن بخس دراهم معدوده ...
خداوند برادرم ،يوسف را رحمت كند، كه او را (برادرانش ) به چند درهم اندك فروختند (چنانكه اين مطلب در آيه 20 سوره يوسف آمده است )
اما اين كودكان ، مرا به هشت دانه گردو فروختند، با اين فرق كه برادرانى يوسف ، وى را از روى دشمنى فروختند، ولى اين كودكان از روى نادانى فروختند .
وقتى بلال اين همه محبت را ديد، تحت تاءثير قرار گرفت ، و به پاى مبارك آن حضرت افتاد، و به اظهار تواضع كرد و گفت :
الله اعلم حيث يجعل رسالته .
خداوند مى داند كه مقام رسالت را در وجود چه كسى قرار دهد؟ (32) نفائس الاخبار ص 286
- گاهی لازم می¬شود نماز را قطع کنیم:
وَ رَوَى حَرِيزٌ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‏ إِذَا كُنْتَ فِي صَلَاةِ الْفَرِيضَةِ- فَرَأَيْتَ غُلَاماً لَكَ قَدْ أَبَقَ أَوْ غَرِيماً لَكَ عَلَيْهِ مَالٌ أَوْ حَيَّةً تَتَخَوَّفُهَا عَلَى نَفْسِكَ فَاقْطَعِ الصَّلَاةَ وَ اتْبَعْ غُلَامَكَ أَوْ غَرِيمَكَ وَ اقْتُلِ الْحَيَّة روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه ج‏2ص473
و روى الشيخ، عن السكوني، عن جعفر، عن أبيه، عن علي عليهم السلام أنه قال في رجل يصلي و يصلي و يرى الصبي‏ يحبو إلى النار (أي يمشي باسته) أو الشاة يدخل البيت لتفسد الشي‏ء قال: فلينصرف و ليحرز ما يتخوف و يبني على صلاته ما لم يتكلم أي عمدا كما مر. روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه ج‏2ص470
گاهی لازم می‌شود کودک را در آغوش بکشد
عن أبي عبد الله عليه السلام قال: لا بأس أن تحمل المرأة صبيها و هي تصلي أو ترضعه و هي تتشهد و قد سلف أخبار كثيرة من هذا الباب و سيجي‏ء أيضا.

محمد کاظمینوشته . لینک . به قلم محمد کاظمی در 7 خرداد 1396 ساعت 13:49

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام