خانواده خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش! از تو روزی نمیخواهیم؛ (بلکه) ما به تو روزی میدهیم؛ و عاقبت نیک برای تقواست!
آیه یکصد و سی و دوم از سوره مبارکه طه ،، و اما پیام های بسیار مهم این آیه شریفه
۱ - فرمان دادن و فراخوانى خانواده و خویشاوندان به نماز، از جمله وظایف الهى پیامبر(ص)(وأمر أهلک بالصلوة ) اهل هر شخصى، عشیره و خویشاوندان او هستند و نیز به کسانى که وابستگى بیشترى به شخص داشته باشند «أهل» گفته مى شود (لسان العرب) و چون سوره «طه» در مکه نازل شده است، بستگان آن حضرت در مکه (على(ع)، خدیجه(س) و...) مورد نظر هستند.
۲ - ضرورت پرداختن به تربیت دینى و معنوى خانواده و مراقبت بر آن (وأمر أهلک بالصلوة )
۳ - مداومت و مراقبت پى گیر بر اقامه نماز، از جمله مسؤولیت هاى پیامبر(ص) (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها ) «إصطبار»; یعنى، با تمام توان صبر را برخود تحمیل کردن (مفردات راغب).
۴ - لزوم مراقبت پى گیر بر نماز و مداومت بر اقامه آن (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها )
۵ - مراقبت و مداومت بر اقامه نماز، نیازمند صبر و مقیّد ساختن نفس بر آن است. (واصطبر علیها )
۶ - لزوم هماهنگى بین گفتار و کردار رهبران جامعه (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها )
۷ - لزوم پایدارى و تلاش افزون تر مبلغان، در عمل به توصیه هاى خود (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها ) وظیفه صبر شدید بر نماز، پس از توصیه خانواده به آن، گویاى نکته یاد شده است.
۸ - لزوم به کارگیرى دعوت عملى در کنار دعوت لفظى (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها )وظیفه پایدارى بر نماز پس از دعوت دیگران به آن، ممکن است به منظور تأثیر آن در تشویق دیگران به نماز باشد.
۹ - وجود نماز در خانواده مسلمان، بهترین جایگزین براى مال و رفاه درخانواده کافران (متّعنا به أزوجًا منهم ... وأمر أهلک بالصلوة) کلمات «أزواج» و «أهل» در این آیات، خانواده ها را مدّ نظر قرار داده است و بدین صورت لزوم تمایز خانواده مسلمان از خانواده کافر را بیان مى کند.
۱۰ - اقامه نماز و مداومت بر آن، سدّى در برابر تمایلات دنیاطلبانه و مانع چشم دوختن به دنیاى دیگران است. (و لاتمدّنّ عینیک ... وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها) فرمان به اقامه پى گیر نماز، پس از نهى از چشم دوختن به دارایى هاى دنیاداران، این نکته را گوشزد مى کند که با اقامه نماز و گسترش دامنه آن، مى توان زمینه را براى دل بریدن از ثروت هاى کافران فراهم آورد.
۱۱ - خاندان پیامبر(ص) در پیشگاه خداوند، از مقامى والا برخوردار بودند. (وأمر أهلک بالصلوة )
۱۲ - تشریع نماز، در نخستین سال هاى بعثت صورت گرفته بود. (وأمر أهلک بالصلوة واصبطر علیها ) سوره «طه» از نخستین سوره هاى مکى است. چنین برمى آید که فرمان نماز پیش از آن صادر شده بود و در این سوره بر اقامه آن توصیه شده است.
۱۳ - خداوند، انسان ها را به تدارک آذوقه و ارزاق، تکلیف نکرده است. (لانسئَلک رزقًا) مراد از سؤال در این آیه، طلب تکلیفى است و نکره آوردن «رزقاً» براى تعمیم است; بنابراین مفاد «لانسئلک رزقاً» - به قرینه «نحن نرزقک» - چنین مى شود. ما تو را به تهیه رزق خود و خانواده ات، تکلیف نکرده ایم.
۱۴ - خداوند، روزى دهنده همگان و بر طرف سازنده نیاز آنان (نحن نرزقک )
۱۵ - توجه به رازقیت خداوند و مکلف نبودن با تأمین خواروبار، زمینه سازانجام وظیفه عبادت و نماز و پایدارى بر آن (وأمر أهلک بالصلوة ... لانسئَلک رزقًا نحن نرزقک )
۱۶ - خداوند، در تکلیف بندگان به نماز، براى خود سودى در نظر نداشته و به فکر تأمین رزق و آذوقه براى خود نبوده است. (وأمر أهلک بالصلوة ... لانسَلک رزقًا ) مفاد جمله «لانسئلک رزقاً» ممکن است این باشد که ما با فرمان نماز، نمى خواهیم از تو رزقى را طلب کنیم و نیاز خود را بر آورده سازیم.
۱۷ - توجه به نیاز همه بندگان به خداوند در تأمین معاش، از میان برنده پندار بهره بردن خداوند از عبادت بندگان است. (لانسئَلک رزقًا نحن نرزقک ) در برداشت یاد شده جمله «نحن نرزقک» به منزله تعلیل براى جمله قبل است; یعنى، چون رزق تو به دست ما تأمین مى شود، پس روشن است که ما در فرمان نماز، درپى کسب روزى از جانب تو نیستیم.
۱۸ - اندیشه تأمین معاش، نباید مانع انجام عبادت و تبلیغ گردد. (وأمر بأهلک بالصلوة واصطبر علیها ... نحن نرزقک )
۱۹ - فرجام نیک، از آنِ تقواپیشگان است. (والعقبة للتّقوى ) گفتن «التقوى» و اراده «أهل التقوى»، براى مبالغه است.
۲۰ - اقامه نماز، موجب فراهم آمدن زمینه هاى تقوا است. (والعقبة للتّقوى )
۲۱ - خواسته خداوند از انسان ها، گرایش به تقوا است; نه تلاش براى رزق. (لانسئَلک رزقًا ... والعقبة للتّقوى )
۲۲ - ضرورتِ دل بستن به عاقبت نیک و دل خوش نبودن به لذت هاى زودگذر (والعقبة للتّقوى)
۲۳ - نعمت هاى دنیا، سرانجام در اختیار اهل تقوا قرار خواهد گرفت. (والعقبة للتّقوى) ال در «العاقبة» ممکن است جانشین مضاف الیه محذوف باشد که با توجه به آیه قبل، مراد «عاقبة الحیاة الدنیا» خواهد بود و نیز ممکن است ال «جنسیه» باشد که در این صورت، مراد فرجام نیک خواهد بود. برداشت یاد شده بر اساس احتمال اول است.
آیه یکصد و سی و دوم از سوره مبارکه طه ،، و اما پیام های بسیار مهم این آیه شریفه
۱ - فرمان دادن و فراخوانى خانواده و خویشاوندان به نماز، از جمله وظایف الهى پیامبر(ص)(وأمر أهلک بالصلوة ) اهل هر شخصى، عشیره و خویشاوندان او هستند و نیز به کسانى که وابستگى بیشترى به شخص داشته باشند «أهل» گفته مى شود (لسان العرب) و چون سوره «طه» در مکه نازل شده است، بستگان آن حضرت در مکه (على(ع)، خدیجه(س) و...) مورد نظر هستند.
۲ - ضرورت پرداختن به تربیت دینى و معنوى خانواده و مراقبت بر آن (وأمر أهلک بالصلوة )
۳ - مداومت و مراقبت پى گیر بر اقامه نماز، از جمله مسؤولیت هاى پیامبر(ص) (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها ) «إصطبار»; یعنى، با تمام توان صبر را برخود تحمیل کردن (مفردات راغب).
۴ - لزوم مراقبت پى گیر بر نماز و مداومت بر اقامه آن (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها )
۵ - مراقبت و مداومت بر اقامه نماز، نیازمند صبر و مقیّد ساختن نفس بر آن است. (واصطبر علیها )
۶ - لزوم هماهنگى بین گفتار و کردار رهبران جامعه (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها )
۷ - لزوم پایدارى و تلاش افزون تر مبلغان، در عمل به توصیه هاى خود (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها ) وظیفه صبر شدید بر نماز، پس از توصیه خانواده به آن، گویاى نکته یاد شده است.
۸ - لزوم به کارگیرى دعوت عملى در کنار دعوت لفظى (وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها )وظیفه پایدارى بر نماز پس از دعوت دیگران به آن، ممکن است به منظور تأثیر آن در تشویق دیگران به نماز باشد.
۹ - وجود نماز در خانواده مسلمان، بهترین جایگزین براى مال و رفاه درخانواده کافران (متّعنا به أزوجًا منهم ... وأمر أهلک بالصلوة) کلمات «أزواج» و «أهل» در این آیات، خانواده ها را مدّ نظر قرار داده است و بدین صورت لزوم تمایز خانواده مسلمان از خانواده کافر را بیان مى کند.
۱۰ - اقامه نماز و مداومت بر آن، سدّى در برابر تمایلات دنیاطلبانه و مانع چشم دوختن به دنیاى دیگران است. (و لاتمدّنّ عینیک ... وأمر أهلک بالصلوة واصطبر علیها) فرمان به اقامه پى گیر نماز، پس از نهى از چشم دوختن به دارایى هاى دنیاداران، این نکته را گوشزد مى کند که با اقامه نماز و گسترش دامنه آن، مى توان زمینه را براى دل بریدن از ثروت هاى کافران فراهم آورد.
۱۱ - خاندان پیامبر(ص) در پیشگاه خداوند، از مقامى والا برخوردار بودند. (وأمر أهلک بالصلوة )
۱۲ - تشریع نماز، در نخستین سال هاى بعثت صورت گرفته بود. (وأمر أهلک بالصلوة واصبطر علیها ) سوره «طه» از نخستین سوره هاى مکى است. چنین برمى آید که فرمان نماز پیش از آن صادر شده بود و در این سوره بر اقامه آن توصیه شده است.
۱۳ - خداوند، انسان ها را به تدارک آذوقه و ارزاق، تکلیف نکرده است. (لانسئَلک رزقًا) مراد از سؤال در این آیه، طلب تکلیفى است و نکره آوردن «رزقاً» براى تعمیم است; بنابراین مفاد «لانسئلک رزقاً» - به قرینه «نحن نرزقک» - چنین مى شود. ما تو را به تهیه رزق خود و خانواده ات، تکلیف نکرده ایم.
۱۴ - خداوند، روزى دهنده همگان و بر طرف سازنده نیاز آنان (نحن نرزقک )
۱۵ - توجه به رازقیت خداوند و مکلف نبودن با تأمین خواروبار، زمینه سازانجام وظیفه عبادت و نماز و پایدارى بر آن (وأمر أهلک بالصلوة ... لانسئَلک رزقًا نحن نرزقک )
۱۶ - خداوند، در تکلیف بندگان به نماز، براى خود سودى در نظر نداشته و به فکر تأمین رزق و آذوقه براى خود نبوده است. (وأمر أهلک بالصلوة ... لانسَلک رزقًا ) مفاد جمله «لانسئلک رزقاً» ممکن است این باشد که ما با فرمان نماز، نمى خواهیم از تو رزقى را طلب کنیم و نیاز خود را بر آورده سازیم.
۱۷ - توجه به نیاز همه بندگان به خداوند در تأمین معاش، از میان برنده پندار بهره بردن خداوند از عبادت بندگان است. (لانسئَلک رزقًا نحن نرزقک ) در برداشت یاد شده جمله «نحن نرزقک» به منزله تعلیل براى جمله قبل است; یعنى، چون رزق تو به دست ما تأمین مى شود، پس روشن است که ما در فرمان نماز، درپى کسب روزى از جانب تو نیستیم.
۱۸ - اندیشه تأمین معاش، نباید مانع انجام عبادت و تبلیغ گردد. (وأمر بأهلک بالصلوة واصطبر علیها ... نحن نرزقک )
۱۹ - فرجام نیک، از آنِ تقواپیشگان است. (والعقبة للتّقوى ) گفتن «التقوى» و اراده «أهل التقوى»، براى مبالغه است.
۲۰ - اقامه نماز، موجب فراهم آمدن زمینه هاى تقوا است. (والعقبة للتّقوى )
۲۱ - خواسته خداوند از انسان ها، گرایش به تقوا است; نه تلاش براى رزق. (لانسئَلک رزقًا ... والعقبة للتّقوى )
۲۲ - ضرورتِ دل بستن به عاقبت نیک و دل خوش نبودن به لذت هاى زودگذر (والعقبة للتّقوى)
۲۳ - نعمت هاى دنیا، سرانجام در اختیار اهل تقوا قرار خواهد گرفت. (والعقبة للتّقوى) ال در «العاقبة» ممکن است جانشین مضاف الیه محذوف باشد که با توجه به آیه قبل، مراد «عاقبة الحیاة الدنیا» خواهد بود و نیز ممکن است ال «جنسیه» باشد که در این صورت، مراد فرجام نیک خواهد بود. برداشت یاد شده بر اساس احتمال اول است.