الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ؛ <br />
 [پرهيزكاران] كسانى هستند كه به غيب [=آنچه از حس، پوشيده و پنهان است‏] ايمان مى‏آورند و نماز را بر پا و از تمام نعمت¬ها و مواهبى كه به آنان روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند. <br />
مقدمه <br />
آيۀ پیشین، قرآن را مايه هدايت پرهیزکاران شمرده و این آیه به معرفي و بیان ویژگی¬های آنان می¬پردازد. در این آیه، بعد از اصل ایمان، مهم¬ترین اصل عملی، یعنی اقامه نماز را یکی از ویژگی آنان بیان می¬کند که ما در اینجا به توضیح آن می¬پردازیم. <br />
واژه¬ها <br />
 يُؤْمِنُونَ: ایمان می¬آورند. فعل مضارع، باب افعال، از ماده امن.<br />
الغَيْبِ: آنچه از حس پوشيده و پنهان است.  اسم، از ماده غیب.<br />
 يُقِيمُونَ: بر پا می¬دارند. فعل مضارع، باب افعال، از ماده قوم.<br />
 الصَّلاةَ: نماز. اسم، از ماده صلی.<br />
يُنْفِقُونَ: انفاق می¬کنند (فعل مضارع، باب افعال، از ماده نفق).<br />
نکته¬های تفسیری<br />
1.	معنای صلاة<br />
برای ماده صلاة چندین معنا گفته شده است؛ از جمله: آتش و هر چیز گرم و داغ، نوعی عبادت، ثنا، ستایش، دعا، نرم شدن؛ چرا که دل نمازگزار با خشوع در نماز، نرم می شود. البته این معنا با معنای اول سازگاری دارد؛ چون آتش هم، خاصیتش نرم کردن اشیاء است. <br />
صلاة یا ناقص واوی (ص-ل-و) است و یا ناقص یایی(ص-ل-ی): <br />
الف. ناقص واوی (ص-ل-و) در اصل به معنای ثنا و ستایش زیبا است که شامل هر نوع تحیت و دعا می¬شود. در نماز هم ثناست و هم دعا و ستایش.<br />
 صلو لغت سریانی و آرامی است و به معنای عبادت مخصوصی است. البته این ماده در زبان عبری هم استعمال شده است. کلمه صلوتا در زبان عبری به معنای مکانی به نام کنیسه است که محل عبادت یهودیان بود. <br />
ب. ناقص یائی (ص-ل-ی)، گرفته شده از لغت عبری است و به معنای نزدیک کردن و عرضه بر آتش کردن است؛ زیرا در نماز هم انسان به خداوند نزدیک می¬شود. <br />
البته بعید نیست که (صلو) با (صلی) وجه اشتراکی داشته باشند؛ چون در هر دو، معنای عرضه و تقریب و نزدیک کردن موجود است. البته در نماز، انسان خود را بر مقام عالی و نورانی عرضه می¬کند و نماز ارتباط با خدا و حاضر شدن در پیشگاه اوست؛ ولی (صلی) عرضه کردن بر آتش است؛ مانند: تَصْلى‏ ناراً حامِيَةً ... ، يَصْلى‏ سَعِيراً ... ،. جَهَنَّمَ يَصْلَونَها . <br />
مطلب بعد، آنکه صلاة زمانی که به معنای ثناء (همان معنای لغوی) باشد، با حرف علی می¬آید؛ مانند: <br />
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ... .<br />
 به خلاف زمانی که به معنای نماز (و معنای اصطلاحی) باشد؛ فَصَلِّ لِرَبِّكَ ، يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ ‏. طبق این توضیح، آیۀ وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً . به معنای تحیت و ثناء و دعاست، نه نماز. <br />
2.	معنای اقامة<br />
اقامة از قيام و قوام مشتق شده است و گاهي در مقابل قعود و سجود و به معناي ايستادن است؛ مانند: <br />
الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً؛ همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، ياد مى‏كنند.  <br />
و گاهي در مقابل حركت و به معناي توقّف و سكون است؛ مانند: <br />
كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا؛ هر زمان كه [برق جستن مى‏كند و بيابان را] براى آنها روشن مى‏سازد، در پرتو آن، راه مى‏روند و چون خاموش مى‏شود، توقف مى‏كنند.  <br />
گاهي نيز قيام در برابر انحراف و اعوجاج است و به معناي ايستادگي، نه ايستادن ظاهري؛ مانند: <br />
جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ؛ <br />
خداوند، كعبه- بيت الحرام- را وسيله‏اى براى استوارى و سامان بخشيدن به كار مردم قرار داده است .   <br />
الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ؛
[پرهيزكاران] كسانى هستند كه به غيب [=آنچه از حس، پوشيده و پنهان است‏] ايمان مى‏آورند و نماز را بر پا و از تمام نعمت¬ها و مواهبى كه به آنان روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند.
مقدمه
آيۀ پیشین، قرآن را مايه هدايت پرهیزکاران شمرده و این آیه به معرفي و بیان ویژگی¬های آنان می¬پردازد. در این آیه، بعد از اصل ایمان، مهم¬ترین اصل عملی، یعنی اقامه نماز را یکی از ویژگی آنان بیان می¬کند که ما در اینجا به توضیح آن می¬پردازیم.
واژه¬ها
يُؤْمِنُونَ: ایمان می¬آورند. فعل مضارع، باب افعال، از ماده امن.
الغَيْبِ: آنچه از حس پوشيده و پنهان است. اسم، از ماده غیب.
يُقِيمُونَ: بر پا می¬دارند. فعل مضارع، باب افعال، از ماده قوم.
الصَّلاةَ: نماز. اسم، از ماده صلی.
يُنْفِقُونَ: انفاق می¬کنند (فعل مضارع، باب افعال، از ماده نفق).
نکته¬های تفسیری
1. معنای صلاة
برای ماده صلاة چندین معنا گفته شده است؛ از جمله: آتش و هر چیز گرم و داغ، نوعی عبادت، ثنا، ستایش، دعا، نرم شدن؛ چرا که دل نمازگزار با خشوع در نماز، نرم می شود. البته این معنا با معنای اول سازگاری دارد؛ چون آتش هم، خاصیتش نرم کردن اشیاء است.
صلاة یا ناقص واوی (ص-ل-و) است و یا ناقص یایی(ص-ل-ی):
الف. ناقص واوی (ص-ل-و) در اصل به معنای ثنا و ستایش زیبا است که شامل هر نوع تحیت و دعا می¬شود. در نماز هم ثناست و هم دعا و ستایش.
صلو لغت سریانی و آرامی است و به معنای عبادت مخصوصی است. البته این ماده در زبان عبری هم استعمال شده است. کلمه صلوتا در زبان عبری به معنای مکانی به نام کنیسه است که محل عبادت یهودیان بود.
ب. ناقص یائی (ص-ل-ی)، گرفته شده از لغت عبری است و به معنای نزدیک کردن و عرضه بر آتش کردن است؛ زیرا در نماز هم انسان به خداوند نزدیک می¬شود.
البته بعید نیست که (صلو) با (صلی) وجه اشتراکی داشته باشند؛ چون در هر دو، معنای عرضه و تقریب و نزدیک کردن موجود است. البته در نماز، انسان خود را بر مقام عالی و نورانی عرضه می¬کند و نماز ارتباط با خدا و حاضر شدن در پیشگاه اوست؛ ولی (صلی) عرضه کردن بر آتش است؛ مانند: تَصْلى‏ ناراً حامِيَةً ... ، يَصْلى‏ سَعِيراً ... ،. جَهَنَّمَ يَصْلَونَها .
مطلب بعد، آنکه صلاة زمانی که به معنای ثناء (همان معنای لغوی) باشد، با حرف علی می¬آید؛ مانند:
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ... .
به خلاف زمانی که به معنای نماز (و معنای اصطلاحی) باشد؛ فَصَلِّ لِرَبِّكَ ، يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ ‏. طبق این توضیح، آیۀ وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً . به معنای تحیت و ثناء و دعاست، نه نماز.
2. معنای اقامة
اقامة از قيام و قوام مشتق شده است و گاهي در مقابل قعود و سجود و به معناي ايستادن است؛ مانند:
الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً؛ همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، ياد مى‏كنند.
و گاهي در مقابل حركت و به معناي توقّف و سكون است؛ مانند:
كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا؛ هر زمان كه [برق جستن مى‏كند و بيابان را] براى آنها روشن مى‏سازد، در پرتو آن، راه مى‏روند و چون خاموش مى‏شود، توقف مى‏كنند.
گاهي نيز قيام در برابر انحراف و اعوجاج است و به معناي ايستادگي، نه ايستادن ظاهري؛ مانند:
جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ؛
خداوند، كعبه- بيت الحرام- را وسيله‏اى براى استوارى و سامان بخشيدن به كار مردم قرار داده است .
دسته ها: اهمیت نماز ,

علی اکبر  وحیدینوشته . لینک . به قلم علی اکبر وحیدی در 21 فروردین 1396 ساعت 15:23

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام