اگر در کاری به خود القا کنید که «نمیتوانم»، هرگز نخواهید توانست.
تنبلی در نماز میتواند علل متفاوتی داشته باشد که برخی بر برخی دیگر اولی میباشند و تأثیر سوء بیشتری دارند.
به عنوان مثال: عادت، بیحوصلگی، تنبلی از اقامه نماز، تنبلی از مقدمات نماز مانند پاک نمودن خود و وضو گرفتن، به ویژه برای آقایانی که طهارت را رعایت نمیکنند یا خانمهایی که عادت به لاک و آرایش دارند و ... همه از موانع بازدارنده قلمداد میگردند، ولی تردیدی نیست که اغلب، آن گناهانی که به آنها بیتوجه هستیم توفیق نماز را سلب میکند و بیشتر از آن، شناخت اندک از خود و خدا، از توحید و معاد و هم چنین عدم توجه به او و محبت الهی سبب ترک یا تنبلی در نماز میگردد.
خداوند متعال به محض آن که با بندهی برگزیدهاش حضرت موسی علیهالسلام، در وادی مقدس طوی و در کنار آن درخت تکلم نمود و او را به نبوت منتخب و مشرف نمود، فرمود: من الله هستم و تو برای یاد من نماز بگذار.
به کلمه به کلمه و فراز به فرازِ دو آیه ذیل دقت نمایید، گویا خطاب به هر کدام از ماست که مورد توجه و عنایت حق تعالی هستیم:
«وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى * إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه، 13 و 14)
ترجمه: و من تو را برگزيدهام پس بدانچه وحى مىشود گوش فرا ده * منم من خدايى كه جز من خدايى نيست پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار.
و بلافاصله در آیه بعدی، برپایی قطعی قیامت را یادآور میگردد.
همین چند آیه درسهای بزرگی راجع به نماز میآموزد و از جمله آن که:
*- فرموش نکنیم که مخلوق و بندهی برگزیده خدا هستیم. ما را آدم و انسان آفرید، در حالی که میتوانست، نبات، جماد یا حیوان بیافریند و یا اصلاً نیافریند. پس ما را برگزیده است و ما نیز نباید او را فراموش کنیم که موجب فراموشی خودمان میگردد.
«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (الحشر، 19)
ترجمه: و چون كسانى مباشيد كه خدا را فراموش كردند و او [نيز] آنان را دچار خودفراموشى كرد آنان همان نافرمانانند.
*- هیچ عبادتی چون نماز یاد خدا را در دل انسان زنده نگه نمیدارد.
*- هدف از اقامه نماز (که برخی میپرسند برای چه باید نماز بخوانیم؟)، همان استمرار یاد خداست.
*- حتی انبیای اولی العزم نیز از نماز معاف نشدهاند. پس ترک نماز به هر بهانهای از تنبلی گرفته تا ماسک عرفان و کنار گذاشتن نماز به بهانه گذشتن از شریعت و طریقت و رسیدن به حقیقت (تصوف) مجاز نیست.
*- خدا به این نماز و هیچ عبادت دیگر مخلوقاتش محتاج نیست، و اگر امر نمود که نماز به پا دارید و هم چنین سایر احکام، همه نیاز بشر و ضرورتهای رشد و کمال او و ملزومات فلاح دنیوی و اخروی خود اوست. لذا پس از امر به نماز، بلافاصله متذکر قیامت و حیات اخروی گردید.
نکته:
منتهی باید توجه داشت که انگیزه و موتور هر حرکتی، فقط «محبت و عشق» است. عقل و علم روشنگر هستند، اما محرک نیستند. انسان به سوی آن چه دوست دارد میرود، نه آن چه میداند یا میشناسد. لذا در نماز و یا انجام دیگر واجبات و ترک محرمات نیز «محبت و عشق» به الله جلّ جلاله، عامل حرکت است و متقابلاً توجه، محبت و عشق بیشتر به چیزهای دیگر (که همه مخلوق هستند) مانع از توجه به معشوق حقیقی میگردد که در حالتهایی چون ترک یا تنبلی در نماز و یا انجام دیگر معاصی ظهور و بروز مییابند.
پس باید عشق و یاد محبوب را تقویت نمود، که البته نماز، هر چقدر هم که ابتدا با سختی و اکراه اقامه شود، خود عامل تقویت این عشق و محبت است. تداوم و استمرار ارتباط، گفتگو و راز و نیاز، مبحت را تقویت میکند. لذا باید با نفس و وسوسههای شیطانی مقابله و مبارزه نمود و خود را وادار به نماز و حتی نماز اول وقت نمود، تا نفس به فرمان و کنترل درآید.
تنبلی در نماز میتواند علل متفاوتی داشته باشد که برخی بر برخی دیگر اولی میباشند و تأثیر سوء بیشتری دارند.
به عنوان مثال: عادت، بیحوصلگی، تنبلی از اقامه نماز، تنبلی از مقدمات نماز مانند پاک نمودن خود و وضو گرفتن، به ویژه برای آقایانی که طهارت را رعایت نمیکنند یا خانمهایی که عادت به لاک و آرایش دارند و ... همه از موانع بازدارنده قلمداد میگردند، ولی تردیدی نیست که اغلب، آن گناهانی که به آنها بیتوجه هستیم توفیق نماز را سلب میکند و بیشتر از آن، شناخت اندک از خود و خدا، از توحید و معاد و هم چنین عدم توجه به او و محبت الهی سبب ترک یا تنبلی در نماز میگردد.
خداوند متعال به محض آن که با بندهی برگزیدهاش حضرت موسی علیهالسلام، در وادی مقدس طوی و در کنار آن درخت تکلم نمود و او را به نبوت منتخب و مشرف نمود، فرمود: من الله هستم و تو برای یاد من نماز بگذار.
به کلمه به کلمه و فراز به فرازِ دو آیه ذیل دقت نمایید، گویا خطاب به هر کدام از ماست که مورد توجه و عنایت حق تعالی هستیم:
«وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى * إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه، 13 و 14)
ترجمه: و من تو را برگزيدهام پس بدانچه وحى مىشود گوش فرا ده * منم من خدايى كه جز من خدايى نيست پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار.
و بلافاصله در آیه بعدی، برپایی قطعی قیامت را یادآور میگردد.
همین چند آیه درسهای بزرگی راجع به نماز میآموزد و از جمله آن که:
*- فرموش نکنیم که مخلوق و بندهی برگزیده خدا هستیم. ما را آدم و انسان آفرید، در حالی که میتوانست، نبات، جماد یا حیوان بیافریند و یا اصلاً نیافریند. پس ما را برگزیده است و ما نیز نباید او را فراموش کنیم که موجب فراموشی خودمان میگردد.
«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (الحشر، 19)
ترجمه: و چون كسانى مباشيد كه خدا را فراموش كردند و او [نيز] آنان را دچار خودفراموشى كرد آنان همان نافرمانانند.
*- هیچ عبادتی چون نماز یاد خدا را در دل انسان زنده نگه نمیدارد.
*- هدف از اقامه نماز (که برخی میپرسند برای چه باید نماز بخوانیم؟)، همان استمرار یاد خداست.
*- حتی انبیای اولی العزم نیز از نماز معاف نشدهاند. پس ترک نماز به هر بهانهای از تنبلی گرفته تا ماسک عرفان و کنار گذاشتن نماز به بهانه گذشتن از شریعت و طریقت و رسیدن به حقیقت (تصوف) مجاز نیست.
*- خدا به این نماز و هیچ عبادت دیگر مخلوقاتش محتاج نیست، و اگر امر نمود که نماز به پا دارید و هم چنین سایر احکام، همه نیاز بشر و ضرورتهای رشد و کمال او و ملزومات فلاح دنیوی و اخروی خود اوست. لذا پس از امر به نماز، بلافاصله متذکر قیامت و حیات اخروی گردید.
نکته:
منتهی باید توجه داشت که انگیزه و موتور هر حرکتی، فقط «محبت و عشق» است. عقل و علم روشنگر هستند، اما محرک نیستند. انسان به سوی آن چه دوست دارد میرود، نه آن چه میداند یا میشناسد. لذا در نماز و یا انجام دیگر واجبات و ترک محرمات نیز «محبت و عشق» به الله جلّ جلاله، عامل حرکت است و متقابلاً توجه، محبت و عشق بیشتر به چیزهای دیگر (که همه مخلوق هستند) مانع از توجه به معشوق حقیقی میگردد که در حالتهایی چون ترک یا تنبلی در نماز و یا انجام دیگر معاصی ظهور و بروز مییابند.
پس باید عشق و یاد محبوب را تقویت نمود، که البته نماز، هر چقدر هم که ابتدا با سختی و اکراه اقامه شود، خود عامل تقویت این عشق و محبت است. تداوم و استمرار ارتباط، گفتگو و راز و نیاز، مبحت را تقویت میکند. لذا باید با نفس و وسوسههای شیطانی مقابله و مبارزه نمود و خود را وادار به نماز و حتی نماز اول وقت نمود، تا نفس به فرمان و کنترل درآید.
نوشته . لینک . به قلم سیدمحمد عبداللهی در 9 فروردین 1396 ساعت 13:45
هادی عجمی :
#136
13:59:01 - 1396/1/9
سلام سید. سال نو مبارک
سیدمحمد عبداللهی :
#137
15:01:32 - 1396/1/9
سلام استاد جان
ایام بر شما مبارک
به ویژه ایام نورانی پیش رو
التماس دعا