اصلی مهم در دعوت به نماز:<br />
اصل تدریج<br />
تدریج، سنت و قانون الهي است. تکوين هستي، آفرينش انسان و تشريع شرايع همگي تدرجی بوده است. پيامبران دين وحي را به تدرج دريافت مي¬کردند و در ابلاغ رسالت خويش و دعوت، تعليم و تربيت امت خود بر اساس اصل تدريج عمل کرده اند و مربيان بزرگ مسلمان نيز اين اصل را در سيره تربيتي خود پاس داشته¬اند. بنابراين مربي، معلم و مبلغ در تربيت، آموزش و دعوتش بايد اصل تدریج را مراعات کند و آن را لازمه حيات انساني بداند، زيرا خداوند کمال آدمي را متأخر از وجودش نهاده است و براي رسيدن به اين کمال بايد راه تدريج و گام به گام را در پيش گرفت، لذا مي¬توان گفت اصل تدرج گشاينده درهاي تربيت است و مانع به بن بست کشيده شدن برنامه¬هاي تربيتي مي¬باشد.<br />
قوانین حاکم بر اصل تدریج:<br />
أ‌.	شروع به موقع<br />
گاهی به موقع شروع نکردن با هرگز شروع نکردن تفاوتی ندارد.<br />
مَنْ‏ لَمْ‏ يَتَعَلَّمْ‏ فِي‏ الصِّغَرِ لَمْ يَتَقَدَّمْ فِي الْكِبَرِ. <br />
ب‌.	در نظر گرفتن وسع و توان مخاطب<br />
در قرآن كريم تكليف خواسته شده از بندگان بستگي به وسع و ظرفيت وجودي اعطايي به ايشان داشته و خداوند متعال در موارد مكرري اين اصل را متذكر شده‏اند در سوره مباركه بقره چنين مي‏خوانيم:<br />
لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها  <br />
در اين زمينه آيه‏هاي ديگري نيز وارد شده است كه همگي بر تناسب بين تكاليف احاله شده از سوي خداوند، با استعداد و توان انسان در قبول و انجام‏دادن آن تكاليف تأكيد دارند و نشان مي‏دهند اگر كاري از انسان خواسته شده، بدين معناست كه وي توانايي انجام‏دادن آن كار را داراست.<br />
ت‌.	شناخت و در نظر گرفتن مراحل رشد و ویژگی¬های فکری- روانی- رفتاری هر مقطع سنی<br />
در سخنان اهل بیت روایات فراوانی را پیدا می کنیم که در تربیت مراحل رشد و ویژگی¬های هر مرحله از سن لحاظ شده است.<br />
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: الْغُلَامُ يَلْعَبُ سَبْعَ‏ سِنِينَ‏، وَ يَتَعَلَّمُ سَبْعَ‏ سِنِينَ‏، وَ يَتَعَلَّمُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ سَبْعَ‏ سِنِينَ‏. <br />
وَ رَوَى عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: مُرُوا صِبْيَانَكُمْ بِالصَّلَاةِ إِذَا بَلَغُوا سَبْعَ‏ سِنِينَ‏ وَ اضْرِبُوهُمْ عَلَى تَرْكِهَا إِذَا بَلَغُوا تِسْعاً وَ فَرِّقُوا بَيْنَهُمْ فِي الْمَضَاجِعِ إِذَا بَلَغُوا عَشْراً. <br />
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام، قَالَ: «دَعِ‏ ابْنَكَ‏ يَلْعَبُ‏ سَبْعَ سِنِينَ، وَ أَلْزِمْهُ نَفْسَكَ سَبْعاً، فَإِنْ أَفْلَحَ، وَ إِلَّا فَإِنَّهُ مِمَّنْ لَاخَيْرَ فِيهِ». الكافي <br />
این اصل حتی در احکام قضایی و حدود مراعات شده است:<br />
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّبِيِّ يَسْرِقُ قَالَ إِنْ كَانَ لَهُ سَبْعُ‏ سِنِينَ‏ أَوْ أَقَلُّ رُفِعَ عَنْهُ فَإِنْ عَادَ بَعْدَ السَّبْعِ قُطِعَتْ بَنَانُهُ أَوْ حُكَّتْ حَتَّى تَدْمَى فَإِنْ عَادَ قُطِعَ مِنْهُ أَسْفَلُ مِنْ بَنَانِهِ فَإِنْ عَادَ بَعْدَ ذَلِكَ وَ قَدْ بَلَغَ تِسْعَ سِنِينَ قُطِعَتْ يَدُهُ وَ لَا يُضَيَّعُ حَدٌّ مِنْ حُدُودِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. <br />
در برخی روایات مرحله به مرحله با در نظر گرفتن ویژگیهای سنی، توصیه های آموزشی ـ تربیتی بیان شده است.<br />
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ إِذَا بَلَغَ الْغُلَامُ ثَلَاثَ سِنِينَ يُقَالُ لَهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ثُمَّ يُتْرَكُ حَتَّى يَتِمَّ لَهُ ثَلَاثُ سِنِينَ وَ سَبْعَةُ أَشْهُرٍ وَ عِشْرُونَ يَوْماً فَيُقَالُ لَهُ قُلْ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ يُتْرَكُ حَتَّى يَتِمَّ لَهُ أَرْبَعُ سِنِينَ ثُمَّ يُقَالُ لَهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ قُلْ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ يُتْرَكُ حَتَّى يَتِمَّ لَهُ خَمْسُ سِنِينَ ثُمَّ يُقَالُ لَهُ أَيُّهُمَا يَمِينُكَ وَ أَيُّهُمَا شِمَالُكَ فَإِذَا عَرَفَ ذَلِكَ حُوِّلَ وَجْهُهُ إِلَى الْقِبْلَةِ وَ يُقَالُ لَهَا اسْجُدْ ثُمَّ يُتْرَكُ حَتَّى يَتِمَّ لَهُ سِتُّ سِنِينَ فَإِذَا تَمَّ لَهُ سِتُّ سِنِينَ صَلَّى وَ عُلِّمَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ حَتَّى يَتِمَّ لَهُ سَبْعُ‏ سِنِينَ‏ فَإِذَا تَمَّ سَبْعُ‏ سِنِينَ‏ قِيلَ لَهُ اغْسِلْ وَجْهَكَ وَ كَفَّيْكَ فَإِذَا غَسَلَهُمَا قِيلَ لَهُ صَلِّ ثُمَّ يُتْرَكُ حَتَّى يَتِمَّ لَهُ تِسْعُ سِنِينَ فَإِذَا تَمَّتْ لَهُ عُلِّمَ الْوُضُوءَ وَ ضُرِبَ عَلَيْهِ وَ أُمِرَ بِالصَّلَاةِ وَ ضُرِبَ عَلَيْهَا فَإِذَا تَعَلَّمَ الْوُضُوءَ وَ الصَّلَاةَ غَفَرَ اللَّهُ لِوَالِدَيْهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى. <br />
ولدك ريحانتك‏ سبعا و خادمك سبعا ثم هو عدوك أو صديقك‏ (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد / ج‏20 / 343 / الحكم المنسوبة ..... ص : 253)<br />
در برخی روایات به در نظر گرفتن این ویژگی های تصریح شده است.<br />
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَى الصَّبِيِ‏ مَتَى يُصَلَّى عَلَيْهِ فَقَالَ إِذَا عَقَلَ الصَّلَاةَ فَقُلْتُ مَتَى تَجِبُ الصَّلَاةُ عَلَيْهِ قَالَ إِذَا كَانَ ابْنَ سِتِّ سِنِينَ وَ الصِّيَامُ إِذَا أَطَاقَهُ. من لا يحضره الفقيه ج‏1 ص167<br />
ث‌.	شناخت و در نظر گرفتن ویژگی¬ها و تفاوت های فردی کودک<br />
گاهی در کودک هم سن هم تفاوت¬هایی در وسع و توانشان وجود دارد، به شکلی که می¬بینیم در سیر تربیتی باید در یکی با سرعت کمتر و در دیگری با سرعت بیشتری پیش برویم و یا از یکی در سطح بالاتر و از دیگری در سطح پایین تری بهره ببریم.<br />
مثلا در این روایت خود معصومین (علیهم السلام) تفاوت¬های فردی را مورد ملاحظه قرار داده اند و بین فرزندان خودشان و فرزندان مردم عادی فرق گذارده اند.<br />
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصَّلَاةِ إِذَا كَانُوا بَنِي خَمْسِ سِنِينَ فَمُرُوا صِبْيَانَكُمْ بِالصَّلَاةِ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ‏ سِنِينَ‏ وَ نَحْنُ نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصَّوْمِ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ‏ سِنِينَ‏ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ إِنْ كَانَ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ أَوْ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ أَوْ أَقَلَّ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ وَ الْغَرَثُ أَفْطَرُوا حَتَّى يَتَعَوَّدُوا الصَّوْمَ وَ يُطِيقُوهُ فَمُرُوا صِبْيَانَكُمْ إِذَا كَانُوا بَنِي تِسْعِ سِنِينَ بِالصَّوْمِ مَا اسْتَطَاعُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ أَفْطَرُوا.<br />
ج‌.	کسب مهارت های لازم در تأثیر گذاری در هر مقطع<br />
اینکه در هر مرحله از سن و سیر تربیت و دعوت از چه دریچه ای می توان تأثیر گذار بود و کدام حوزه و ساحت وجودی متربی باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرد اهمیت بسیار بالایی دارد. به شکلی که عدم رعایت این موضوع آسیب های بسیار جدی را خواهد داشت.<br />
در روایت زیر امیرالمؤمنین ع در هر سنی یکی از ابعاد تربیت را مورد توجه قرار داده اند:<br />
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏ يُرَبَّى الصَّبِيُّ سَبْعاً وَ يُؤَدَّبُ‏ سَبْعاً وَ يُسْتَخْدَمُ سَبْعاً وَ مُنْتَهَى طُولِهِ فِي ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ سَنَةً وَ عَقْلِهِ فِي خَمْسٍ وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً وَ مَا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ فَبِالتَّجَارِبِ. <br />
ح‌.	بازخورد گیری<br />
در هر مرحله تربیتی باید از مراحل قبل، جهت رفع آسیب های گذشته و حرکت به سمت هدف های آینده، بازخورد گیری دقیقی به عمل آید، در غیر اینصورت مربی بدون در نظر گرفتن جایگاه متربی و آسیب¬های قبلی¬اش حرکت می¬کند و همین حرکت کور رشد تدریجی متربی را دچار اختلال می¬کند.<br />
اصلی مهم در دعوت به نماز:
اصل تدریج
تدریج، سنت و قانون الهي است. تکوين هستي، آفرينش انسان و تشريع شرايع همگي تدرجی بوده است. پيامبران دين وحي را به تدرج دريافت مي¬کردند و در ابلاغ رسالت خويش و دعوت، تعليم و تربيت امت خود بر اساس اصل تدريج عمل کرده اند و مربيان بزرگ مسلمان نيز اين اصل را در سيره تربيتي خود پاس داشته¬اند. بنابراين مربي، معلم و مبلغ در تربيت، آموزش و دعوتش بايد اصل تدریج را مراعات کند و آن را لازمه حيات انساني بداند، زيرا خداوند کمال آدمي را متأخر از وجودش نهاده است و براي رسيدن به اين کمال بايد راه تدريج و گام به گام را در پيش گرفت، لذا مي¬توان گفت اصل تدرج گشاينده درهاي تربيت است و مانع به بن بست کشيده شدن برنامه¬هاي تربيتي مي¬باشد.
قوانین حاکم بر اصل تدریج:
أ‌. شروع به موقع
گاهی به موقع شروع نکردن با هرگز شروع نکردن تفاوتی ندارد.
مَنْ‏ لَمْ‏ يَتَعَلَّمْ‏ فِي‏ الصِّغَرِ لَمْ يَتَقَدَّمْ فِي الْكِبَرِ.
ب‌. در نظر گرفتن وسع و توان مخاطب
در قرآن كريم تكليف خواسته شده از بندگان بستگي به وسع و ظرفيت وجودي اعطايي به ايشان داشته و خداوند متعال در موارد مكرري اين اصل را متذكر شده‏اند در سوره مباركه بقره چنين مي‏خوانيم:
لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
در اين زمينه آيه‏هاي ديگري نيز وارد شده است كه همگي بر تناسب بين تكاليف احاله شده از سوي خداوند، با استعداد و توان انسان در قبول و انجام‏دادن آن تكاليف تأكيد دارند و نشان مي‏دهند اگر كاري از انسان خواسته شده، بدين معناست كه وي توانايي انجام‏دادن آن كار را داراست.
ت‌. شناخت و در نظر گرفتن مراحل رشد و ویژگی¬های فکری- روانی- رفتاری هر مقطع سنی
در سخنان اهل بیت روایات فراوانی را پیدا می کنیم که در تربیت مراحل رشد و ویژگی¬های هر مرحله از سن لحاظ شده است.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: الْغُلَامُ يَلْعَبُ سَبْعَ‏ سِنِينَ‏، وَ يَتَعَلَّمُ سَبْعَ‏ سِنِينَ‏، وَ يَتَعَلَّمُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ سَبْعَ‏ سِنِينَ‏.
وَ رَوَى عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: مُرُوا صِبْيَانَكُمْ بِالصَّلَاةِ إِذَا بَلَغُوا سَبْعَ‏ سِنِينَ‏ وَ اضْرِبُوهُمْ عَلَى تَرْكِهَا إِذَا بَلَغُوا تِسْعاً وَ فَرِّقُوا بَيْنَهُمْ فِي الْمَضَاجِعِ إِذَا بَلَغُوا عَشْراً.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام، قَالَ: «دَعِ‏ ابْنَكَ‏ يَلْعَبُ‏ سَبْعَ سِنِينَ، وَ أَلْزِمْهُ نَفْسَكَ سَبْعاً، فَإِنْ أَفْلَحَ، وَ إِلَّا فَإِنَّهُ مِمَّنْ لَاخَيْرَ فِيهِ». الكافي
این اصل حتی در احکام قضایی و حدود مراعات شده است:
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّبِيِّ يَسْرِقُ قَالَ إِنْ كَانَ لَهُ سَبْعُ‏ سِنِينَ‏ أَوْ أَقَلُّ رُفِعَ عَنْهُ فَإِنْ عَادَ بَعْدَ السَّبْعِ قُطِعَتْ بَنَانُهُ أَوْ حُكَّتْ حَتَّى تَدْمَى فَإِنْ عَادَ قُطِعَ مِنْهُ أَسْفَلُ مِنْ بَنَانِهِ فَإِنْ عَادَ بَعْدَ ذَلِكَ وَ قَدْ بَلَغَ تِسْعَ سِنِينَ قُطِعَتْ يَدُهُ وَ لَا يُضَيَّعُ حَدٌّ مِنْ حُدُودِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
در برخی روایات مرحله به مرحله با در نظر گرفتن ویژگیهای سنی، توصیه های آموزشی ـ تربیتی بیان شده است.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ إِذَا بَلَغَ الْغُلَامُ ثَلَاثَ سِنِينَ يُقَالُ لَهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ثُمَّ يُتْرَكُ حَتَّى يَتِمَّ لَهُ ثَلَاثُ سِنِينَ وَ سَبْعَةُ أَشْهُرٍ وَ عِشْرُونَ يَوْماً فَيُقَالُ لَهُ قُلْ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ يُتْرَكُ حَتَّى يَتِمَّ لَهُ أَرْبَعُ سِنِينَ ثُمَّ يُقَالُ لَهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ قُلْ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ يُتْرَكُ حَتَّى يَتِمَّ لَهُ خَمْسُ سِنِينَ ثُمَّ يُقَالُ لَهُ أَيُّهُمَا يَمِينُكَ وَ أَيُّهُمَا شِمَالُكَ فَإِذَا عَرَفَ ذَلِكَ حُوِّلَ وَجْهُهُ إِلَى الْقِبْلَةِ وَ يُقَالُ لَهَا اسْجُدْ ثُمَّ يُتْرَكُ حَتَّى يَتِمَّ لَهُ سِتُّ سِنِينَ فَإِذَا تَمَّ لَهُ سِتُّ سِنِينَ صَلَّى وَ عُلِّمَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ حَتَّى يَتِمَّ لَهُ سَبْعُ‏ سِنِينَ‏ فَإِذَا تَمَّ سَبْعُ‏ سِنِينَ‏ قِيلَ لَهُ اغْسِلْ وَجْهَكَ وَ كَفَّيْكَ فَإِذَا غَسَلَهُمَا قِيلَ لَهُ صَلِّ ثُمَّ يُتْرَكُ حَتَّى يَتِمَّ لَهُ تِسْعُ سِنِينَ فَإِذَا تَمَّتْ لَهُ عُلِّمَ الْوُضُوءَ وَ ضُرِبَ عَلَيْهِ وَ أُمِرَ بِالصَّلَاةِ وَ ضُرِبَ عَلَيْهَا فَإِذَا تَعَلَّمَ الْوُضُوءَ وَ الصَّلَاةَ غَفَرَ اللَّهُ لِوَالِدَيْهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.
ولدك ريحانتك‏ سبعا و خادمك سبعا ثم هو عدوك أو صديقك‏ (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد / ج‏20 / 343 / الحكم المنسوبة ..... ص : 253)
در برخی روایات به در نظر گرفتن این ویژگی های تصریح شده است.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَى الصَّبِيِ‏ مَتَى يُصَلَّى عَلَيْهِ فَقَالَ إِذَا عَقَلَ الصَّلَاةَ فَقُلْتُ مَتَى تَجِبُ الصَّلَاةُ عَلَيْهِ قَالَ إِذَا كَانَ ابْنَ سِتِّ سِنِينَ وَ الصِّيَامُ إِذَا أَطَاقَهُ. من لا يحضره الفقيه ج‏1 ص167
ث‌. شناخت و در نظر گرفتن ویژگی¬ها و تفاوت های فردی کودک
گاهی در کودک هم سن هم تفاوت¬هایی در وسع و توانشان وجود دارد، به شکلی که می¬بینیم در سیر تربیتی باید در یکی با سرعت کمتر و در دیگری با سرعت بیشتری پیش برویم و یا از یکی در سطح بالاتر و از دیگری در سطح پایین تری بهره ببریم.
مثلا در این روایت خود معصومین (علیهم السلام) تفاوت¬های فردی را مورد ملاحظه قرار داده اند و بین فرزندان خودشان و فرزندان مردم عادی فرق گذارده اند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصَّلَاةِ إِذَا كَانُوا بَنِي خَمْسِ سِنِينَ فَمُرُوا صِبْيَانَكُمْ بِالصَّلَاةِ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ‏ سِنِينَ‏ وَ نَحْنُ نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصَّوْمِ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ‏ سِنِينَ‏ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ إِنْ كَانَ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ أَوْ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ أَوْ أَقَلَّ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ وَ الْغَرَثُ أَفْطَرُوا حَتَّى يَتَعَوَّدُوا الصَّوْمَ وَ يُطِيقُوهُ فَمُرُوا صِبْيَانَكُمْ إِذَا كَانُوا بَنِي تِسْعِ سِنِينَ بِالصَّوْمِ مَا اسْتَطَاعُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ أَفْطَرُوا.
ج‌. کسب مهارت های لازم در تأثیر گذاری در هر مقطع
اینکه در هر مرحله از سن و سیر تربیت و دعوت از چه دریچه ای می توان تأثیر گذار بود و کدام حوزه و ساحت وجودی متربی باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرد اهمیت بسیار بالایی دارد. به شکلی که عدم رعایت این موضوع آسیب های بسیار جدی را خواهد داشت.
در روایت زیر امیرالمؤمنین ع در هر سنی یکی از ابعاد تربیت را مورد توجه قرار داده اند:
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏ يُرَبَّى الصَّبِيُّ سَبْعاً وَ يُؤَدَّبُ‏ سَبْعاً وَ يُسْتَخْدَمُ سَبْعاً وَ مُنْتَهَى طُولِهِ فِي ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ سَنَةً وَ عَقْلِهِ فِي خَمْسٍ وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً وَ مَا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ فَبِالتَّجَارِبِ.
ح‌. بازخورد گیری
در هر مرحله تربیتی باید از مراحل قبل، جهت رفع آسیب های گذشته و حرکت به سمت هدف های آینده، بازخورد گیری دقیقی به عمل آید، در غیر اینصورت مربی بدون در نظر گرفتن جایگاه متربی و آسیب¬های قبلی¬اش حرکت می¬کند و همین حرکت کور رشد تدریجی متربی را دچار اختلال می¬کند.

محمد کاظمینوشته . لینک . به قلم محمد کاظمی در 5 فروردین 1396 ساعت 15:02

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام