جامعیت در دعوت به نماز!
انسان یک موجود تک بعدی نیست، بلکه دارای ابعاد و ساحات مختلف و گاهی کاملا متضاد است، فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (الشمس/8)، حال اگر بخواهیم در مسیر تربیت جامع نگر نباشیم یک موجود کاریکاتوری را شکل داده¬ایم که در یک بعد یا ساحت رشد کرده و در ابعاد دیگر درجا زده است.
پس جامعیت در تربیت به معنای در نظر گرفتن تمام ابعاد و ساحات انسان و تنظیم برنامه دقیق تربیتی برای تمام این ابعاد و ساحات است.
سند
مطابق آیات و روایات و حکم عقل سلیم انسان دارای دو بعد و سه ساحت است.
دو بعد انسان شامل جسم و روح است. روح انسان ملکوتی و خاستگاه فطریات اوست و جسم انسان ناسوتی و خاستگاه امیال و غرائز اوست.
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون
همچنین انسان دارای سه حوزه یا ساحت وجودی است.
1- حوزه تفکر و تعقل که خواستگاه اندیشه¬ها و عقاید است.
2- حوزه احساس و انگیزه که خاستگاه اراده و گرایشات و اخلاقیات است.
3- حوزه رفتار که خاستگاه منش¬ها و عملکردها است.
البته دین مبین اسلام اصل جامعیت را کاملا در نظر گرفته است؛ چون از طرفی هم به رشد فطریات اندیشیده است و هم برای ارضاء غرائز برنامه بسیار دقیق و متناسب با خلقت انسان تنظیم کرده است و از طرفی گزاره های دینی را می توان به سه دسته تقسیم کرد،
- گزاره های اعتقادی ـ بینشی که عهده دار تکامل و رشد انسان در حوزه تفکر و تعقل است، همچنیین در قرآن کریم بارها انسان به تفکر و تعقل دعوت و به خاطر کوتاهی در این امر توبیخ شده است.
- گزاره های اخلاقی که عهده دار تکامل و رشد انسان در حوزه قلب و گرایشات و انگیزش ها و کنترل هیجانات و احساسات آسیب زا است.
- گزاره های فقهی و احکامی که عهده دار نهادینه کردن رفتارهای انسانی و کنترل ناهنجاری های رفتاری است.
شاید بهترین سند برای این تقسیم بندی فرمایش پیامبر اعظم (ص):
... قَالَ النَّبِيُّ ص إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَة...
لازم به ذکر است که نماز نیز دقیقا دو بعد و سه حوزه دارد.
بعد ملکوتی که خاستگاه آداب باطنیه نماز است، بعد ناسوتی که خاستگاه آداب ظاهریه نماز است؛ حوزه معرفتی و فکری که خاستگاه اعتقادات مطابقی و ضمنی نماز است، حوزه قلبی که خاستگاه انگیزه¬ها و احساسات و حالات نماز است، حوزه احکام که خاستگاه دستورات رفتاری نماز است.
پس ما برای دعوت به نماز باید در تمام این ابعاد و ساحات، شیوه¬های دقیقی را تنظیم کرده به کار بگیریم تا بتوانیم بگوییم یک دعوت جامع و ثمربخش را انجام داده¬ایم وگرنه شاید ظاهرا بتوانیم با شیوه¬های غیر جامع در شخصی رفتار نمازی ایجاد کنیم ولی نتوانسته ایم در او اعتقاد راسخ ایجاد کنیم و یا در او عشق به نماز را به گونه¬ای نهادینه کنیم که هم به اندازه کافی شوق به نماز داشته باشد و هم در نماز از احساس و لذت سرشار شود.
لذا ما شیوه¬های عمومی دعوت به نماز را اینگونه تقسیم بندی می¬کنیم:
- شیوه¬های مبتنی بر ریشه¬های فطری جهت درونی سازی ارزش ها.
- شیوه¬های مبتنی بر تعقل و تفکر جهت آگاهی بخشی و ایجاد اعتقاد راسخ.
- شیوه¬های مبتنی بر احساسات و عواطف انسانی جهت انگیزه بخشی و ایجاد شوق و اراده قوی.
- شیوه¬های مبتنی بر رفتار جهت ایجاد عادت مطلوب و تکامل رفتار.
انسان یک موجود تک بعدی نیست، بلکه دارای ابعاد و ساحات مختلف و گاهی کاملا متضاد است، فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (الشمس/8)، حال اگر بخواهیم در مسیر تربیت جامع نگر نباشیم یک موجود کاریکاتوری را شکل داده¬ایم که در یک بعد یا ساحت رشد کرده و در ابعاد دیگر درجا زده است.
پس جامعیت در تربیت به معنای در نظر گرفتن تمام ابعاد و ساحات انسان و تنظیم برنامه دقیق تربیتی برای تمام این ابعاد و ساحات است.
سند
مطابق آیات و روایات و حکم عقل سلیم انسان دارای دو بعد و سه ساحت است.
دو بعد انسان شامل جسم و روح است. روح انسان ملکوتی و خاستگاه فطریات اوست و جسم انسان ناسوتی و خاستگاه امیال و غرائز اوست.
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون
همچنین انسان دارای سه حوزه یا ساحت وجودی است.
1- حوزه تفکر و تعقل که خواستگاه اندیشه¬ها و عقاید است.
2- حوزه احساس و انگیزه که خاستگاه اراده و گرایشات و اخلاقیات است.
3- حوزه رفتار که خاستگاه منش¬ها و عملکردها است.
البته دین مبین اسلام اصل جامعیت را کاملا در نظر گرفته است؛ چون از طرفی هم به رشد فطریات اندیشیده است و هم برای ارضاء غرائز برنامه بسیار دقیق و متناسب با خلقت انسان تنظیم کرده است و از طرفی گزاره های دینی را می توان به سه دسته تقسیم کرد،
- گزاره های اعتقادی ـ بینشی که عهده دار تکامل و رشد انسان در حوزه تفکر و تعقل است، همچنیین در قرآن کریم بارها انسان به تفکر و تعقل دعوت و به خاطر کوتاهی در این امر توبیخ شده است.
- گزاره های اخلاقی که عهده دار تکامل و رشد انسان در حوزه قلب و گرایشات و انگیزش ها و کنترل هیجانات و احساسات آسیب زا است.
- گزاره های فقهی و احکامی که عهده دار نهادینه کردن رفتارهای انسانی و کنترل ناهنجاری های رفتاری است.
شاید بهترین سند برای این تقسیم بندی فرمایش پیامبر اعظم (ص):
... قَالَ النَّبِيُّ ص إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَة...
لازم به ذکر است که نماز نیز دقیقا دو بعد و سه حوزه دارد.
بعد ملکوتی که خاستگاه آداب باطنیه نماز است، بعد ناسوتی که خاستگاه آداب ظاهریه نماز است؛ حوزه معرفتی و فکری که خاستگاه اعتقادات مطابقی و ضمنی نماز است، حوزه قلبی که خاستگاه انگیزه¬ها و احساسات و حالات نماز است، حوزه احکام که خاستگاه دستورات رفتاری نماز است.
پس ما برای دعوت به نماز باید در تمام این ابعاد و ساحات، شیوه¬های دقیقی را تنظیم کرده به کار بگیریم تا بتوانیم بگوییم یک دعوت جامع و ثمربخش را انجام داده¬ایم وگرنه شاید ظاهرا بتوانیم با شیوه¬های غیر جامع در شخصی رفتار نمازی ایجاد کنیم ولی نتوانسته ایم در او اعتقاد راسخ ایجاد کنیم و یا در او عشق به نماز را به گونه¬ای نهادینه کنیم که هم به اندازه کافی شوق به نماز داشته باشد و هم در نماز از احساس و لذت سرشار شود.
لذا ما شیوه¬های عمومی دعوت به نماز را اینگونه تقسیم بندی می¬کنیم:
- شیوه¬های مبتنی بر ریشه¬های فطری جهت درونی سازی ارزش ها.
- شیوه¬های مبتنی بر تعقل و تفکر جهت آگاهی بخشی و ایجاد اعتقاد راسخ.
- شیوه¬های مبتنی بر احساسات و عواطف انسانی جهت انگیزه بخشی و ایجاد شوق و اراده قوی.
- شیوه¬های مبتنی بر رفتار جهت ایجاد عادت مطلوب و تکامل رفتار.