چهره با عظمت نماز<br />
نماز، محکم‏ترین رشته الفت بین بندگان و خداست و واى بر آن بدبختى که از این پیوند با صفاى الهى جدا باشد و حیات و زندگیش از نور این عبادت، بى‏بهره بماند.<br />
نماز، واقعیتى است که خداى مهربان عشق و محبت از انسان خواسته و نورانى‏ترین عمل در شبستان حیات بشر است.<br />
نماز، ریسمان اتصالى است که همه هستى و موجودیت آدمى را، به ملکوت پیوند داده و مانند این منبع فیض، برنامه‏اى بهتر براى ایجاد ارتباط بین بشر و حق مطلق نمى‏توان یافت.<br />
نماز، پناه بى‏پناهان، سنگر دردمندان، گلستان روح‏افزاى عاشقان، چراغ پرفروغ نیمه شب مشتاقان، صفاى دل مستان و سیر و سلوک آگاهان است.<br />
نماز، برتر از همه عبادات، منعکس کننده تمام واقعیت‏ها، منبع برکات و کلید گشاینده مشکلات و شستشو دهنده خطرات از قلب و نور و روح عارفان و خالصان است.<br />
نماز، زنده کننده جان، صفابخش حیات جاودان، روشنى راه رهروان، تکیه‏گاه سالکان، راز و نیاز عارفان، سرمایه مستمندان، دواى درد بى‏درمان، شعله دل بیداران، نواى قلب بى‏دلان، دلیل گمراهان، امید امیدواران، مایه شادى سحرخیزان، سوز جان سوختگان، حرارت روح افسردگان، مایه بقاى جان دستگیر انسان به موقع خطر و منجى بشر از تمام بدبختى‏هاست.<br />
نماز، عمود دین، عصمت یقین، در رأس احکام دین، آیت مبین، نور جبین، زداینده اندوه غمین، برطرف کننده شرم شرمگین، دلگرمى دل مسکین و شادى جان اندوهگین است.<br />
نماز، مایه قرب الهى است که بدون آن، جلب فیض خاص از پیشگاه با عزت ربوبى براى هیچ‏کس امکان ندارد.<br />
نماز، حقیقتى است که کیمیاى حیات بدون آن بى‏سود است، بى‏خبران از نماز بى‏خردانند و محرومان از این مقام اسیر دست شیطانند، ثروتمندان بى‏نماز، تهیدستند و فقیران با نماز، ثروتمندان بزم وجودند.<br />
نماز، روزنه‏اى به سوى بهشت و انسان فاقد آن هیزم جهنم است، میدان زندگى بدون نماز هم‏چون منطقه‏اى بدون خورشید و خانه‏اى که خالى از این حقیقت باشد، از رحمت خاص حضرت دوست جدا است، دل بى‏نماز جایگاه کبر و غرور و جان بى‏نماز تراکمى از ظلمت‏ها و پستى هاست.<br />
نماز، حقیقت بندگى، اصل پایندگى، نبود آن مایه شرمندگى و سستى در آن علت سرافکندگى و نور آن حرارت بخش زندگى و فرار از آن ریشه شر و افسردگى‏<br />
و اجراى آن عین آزادگى و اتصال به آن رها شدن از بردگى و وجود آن در میدان حیات عین سازندگى و نمازگزار واقعى دور از هر آلودگى است.<br />
نماز، راهبر به سوى خوبى‏ها، ظاهر کننده درستى‏ها، نجات دهنده از پستى‏ها، علاج کننده نادرستى‏ها، شفاى مستى‏ها و درمان همه دردها است.<br />
نماز، راهبر است که انجام آن وسیله قرب به داور و نسبت به عبادات دیگر هم‏چون جوهر و در دنیا و آخرت ناصر و یاور و بر تمام خوبى ها مصدر و واجب بر جمله افراد بشر است.<br />
نماز، براى زندگى بهترین حاصل و فاقد آن موجودى ناقابل و کشتى‏نشینان حیات را ساحل و براى رهروان راه بهترین منزل و دل عشّاق حقیقى به آن مایل و روح پرواز را محمل و شمع روشنى بخش هر محفل و ثروت و غناى سایل و بین انسان و عذاب فردا حایل است.<br />
نماز، در فرهنگ الهى ریشه و بنیان و براى صورت حیات به منزله جان و بهترین دستور و حکم قرآن و امر واجب حضرت سبحان و اجرایش بر همه کس سهل و آسان و نور صفابخش دل با ایمان و میوه باغ عرفان و از جانب حق به بندگان عالى‏ترین احسان و صحیفه حق را بهترین عنوان و دردها را علاج و درمان و راه انسان به سوى رضوان اللّه اکبر است.<br />
نماز، عین هدایت، مغز ولایت، بهترین عنایت، برترین کفایت، محکم‏ترین وصایت، عالى‏ترین روایت، ریشه درایت، قابل رعایت، از عذاب الهى هر کس را کفایت، قرآن مجید را شدیدترین آیت، رساننده انسان به حقیقت بى‏نهایت و برپا دارنده آن داراى قابلیت است.<br />
مو شکافى و تحلیل از حقیقت نماز، نیاز به نگاشتن کتاب‏ها دارد، انسان گویى با برخورد به نیت، تکبیرةالاحرام، حمد، سوره، رکوع، سجود، تشهد و سلام، به‏<br />
دریایى بیکران و بحرى بى‏ساحل برخورد کرده است.<br />
تنها براى سوره مبارکه حمدش کتاب‏ها نوشته شده که هنوز به کنه با عظمت آن نرسیده‏اند!!<br />
شرح و توضیح حقایق نماز و این سیر پرارزش معنوى فقط درخور پیامبر عزیز صلى الله علیه و آله و امامان با کرامت علیهم السلام است و دست ما تهیدستان از میوه این حقیقت کوتاه است.<br />
این فقیر ناچیز، علاقه داشت که نماز را با همه گستردگى‏اش به رشته تحریر درآورد، اما کم‏مایگى و عجز قلم مانع از نوشتن است.<br />
نماز را یک انسان منور به نور الهى و یک متصل به ملکوت عالى و یک آراسته به تحلیه، تخلیه و تجلیه و یک شربت عشق او چشیده و یک نمازگزار واقعى باید تجزیه و تحلیل کند، تهى‏دست بى‏نوا را کجا رسد که چهره اصلى و ملکوتى این عبادت را نشان دهد؛ باید گفت که این نوشتار، فقط راهنمایى به ظاهر نماز و دورنمایى از چشمه پرفیض خداست.<br />
امید است همان گونه که سالار شهیدان، حضرت حسین بن على علیهما السلام در ظهر عاشورا، لحظه‏اى که ابو ثمامه صیداوى از حضرت خواست نماز ظهر را در آن باران اسحله به جماعت اقامه کند و آن جناب به او فرمود: خداوند تو را جزء نمازگزاران محسوب بدارد، همه ما وفرزندان ما را موفق به نماز واقعى و در قیامت کبرى در صف نمازگزاران قرار دهد.چهره با عظمت نماز
نماز، محکم‏ترین رشته الفت بین بندگان و خداست و واى بر آن بدبختى که از این پیوند با صفاى الهى جدا باشد و حیات و زندگیش از نور این عبادت، بى‏بهره بماند.
نماز، واقعیتى است که خداى مهربان عشق و محبت از انسان خواسته و نورانى‏ترین عمل در شبستان حیات بشر است.
نماز، ریسمان اتصالى است که همه هستى و موجودیت آدمى را، به ملکوت پیوند داده و مانند این منبع فیض، برنامه‏اى بهتر براى ایجاد ارتباط بین بشر و حق مطلق نمى‏توان یافت.
نماز، پناه بى‏پناهان، سنگر دردمندان، گلستان روح‏افزاى عاشقان، چراغ پرفروغ نیمه شب مشتاقان، صفاى دل مستان و سیر و سلوک آگاهان است.
نماز، برتر از همه عبادات، منعکس کننده تمام واقعیت‏ها، منبع برکات و کلید گشاینده مشکلات و شستشو دهنده خطرات از قلب و نور و روح عارفان و خالصان است.
نماز، زنده کننده جان، صفابخش حیات جاودان، روشنى راه رهروان، تکیه‏گاه سالکان، راز و نیاز عارفان، سرمایه مستمندان، دواى درد بى‏درمان، شعله دل بیداران، نواى قلب بى‏دلان، دلیل گمراهان، امید امیدواران، مایه شادى سحرخیزان، سوز جان سوختگان، حرارت روح افسردگان، مایه بقاى جان دستگیر انسان به موقع خطر و منجى بشر از تمام بدبختى‏هاست.
نماز، عمود دین، عصمت یقین، در رأس احکام دین، آیت مبین، نور جبین، زداینده اندوه غمین، برطرف کننده شرم شرمگین، دلگرمى دل مسکین و شادى جان اندوهگین است.
نماز، مایه قرب الهى است که بدون آن، جلب فیض خاص از پیشگاه با عزت ربوبى براى هیچ‏کس امکان ندارد.
نماز، حقیقتى است که کیمیاى حیات بدون آن بى‏سود است، بى‏خبران از نماز بى‏خردانند و محرومان از این مقام اسیر دست شیطانند، ثروتمندان بى‏نماز، تهیدستند و فقیران با نماز، ثروتمندان بزم وجودند.
نماز، روزنه‏اى به سوى بهشت و انسان فاقد آن هیزم جهنم است، میدان زندگى بدون نماز هم‏چون منطقه‏اى بدون خورشید و خانه‏اى که خالى از این حقیقت باشد، از رحمت خاص حضرت دوست جدا است، دل بى‏نماز جایگاه کبر و غرور و جان بى‏نماز تراکمى از ظلمت‏ها و پستى هاست.
نماز، حقیقت بندگى، اصل پایندگى، نبود آن مایه شرمندگى و سستى در آن علت سرافکندگى و نور آن حرارت بخش زندگى و فرار از آن ریشه شر و افسردگى‏
و اجراى آن عین آزادگى و اتصال به آن رها شدن از بردگى و وجود آن در میدان حیات عین سازندگى و نمازگزار واقعى دور از هر آلودگى است.
نماز، راهبر به سوى خوبى‏ها، ظاهر کننده درستى‏ها، نجات دهنده از پستى‏ها، علاج کننده نادرستى‏ها، شفاى مستى‏ها و درمان همه دردها است.
نماز، راهبر است که انجام آن وسیله قرب به داور و نسبت به عبادات دیگر هم‏چون جوهر و در دنیا و آخرت ناصر و یاور و بر تمام خوبى ها مصدر و واجب بر جمله افراد بشر است.
نماز، براى زندگى بهترین حاصل و فاقد آن موجودى ناقابل و کشتى‏نشینان حیات را ساحل و براى رهروان راه بهترین منزل و دل عشّاق حقیقى به آن مایل و روح پرواز را محمل و شمع روشنى بخش هر محفل و ثروت و غناى سایل و بین انسان و عذاب فردا حایل است.
نماز، در فرهنگ الهى ریشه و بنیان و براى صورت حیات به منزله جان و بهترین دستور و حکم قرآن و امر واجب حضرت سبحان و اجرایش بر همه کس سهل و آسان و نور صفابخش دل با ایمان و میوه باغ عرفان و از جانب حق به بندگان عالى‏ترین احسان و صحیفه حق را بهترین عنوان و دردها را علاج و درمان و راه انسان به سوى رضوان اللّه اکبر است.
نماز، عین هدایت، مغز ولایت، بهترین عنایت، برترین کفایت، محکم‏ترین وصایت، عالى‏ترین روایت، ریشه درایت، قابل رعایت، از عذاب الهى هر کس را کفایت، قرآن مجید را شدیدترین آیت، رساننده انسان به حقیقت بى‏نهایت و برپا دارنده آن داراى قابلیت است.
مو شکافى و تحلیل از حقیقت نماز، نیاز به نگاشتن کتاب‏ها دارد، انسان گویى با برخورد به نیت، تکبیرةالاحرام، حمد، سوره، رکوع، سجود، تشهد و سلام، به‏
دریایى بیکران و بحرى بى‏ساحل برخورد کرده است.
تنها براى سوره مبارکه حمدش کتاب‏ها نوشته شده که هنوز به کنه با عظمت آن نرسیده‏اند!!
شرح و توضیح حقایق نماز و این سیر پرارزش معنوى فقط درخور پیامبر عزیز صلى الله علیه و آله و امامان با کرامت علیهم السلام است و دست ما تهیدستان از میوه این حقیقت کوتاه است.
این فقیر ناچیز، علاقه داشت که نماز را با همه گستردگى‏اش به رشته تحریر درآورد، اما کم‏مایگى و عجز قلم مانع از نوشتن است.
نماز را یک انسان منور به نور الهى و یک متصل به ملکوت عالى و یک آراسته به تحلیه، تخلیه و تجلیه و یک شربت عشق او چشیده و یک نمازگزار واقعى باید تجزیه و تحلیل کند، تهى‏دست بى‏نوا را کجا رسد که چهره اصلى و ملکوتى این عبادت را نشان دهد؛ باید گفت که این نوشتار، فقط راهنمایى به ظاهر نماز و دورنمایى از چشمه پرفیض خداست.
امید است همان گونه که سالار شهیدان، حضرت حسین بن على علیهما السلام در ظهر عاشورا، لحظه‏اى که ابو ثمامه صیداوى از حضرت خواست نماز ظهر را در آن باران اسحله به جماعت اقامه کند و آن جناب به او فرمود: خداوند تو را جزء نمازگزاران محسوب بدارد، همه ما وفرزندان ما را موفق به نماز واقعى و در قیامت کبرى در صف نمازگزاران قرار دهد.

وبلاگ نمازنوشته . لینک . به قلم وبلاگ نماز در 6 دی 1395 ساعت 22:14

هادی عجمیهادی عجمی :
#106
23:40:20 - 1395/10/6
سلام . به جمع قنوتیان خوش آمدید!
x
ورود به سیستم
ورودثبت نام