از صادرات بازیگر به جم تی وی، تا صادرات نماز!<br />
<br />
شهید حسین علم الهدی، را که می‌شناسید. رژیم شاه، او را در نوجوانی به علت به هم زدن مجالس فساد به زندان انداخت...<br />
در سال 53 حسین را دستگیر کردند، او را به بند نوجوانان زندان بردند. زندانیان این بند، نوجوانانی بزهکار بودند که به جرم دزدی و دعوا و ... به زندان افتاده بودند. وقتی حسین وارد این بند شد، بعضی از زندانیان او را مسخره می‌کردند و می‌گفتند: «با کی دعوا کردی؟ چی دزدیدی؟ و ... »<br />
اما حسین با صبر و حوصله به زودی توانست چند نفر از آنها را نماز خوان کند. چند روز بعد ماموران زندان ناگهان متوجه شدند که همان نوجوانان بزهکار،به امامت حسین، نماز جماعت می‌خوانند و جلسه‌ قرائت قرآن بر پا کرده‌اند. به دنبال گزار ش ماموران، حسین را از این بند خارج کردند.<br />
تا چند سال بعد، هر چند وقت یکبار، یکی از آن نوجوانان بزهکار به سراغ حسین آمده و می‌گفتند، حسین آقا در زندان ما را هدایت کرد. ماموران زندان به ساواک گزارش دادند که حسین، نوجوانان بزهکار زندان را نماز خوان کرده است، بلافاصله مامور ساواک وارد زندان شد و حسین را زیر مشت و لگد قرار داد و بعد او را از بند بیرون برده و به درختی که در حیاط زندان بود، ریسمان پیچ و او را در هوای سرد زمستان رها کرد.<br />
اگر انقلابی باشی، صادراتت نماز می‌شود. اما اگر دنبال راضی کردن کدخدای شیاطین انسی باشی، اثر مدیریتت چیزی بیشتر از صادرات بازیگر به شبکه‌های شیطانی نیست.(حتما شما هم هرازگاهی پیوستن یه بازیگر را به شبه‌های صهیونیستی را شنیده‌اید). ابته شما به این صادرات، صادرات (فرار) مفسدان به بیرون از کشور را هم اضافه کنید!از صادرات بازیگر به جم تی وی، تا صادرات نماز!

شهید حسین علم الهدی، را که می‌شناسید. رژیم شاه، او را در نوجوانی به علت به هم زدن مجالس فساد به زندان انداخت...
در سال 53 حسین را دستگیر کردند، او را به بند نوجوانان زندان بردند. زندانیان این بند، نوجوانانی بزهکار بودند که به جرم دزدی و دعوا و ... به زندان افتاده بودند. وقتی حسین وارد این بند شد، بعضی از زندانیان او را مسخره می‌کردند و می‌گفتند: «با کی دعوا کردی؟ چی دزدیدی؟ و ... »
اما حسین با صبر و حوصله به زودی توانست چند نفر از آنها را نماز خوان کند. چند روز بعد ماموران زندان ناگهان متوجه شدند که همان نوجوانان بزهکار،به امامت حسین، نماز جماعت می‌خوانند و جلسه‌ قرائت قرآن بر پا کرده‌اند. به دنبال گزار ش ماموران، حسین را از این بند خارج کردند.
تا چند سال بعد، هر چند وقت یکبار، یکی از آن نوجوانان بزهکار به سراغ حسین آمده و می‌گفتند، حسین آقا در زندان ما را هدایت کرد. ماموران زندان به ساواک گزارش دادند که حسین، نوجوانان بزهکار زندان را نماز خوان کرده است، بلافاصله مامور ساواک وارد زندان شد و حسین را زیر مشت و لگد قرار داد و بعد او را از بند بیرون برده و به درختی که در حیاط زندان بود، ریسمان پیچ و او را در هوای سرد زمستان رها کرد.
اگر انقلابی باشی، صادراتت نماز می‌شود. اما اگر دنبال راضی کردن کدخدای شیاطین انسی باشی، اثر مدیریتت چیزی بیشتر از صادرات بازیگر به شبکه‌های شیطانی نیست.(حتما شما هم هرازگاهی پیوستن یه بازیگر را به شبه‌های صهیونیستی را شنیده‌اید). ابته شما به این صادرات، صادرات (فرار) مفسدان به بیرون از کشور را هم اضافه کنید!

هادی عجمینوشته . لینک . به قلم هادی عجمی در 7 آبان 1395 ساعت 15:26

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام