اصول مدیریت اقامه نماز(1) 1393-2-9
از آبادی چقدر دوریم!
فكر كن خواص گوناگون «آب» را بدانی و ساعتها درباره آن تحقیق كنی چقدر رفع عطش جان تشنه ات می كند؟
ارزشها و باورها لیوان پر آبی نیستند كه دركلاس درس بر سر دست گیری و درباره آن به توصیف بنشینی.
فرزانهای میگفت: اگر میخواهی برای كسی از نماز بگویی و او را به نماز دعوت كنی «خود» باید به نماز اول وقت مقید باشی، و اگر میخواهی دیگران را به نماز اول وقت فرا بخوانی «خود» باید اهل تهجد و نماز شب باشی.
اصل اول در مدیریت اقامه نماز همان «مدیریت برخود » است.
«خودی» كه با «دیگران» همراه است ، خود راه یافته است و سپس هادی و راهنما.
خودیكه مهربانی را با همه وجود (كه نه در كلام و تبیین) به همراهان هدیه میكند .
«خود» معطر است و مُشك دلگشا، كه مشك آن است كه خود ببوید. كه توصیف مشك كسی را مست آن بوی دل آویز نخواهد كرد.
این«خود» با همه وجود تلاش میكند پاكیزه و فرهیخته شود و ستوده ی ملكوتیان و خالق ملكوت. ولیكن «خودستایی» را ابزار كار ابلیس می بیند و ابزار و دست مایه ضالینومغضوبین را با قدرت الله اكبر می شكند كه:
مادر بت ها بت نفس شماست
نماز و روزه و بندگی های خویشتن را سرمایه خودستایی و فخر فروشی به خلق الله قرار نمیدهد چه او میداند: فلاتزكوا انفسكم هوا علم بمن اتقی- سوره نجم آیه32-
همه جانش تعظیم است و كرامت بخشی به بندگان خداست. این«خود» در كلاس معرفت الحمد لله رب العالمین تربیت الهی یافته است كه از سویدای دل و عمق جان حتی برای بولهبان و بوجهلان بیگانه از فطرت و منطق آدمیت نیز میسوزد و مال و جان و آبرو را ارزانی هدایت آنان میكند.
دعوتگران نماز واژه واژه نماز برایشان چراغ راه است ، همان صراط مستقیم ، همان شاهراه .
نماز اعتماد پرور و عزت آور و آرامش دهنده است. نیش ها و سرزنش ها و بدگمانی ها و یكدیگر را به زشتی ها متهم كردن ریشه های درخت اعتماد و عزت را می خشكاند و میوه آرامش را تلخ و گزنده می كند.
فرزند، دانش آموز، دانشجو، كارمند شما یك «انسان» است همو كه حقیقت وجودی اش حریم الهی، و آبرو و عزتش برتر از حرم خداوند است
اصل دوم در مدیریت اقامه نماز نگاه وحیانی شما به مخاطب است كه میخواهید جانش را از چشمه زندگی بخش نماز سیراب سازید.همان نگاهی كه سفیران الهی به انسان داشته اند و متناسب با آن نگاه از شیوه ها و روش های دعوت گری سود می جسته اند.
فرض كن نوع نگاه شمای مدیر به كارمندت نگاه ابزاری و ماشینی باشد؟ و یا بخواهی با نگاه مكاتب علمی و مادی او را تعریف كنی در نهایت باید همه در خدمت تو باشند و تو و سازمان در خدمت فردی قدرتمندتر و یا سازمان و گروه و ....
مدیر، پدر و مادر و معلمی كه بر پایه آموزه های نماز مدیریت میكند ، با صفت رحیمیت و رحمانیت تدبیر امور میكند.و در پرتو چنین تدبیری استرس و اضطراب ها ، یاس و ناامیدی ، كینه ورزی ها و رقابتهای كشنده جایگاهی ندارند و میوه نماز كه همان آرامش بخشی است .جان افراد ، گروه و سازمان مارا طراوت و قوت می بخشد.
... و به راستی چقدر از آبادی به دوریم.
پی نوشت:
*امام باقر (ع) فرمودند: لا یفتخر احدكم بكثره صلاته و صیامه و زكاته و نسكه لان الله عز و جل اعلم بمن اتقی؛ هیچ كدام از شما به بسیاری نماز و روزه و زكات و عبادتهای دیگر افتخار نكند، زیرا خداوند پرهیزكاران را بهتر می شناسد( نورالثقلین، ج 5، ص 165).
**رسول خدا (ص): من قال انی خیر الناس فهو شر الناس و من قال انی فی الجنه فهو فی النار؛ كسی كه بگوید من بهترین انسانها هستم او بدترین انسانهاست و كسی كه بگوید من در بهشت هستم او در دوزخ است
( بحارالانوار، ج 70، ص 398)
صائب تبریزی:
عیب است بزرگ بركشیدن خود را
وز جمله خلق برگزیدن خود را
از مردمك دیده بباید آموخت
دیدن همه كس را و ندیدن خود را
***دعوت گر ارزش ها مدعی نیست . بسیاری ضربه ها به دین از همین مدعیان دینداری است كه خود را چون یهود نژاد پرست بهشتی و دیگران را جهنمی می دانند.
سعدی گوید:
نبیند مدعی جز خویشتن را
كه دارد پرده پندار در پیش
گرت چشم خدا بینی ببخشند
نبینی هیچ كس عاجزتر از خویش
قرآن در سر زنش یهودیها كه نفس خود را تبرئه می كردند ومی گفتند ما فرزندان خدا ودوستان او هستیم چنین می فرماید:{ أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ یُزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یُزَكِّی مَن یَشَاءُ وَلاَ یُظْلَمُونَ فَتِیلاً}[النساء : 49]: آیا به كسانی كه خویشتن را پاك می شمارند ننگریسته ای بلكه خدا هر كه را بخواهد پاك می دارد.
**** و حقیقتی بسیار تلخ ، و واقعیتی عینی از زبان دشمن انسان
پیغمبراكرم (ص) می فرمایند: روزی حضرت موسی (ع) نشسته بود. شیطان با كلاهی كه دارای چندین رنگ بود پیش او آمد. همین كه به موسی (ع) نزدیك شد، كلاه از سر برداشته و در مقابلش ایستاد. حضرت موسی (ع) پرسید: تو كیستی؟ جواب داد: شیطان هستم. حضرت گفت: تویی شیطان. خدا تو را همسایه كسی نكند. شیطان گفت: من آمدم عرض سلامی به شما بكنم چون در نزد خدا مقام و مرتبه ای دارید. حضرت موسی گفت: بگو ببینم كدام گناه است كه هر گاه از آدمی سر بزند تو قدرت بر او پیدا می كنی و به تسخیر تو درمی آید؟ شیطان گفت: عجب، و زمانی كه از خودش راضی شود و كارهایش را بزرگ و زیاد شمارد و گناه او در نظرش كوچك آید
( پندتاریخ، ج3، ص49)
آرام باش وبا عجله رفقیت را مورد سرزنش قرار مده شاید عذری داشته باشد
وتو به ناحق او را سرزنش كنی!
نویسنده: سید محمد عبداللهی
www.safiresobh.persianblog.ir
از آبادی چقدر دوریم!
فكر كن خواص گوناگون «آب» را بدانی و ساعتها درباره آن تحقیق كنی چقدر رفع عطش جان تشنه ات می كند؟
ارزشها و باورها لیوان پر آبی نیستند كه دركلاس درس بر سر دست گیری و درباره آن به توصیف بنشینی.
فرزانهای میگفت: اگر میخواهی برای كسی از نماز بگویی و او را به نماز دعوت كنی «خود» باید به نماز اول وقت مقید باشی، و اگر میخواهی دیگران را به نماز اول وقت فرا بخوانی «خود» باید اهل تهجد و نماز شب باشی.
اصل اول در مدیریت اقامه نماز همان «مدیریت برخود » است.
«خودی» كه با «دیگران» همراه است ، خود راه یافته است و سپس هادی و راهنما.
خودیكه مهربانی را با همه وجود (كه نه در كلام و تبیین) به همراهان هدیه میكند .
«خود» معطر است و مُشك دلگشا، كه مشك آن است كه خود ببوید. كه توصیف مشك كسی را مست آن بوی دل آویز نخواهد كرد.
این«خود» با همه وجود تلاش میكند پاكیزه و فرهیخته شود و ستوده ی ملكوتیان و خالق ملكوت. ولیكن «خودستایی» را ابزار كار ابلیس می بیند و ابزار و دست مایه ضالینومغضوبین را با قدرت الله اكبر می شكند كه:
مادر بت ها بت نفس شماست
نماز و روزه و بندگی های خویشتن را سرمایه خودستایی و فخر فروشی به خلق الله قرار نمیدهد چه او میداند: فلاتزكوا انفسكم هوا علم بمن اتقی- سوره نجم آیه32-
همه جانش تعظیم است و كرامت بخشی به بندگان خداست. این«خود» در كلاس معرفت الحمد لله رب العالمین تربیت الهی یافته است كه از سویدای دل و عمق جان حتی برای بولهبان و بوجهلان بیگانه از فطرت و منطق آدمیت نیز میسوزد و مال و جان و آبرو را ارزانی هدایت آنان میكند.
دعوتگران نماز واژه واژه نماز برایشان چراغ راه است ، همان صراط مستقیم ، همان شاهراه .
نماز اعتماد پرور و عزت آور و آرامش دهنده است. نیش ها و سرزنش ها و بدگمانی ها و یكدیگر را به زشتی ها متهم كردن ریشه های درخت اعتماد و عزت را می خشكاند و میوه آرامش را تلخ و گزنده می كند.
فرزند، دانش آموز، دانشجو، كارمند شما یك «انسان» است همو كه حقیقت وجودی اش حریم الهی، و آبرو و عزتش برتر از حرم خداوند است
اصل دوم در مدیریت اقامه نماز نگاه وحیانی شما به مخاطب است كه میخواهید جانش را از چشمه زندگی بخش نماز سیراب سازید.همان نگاهی كه سفیران الهی به انسان داشته اند و متناسب با آن نگاه از شیوه ها و روش های دعوت گری سود می جسته اند.
فرض كن نوع نگاه شمای مدیر به كارمندت نگاه ابزاری و ماشینی باشد؟ و یا بخواهی با نگاه مكاتب علمی و مادی او را تعریف كنی در نهایت باید همه در خدمت تو باشند و تو و سازمان در خدمت فردی قدرتمندتر و یا سازمان و گروه و ....
مدیر، پدر و مادر و معلمی كه بر پایه آموزه های نماز مدیریت میكند ، با صفت رحیمیت و رحمانیت تدبیر امور میكند.و در پرتو چنین تدبیری استرس و اضطراب ها ، یاس و ناامیدی ، كینه ورزی ها و رقابتهای كشنده جایگاهی ندارند و میوه نماز كه همان آرامش بخشی است .جان افراد ، گروه و سازمان مارا طراوت و قوت می بخشد.
... و به راستی چقدر از آبادی به دوریم.
پی نوشت:
*امام باقر (ع) فرمودند: لا یفتخر احدكم بكثره صلاته و صیامه و زكاته و نسكه لان الله عز و جل اعلم بمن اتقی؛ هیچ كدام از شما به بسیاری نماز و روزه و زكات و عبادتهای دیگر افتخار نكند، زیرا خداوند پرهیزكاران را بهتر می شناسد( نورالثقلین، ج 5، ص 165).
**رسول خدا (ص): من قال انی خیر الناس فهو شر الناس و من قال انی فی الجنه فهو فی النار؛ كسی كه بگوید من بهترین انسانها هستم او بدترین انسانهاست و كسی كه بگوید من در بهشت هستم او در دوزخ است
( بحارالانوار، ج 70، ص 398)
صائب تبریزی:
عیب است بزرگ بركشیدن خود را
وز جمله خلق برگزیدن خود را
از مردمك دیده بباید آموخت
دیدن همه كس را و ندیدن خود را
***دعوت گر ارزش ها مدعی نیست . بسیاری ضربه ها به دین از همین مدعیان دینداری است كه خود را چون یهود نژاد پرست بهشتی و دیگران را جهنمی می دانند.
سعدی گوید:
نبیند مدعی جز خویشتن را
كه دارد پرده پندار در پیش
گرت چشم خدا بینی ببخشند
نبینی هیچ كس عاجزتر از خویش
قرآن در سر زنش یهودیها كه نفس خود را تبرئه می كردند ومی گفتند ما فرزندان خدا ودوستان او هستیم چنین می فرماید:{ أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ یُزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یُزَكِّی مَن یَشَاءُ وَلاَ یُظْلَمُونَ فَتِیلاً}[النساء : 49]: آیا به كسانی كه خویشتن را پاك می شمارند ننگریسته ای بلكه خدا هر كه را بخواهد پاك می دارد.
**** و حقیقتی بسیار تلخ ، و واقعیتی عینی از زبان دشمن انسان
پیغمبراكرم (ص) می فرمایند: روزی حضرت موسی (ع) نشسته بود. شیطان با كلاهی كه دارای چندین رنگ بود پیش او آمد. همین كه به موسی (ع) نزدیك شد، كلاه از سر برداشته و در مقابلش ایستاد. حضرت موسی (ع) پرسید: تو كیستی؟ جواب داد: شیطان هستم. حضرت گفت: تویی شیطان. خدا تو را همسایه كسی نكند. شیطان گفت: من آمدم عرض سلامی به شما بكنم چون در نزد خدا مقام و مرتبه ای دارید. حضرت موسی گفت: بگو ببینم كدام گناه است كه هر گاه از آدمی سر بزند تو قدرت بر او پیدا می كنی و به تسخیر تو درمی آید؟ شیطان گفت: عجب، و زمانی كه از خودش راضی شود و كارهایش را بزرگ و زیاد شمارد و گناه او در نظرش كوچك آید
( پندتاریخ، ج3، ص49)
آرام باش وبا عجله رفقیت را مورد سرزنش قرار مده شاید عذری داشته باشد
وتو به ناحق او را سرزنش كنی!
نویسنده: سید محمد عبداللهی
www.safiresobh.persianblog.ir