مداقهای بر شخصیت جامع بنیانگذار انقلاب / امام ذوب در تعالیم قرآن بود
در سالروز عروج امام راحل، پیشوای تاریخی ایرانیان و بلکه آزادیخواهان جهان، به گوشههایی از اندیشهها، بیانات و مسیر مشخص شده توسط ایشان میپردازیم و شخصیت والایش را مورد مداقه قرار میدهیم تا چراغ راهی پرنور باشد برای جویندگان راه حقیقت.
سید روحالله مصطفوی معروف به سیدروحالله موسوی خمینی در اول مهر ۱۲۸۱ دیده به جهان گشود، در ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساند و در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ چشم از جهان فروبست.
وی در عمر قریب به ۸۷ ساله خود منشأ اثرات فراوانی در جهان شد و هنوز هم پس از سالهای متمادی که از رحلت آن بزرگمرد میگذرد گوشههایی از شخصیت جامعالاطرافش برای دوستان و مریدانش مبهم باقی مانده است و این نشان از وسعت وجودی آن مرد روحانی و به معنای واقعی کلمه «روح خدا » دارد.
انسانی قدرتمند که با قدرت ایمانش حکومت شاهنشاهی را از پای درآورد و خیل عظیم ستمدیدگان ایران و پس از آن، جهان را با خود همراه ساخت و هنوز هم در گوشه و کنار عالم، آزادیخواهان نامش را فریاد میکنند و برای پیش بردن نهضتهای خود از راه و روش و مرام او مساعدت میگیرند و به فرامینش تاسی میکنند.
امام و مقتدای بزرگواری که شاگردانی بسیار پرورش داد تا نهال کاشته شده انقلاب را حراست کنند و بحمدالله جانشین برحقش مقام معظم رهبری این نهال را به درختی تنومند تبدیل کرده است که با کشورهای ابرقدرت جهان، شانه به شانه در حال رشد و تکامل است.
حال در این روز که مصادف است با عروج آن مرد بزرگ و پیشوای تاریخی ایرانیان و بلکه آزادیخواهان جهان، به گوشههایی از اندیشهها، بیانات و مسیر مشخص شده توسط ایشان میپردازیم و شخصیت والایش را مورد مداقه قرار میدهیم تا چراغ راهی پرنور باشد برای جویندگان راه حقیقت.
شخصیت عاطفی امام
امام خمینی(ره) به خانواده بسیار اهمیت میدادند. به گونهای که در جای جای زندگی ایشان صحنههای مهر و محبت به همسر، فرزندان و مسائل مرتبط دیگر مشاهده میشود. شاید این زوایا یکی از مسائلی باشد که در جامعه امروزین ما زیاد مطرح نشده است؛ اگرچه مورد نیاز نسل جوان ما و تمامی خانوادههاست. بهعنوان نمونه نامهای که ایشان برای همسرشان مینویسند و مضامین نامهها با اندکی دقت میتواند مضامین عاشقانهای را در اختیار زوجین جوان قرار دهد تا بهصورت ملموس متوجه شوند که حتی اگر شخصیتی والا مانند امام خمینی نیز داشته باشی و به قول امروزیها سرت شلوغ باشد و کارهای متعدد و اهداف بزرگت را دنبال میکنی، اما هیچگاه این موارد نباید موجب غفلت تو از خانوادهات شود.
امام در سن ۳۱ سالگی در هنگامی که از مسیر لبنان به حج مشرف میشوند برای خانم ثقفی همسرشان مینویسند: «در شهر زیبای بیروت هستم، حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظرۀ خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظرۀ عالی به دل بچسبد. در هر حال امشب شب دوم است که منتظر کشتی هستیم، از قرار معلوم و معروف یک کشتی فردا حرکت میکند ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم. عجالتاً تکلیف معلوم نیست امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم که همۀ حجاج را موفق کند به اتمام عمل، از این حیث قدری نگران هستیم ولی از حیث مزاج بحمدالله به سلامت، بلکه مزاجم بحمدالله مستقیمتر و بهتر است. خیلی سفر خوبی است جای شما خیلی خیلی خالیست. امید است هر دو به سلامت و سعادت در تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند». ( ج ۱ صحیفه امام )
آنگونه که از خاطرات خانم ثقفی و سایر اعضای خانواده امام برمیآید این ازدواج، زندگی عاشقانهای را در پی داشت و امام خمینی در جایگاه یک روحانی بلندپایه و مبارز سیاسی در زندگی شخصیاش با عشق و احترام ویژهای به پیمان زناشوییاش با خانم ثقفی وفادار ماند. امام خمینی در سال ۱۳۱۲ عازم سفر حج شد و در بین راه نامه عاشقانهای برای همسرش نوشته است که تصویر دیگری از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را مقابل چشم مخاطب قرار میدهد.
توجه پدرانه به نسل نو از کودکستان تا دانشگاه
توجه امام به نسل نو و جوانان صرفاً در حد یک شعار انتخاباتی نبود، ایشان واقعا به نسل نو امید داشتند و در فرصتهایی که پیش میآمد با حرارت و دلسوزی و مانند پدری مهربان نکات ارزشمندی را بیان میکردند.
ایشان دامنه نفوذ استعمار را از مهدکودکها میدانستند و میفرمودند: «عزیزان من! منحرفین و کسانی که میخواهند این مکتب به آخر نرسد و آنهایی که از مکتب اسلام سیلی خورده اند، و آنهایی که مکتب اسلام را بر خلاف مصالح خودشان میدانند و بر خلاف مصالح اربابانشان میدانند، اول نظرشان به این است که از مدرسههایی که کودکان، جوانان و جوانان نورس ما در آنجا برای تحصیل کمال رفتهاند، از آنجا انحرافات را شروع کنند. آنها در صدد این هستند که مدارس که منشأ همۀ برکات هست و جوانهای نورسی که باید این کشور را به رشد خودش برسانند و از دست اجانب نجات دهند، آنها را منحرف کنند و لهذا میبینید که از آن دبستان تا دانشگاه مرکز توطئه است و شماها هدف آنها هستید و میخواهند شما را از اسلام عزیز منحرف کنند و دانشگاهها و دبیرستانها و دبستانها و تمام مراکز علم و تهذیب را مبدّل کنند به مراکزی که اگر در آنجا علم تحصیل بشود به نفع قدرتهای بزرگ باشد و هر چه در آن جاها و در آن مکانهای مقدّس، هرچه فرآورد باشد، فرآورد به نفع اَبَرقدرتها. قدم اوّل آنها از همان کودکستان شروع میشود و هر چه جوانها و کودکهایمان بالاتر بروند، قدمهای بعدی آنها هم به دنبال آنهاست. از کودکستان تا دانشگاه، مرکز جولان دستهای خبیث استعمار است و آنها خوب میدانند که اگر این نوباوگان را از راه مستقیم و صراط الله خارج کنند به مقاصد شوم خودشان خواهند رسید. و لهذا کوشش آنها و هدف آنها از کودکستان شروع میشود و تا دانشگاهها جریان دارد و مراکزی که باید برای اصلاح جامعه، اصلاح جامعه در معنویات و اصلاح جامعه در مادیات، ذخایری باشند برای کشور عزیز ما، آنجا را به فساد بکشند و بعد کنار بنشینند و به این جوانهای ما نگاه کنند که این منحرفین کارهای خودشان را انجام دادهاند و فساد را به دست شما میخواهند اجرا کنند. شما جوانها در سرتاسر کشور از کودکستان که محل اطفال است تا دانشگاه که محل علم و محل دانش و تهذیب باید باشد، باید بیدار باشید و خودتان این مراکز را از فساد حفظ کنید». (صحیفه امام ج ۱۴)
امام در عرصههای سیاسی
ایشان خود را مانند همه مردم موظف به شرکت در مناسبات سیاسی کشور میدانستند و میفرمودند: «اینجانب تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت میکنم» همچنین آزادی رای مردم را موکدا تصریح میکردند و میگفتند: «مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند، و هیچ فرد و یا گروه و دستهای حق تحمیل فرد و یا افرادی را به مردم ندارند. جامعۀ اسلامی ایران، که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفتهاند و به این بیعت و پیمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلّم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند. البته مشورت در کارها از دستورات اسلامی است. و مردم با متعهدین و معتمدین خویش مشورت مینمایند و افراد و گروهها و روحانیون در حد تذکرات قبلی در حوزۀ خود میتوانند کاندیدا معرفی نمایند؛ ولی هیچکس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهار نظر و اظهار وجود نکنند». (ج ۲۱ صحیفه امام)
علی ای حال بررسی موضوعی راه و روش و منش فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، معنوی و ... امام خمینی(ره) در حال حاضر میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات نه تنها ملت ایران؛ که بسیاری از ملتها باشد، به شرطی که این سخنان زیبا به کار گرفته شوند و فقط دستاویز سیاسیون برای رسیدن به مطامع فردی و حزبی قرار نگیرند.
اما متاسفانه روز به روز شاهد کثرت افرادی هستیم که حرف امام را میزنند اما خلاف امام عمل میکنند. افرادی که مخالف راه امام حرکت میکنند دیر یا زود برای مردم شناسایی میشوند و طرد خواهند شد، زیرا غالب ملت ایران هنوز و بعد از گذشت بیش از ۴۰ سال از انقلاب اسلامی بر آرمانهای امام و شهدای خود محکم و استوارند.
بیانات امام، مکاتباتش، احکامش، سخنرانیها و سایر زوایای زندگی آن بزرگمرد به این خاطر برای ما دارای ارزش کمنظیری است چون شخصیت ایشان ذوب در قرآن کریم و تعالیم معصومین(علیهمالسلام) بود. به دنبال منفعت شخصی نبودند و تنها به خدا تکیه داشتند؛ لذا اعلام میکردند که تودهنی به دولت نادرست میزنند و از طرفی شخصیتی لطیف که اشعاری از خود برجای میگذارد که در لطافت طبع، اعجاز شاعران را برمیانگیزد.
امید که بر اساس راه امام به جایگاهی برسیم که مردم روز به روز بلوغ سیاسی بیشتری پیدا کنند و اجازه ندهند دیگران برای آنان تصمیم بگیرند، بلکه به فرمایش آن پیر فرزانه مردم احتیاج به قیم ندارند و در انتخابات آزادند و هیچ فرد و گروهی حق تحمیل نظر و رای خود را به آنان ندارد. مردم عزیزی که این نظام حاصل خونهای به ناحق ریخته عزیزانشان در دفاع از مرز و بوم ایران گردیده است، در سرنوشت کشور خود بیش از پیش سهیم باشند و در انتخابات لحظهای برای ورود به صحنه و انتخاب اصلح تعلل نکنند زیرا امامشان فرمود: تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت میکنم و این جمله خود دریایی از حرفها را دارد. تحت هر شرایطی یعنی با هر فسشار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ...زیرا ما عاشق ایران اسلامی هستیم و بر آن عهد که بستیم، هستیم.
در پایان شما را به اشعاری از آن بزرگمرد دوران مهمان میکنیم:
رُخ خورشید
عیب از ما است اگر دوست ز ما مستور است
دیده بگشای که بینی همه عالم طور است
لاف کم زن که نبیند رُخ خورشیدِ جهان چشم خفّاش که از دیدن نوری کور است
یا رب این پَردۀ پندار که در دیدۀ ماست باز کن تا که ببینم هَمه عالم نور است
کاش در حلقۀ رندان خبری بود ز دوست سخن آنجٰا نه ز ناصر بُود، از «منصور» است
وای اگر پَرده ز اسرار بیفتد روزی فاش گردد که چه در خرقۀ این مهجور است
چه کُنم تا به سر کوی توام راه دهند کاین سفر توشه همی خواهد و این رَه دور است
وادی عشق که بی هوشی و سرگردانی است مُدّعی در طلبش بوالهوس و مغرور است
لَب فرو بست هر آن کس رُخ چون ماهش دید آنکه مَدحت کُند از گفتۀ خود مَسرور است
وقت آن است که بنشینم و دَم در نزنم
به هَمه کون و مکان مدحت او مسطور است
حجتالاسلام محمدشریف حسینی، مدیرعامل بنیاد صیانت از نهاد خانواده فارس
و معاون ستاد اقامه نماز
در سالروز عروج امام راحل، پیشوای تاریخی ایرانیان و بلکه آزادیخواهان جهان، به گوشههایی از اندیشهها، بیانات و مسیر مشخص شده توسط ایشان میپردازیم و شخصیت والایش را مورد مداقه قرار میدهیم تا چراغ راهی پرنور باشد برای جویندگان راه حقیقت.
سید روحالله مصطفوی معروف به سیدروحالله موسوی خمینی در اول مهر ۱۲۸۱ دیده به جهان گشود، در ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساند و در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ چشم از جهان فروبست.
وی در عمر قریب به ۸۷ ساله خود منشأ اثرات فراوانی در جهان شد و هنوز هم پس از سالهای متمادی که از رحلت آن بزرگمرد میگذرد گوشههایی از شخصیت جامعالاطرافش برای دوستان و مریدانش مبهم باقی مانده است و این نشان از وسعت وجودی آن مرد روحانی و به معنای واقعی کلمه «روح خدا » دارد.
انسانی قدرتمند که با قدرت ایمانش حکومت شاهنشاهی را از پای درآورد و خیل عظیم ستمدیدگان ایران و پس از آن، جهان را با خود همراه ساخت و هنوز هم در گوشه و کنار عالم، آزادیخواهان نامش را فریاد میکنند و برای پیش بردن نهضتهای خود از راه و روش و مرام او مساعدت میگیرند و به فرامینش تاسی میکنند.
امام و مقتدای بزرگواری که شاگردانی بسیار پرورش داد تا نهال کاشته شده انقلاب را حراست کنند و بحمدالله جانشین برحقش مقام معظم رهبری این نهال را به درختی تنومند تبدیل کرده است که با کشورهای ابرقدرت جهان، شانه به شانه در حال رشد و تکامل است.
حال در این روز که مصادف است با عروج آن مرد بزرگ و پیشوای تاریخی ایرانیان و بلکه آزادیخواهان جهان، به گوشههایی از اندیشهها، بیانات و مسیر مشخص شده توسط ایشان میپردازیم و شخصیت والایش را مورد مداقه قرار میدهیم تا چراغ راهی پرنور باشد برای جویندگان راه حقیقت.
شخصیت عاطفی امام
امام خمینی(ره) به خانواده بسیار اهمیت میدادند. به گونهای که در جای جای زندگی ایشان صحنههای مهر و محبت به همسر، فرزندان و مسائل مرتبط دیگر مشاهده میشود. شاید این زوایا یکی از مسائلی باشد که در جامعه امروزین ما زیاد مطرح نشده است؛ اگرچه مورد نیاز نسل جوان ما و تمامی خانوادههاست. بهعنوان نمونه نامهای که ایشان برای همسرشان مینویسند و مضامین نامهها با اندکی دقت میتواند مضامین عاشقانهای را در اختیار زوجین جوان قرار دهد تا بهصورت ملموس متوجه شوند که حتی اگر شخصیتی والا مانند امام خمینی نیز داشته باشی و به قول امروزیها سرت شلوغ باشد و کارهای متعدد و اهداف بزرگت را دنبال میکنی، اما هیچگاه این موارد نباید موجب غفلت تو از خانوادهات شود.
امام در سن ۳۱ سالگی در هنگامی که از مسیر لبنان به حج مشرف میشوند برای خانم ثقفی همسرشان مینویسند: «در شهر زیبای بیروت هستم، حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظرۀ خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظرۀ عالی به دل بچسبد. در هر حال امشب شب دوم است که منتظر کشتی هستیم، از قرار معلوم و معروف یک کشتی فردا حرکت میکند ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم. عجالتاً تکلیف معلوم نیست امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم که همۀ حجاج را موفق کند به اتمام عمل، از این حیث قدری نگران هستیم ولی از حیث مزاج بحمدالله به سلامت، بلکه مزاجم بحمدالله مستقیمتر و بهتر است. خیلی سفر خوبی است جای شما خیلی خیلی خالیست. امید است هر دو به سلامت و سعادت در تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند». ( ج ۱ صحیفه امام )
آنگونه که از خاطرات خانم ثقفی و سایر اعضای خانواده امام برمیآید این ازدواج، زندگی عاشقانهای را در پی داشت و امام خمینی در جایگاه یک روحانی بلندپایه و مبارز سیاسی در زندگی شخصیاش با عشق و احترام ویژهای به پیمان زناشوییاش با خانم ثقفی وفادار ماند. امام خمینی در سال ۱۳۱۲ عازم سفر حج شد و در بین راه نامه عاشقانهای برای همسرش نوشته است که تصویر دیگری از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را مقابل چشم مخاطب قرار میدهد.
توجه پدرانه به نسل نو از کودکستان تا دانشگاه
توجه امام به نسل نو و جوانان صرفاً در حد یک شعار انتخاباتی نبود، ایشان واقعا به نسل نو امید داشتند و در فرصتهایی که پیش میآمد با حرارت و دلسوزی و مانند پدری مهربان نکات ارزشمندی را بیان میکردند.
ایشان دامنه نفوذ استعمار را از مهدکودکها میدانستند و میفرمودند: «عزیزان من! منحرفین و کسانی که میخواهند این مکتب به آخر نرسد و آنهایی که از مکتب اسلام سیلی خورده اند، و آنهایی که مکتب اسلام را بر خلاف مصالح خودشان میدانند و بر خلاف مصالح اربابانشان میدانند، اول نظرشان به این است که از مدرسههایی که کودکان، جوانان و جوانان نورس ما در آنجا برای تحصیل کمال رفتهاند، از آنجا انحرافات را شروع کنند. آنها در صدد این هستند که مدارس که منشأ همۀ برکات هست و جوانهای نورسی که باید این کشور را به رشد خودش برسانند و از دست اجانب نجات دهند، آنها را منحرف کنند و لهذا میبینید که از آن دبستان تا دانشگاه مرکز توطئه است و شماها هدف آنها هستید و میخواهند شما را از اسلام عزیز منحرف کنند و دانشگاهها و دبیرستانها و دبستانها و تمام مراکز علم و تهذیب را مبدّل کنند به مراکزی که اگر در آنجا علم تحصیل بشود به نفع قدرتهای بزرگ باشد و هر چه در آن جاها و در آن مکانهای مقدّس، هرچه فرآورد باشد، فرآورد به نفع اَبَرقدرتها. قدم اوّل آنها از همان کودکستان شروع میشود و هر چه جوانها و کودکهایمان بالاتر بروند، قدمهای بعدی آنها هم به دنبال آنهاست. از کودکستان تا دانشگاه، مرکز جولان دستهای خبیث استعمار است و آنها خوب میدانند که اگر این نوباوگان را از راه مستقیم و صراط الله خارج کنند به مقاصد شوم خودشان خواهند رسید. و لهذا کوشش آنها و هدف آنها از کودکستان شروع میشود و تا دانشگاهها جریان دارد و مراکزی که باید برای اصلاح جامعه، اصلاح جامعه در معنویات و اصلاح جامعه در مادیات، ذخایری باشند برای کشور عزیز ما، آنجا را به فساد بکشند و بعد کنار بنشینند و به این جوانهای ما نگاه کنند که این منحرفین کارهای خودشان را انجام دادهاند و فساد را به دست شما میخواهند اجرا کنند. شما جوانها در سرتاسر کشور از کودکستان که محل اطفال است تا دانشگاه که محل علم و محل دانش و تهذیب باید باشد، باید بیدار باشید و خودتان این مراکز را از فساد حفظ کنید». (صحیفه امام ج ۱۴)
امام در عرصههای سیاسی
ایشان خود را مانند همه مردم موظف به شرکت در مناسبات سیاسی کشور میدانستند و میفرمودند: «اینجانب تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت میکنم» همچنین آزادی رای مردم را موکدا تصریح میکردند و میگفتند: «مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند، و هیچ فرد و یا گروه و دستهای حق تحمیل فرد و یا افرادی را به مردم ندارند. جامعۀ اسلامی ایران، که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفتهاند و به این بیعت و پیمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلّم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند. البته مشورت در کارها از دستورات اسلامی است. و مردم با متعهدین و معتمدین خویش مشورت مینمایند و افراد و گروهها و روحانیون در حد تذکرات قبلی در حوزۀ خود میتوانند کاندیدا معرفی نمایند؛ ولی هیچکس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهار نظر و اظهار وجود نکنند». (ج ۲۱ صحیفه امام)
علی ای حال بررسی موضوعی راه و روش و منش فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، معنوی و ... امام خمینی(ره) در حال حاضر میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات نه تنها ملت ایران؛ که بسیاری از ملتها باشد، به شرطی که این سخنان زیبا به کار گرفته شوند و فقط دستاویز سیاسیون برای رسیدن به مطامع فردی و حزبی قرار نگیرند.
اما متاسفانه روز به روز شاهد کثرت افرادی هستیم که حرف امام را میزنند اما خلاف امام عمل میکنند. افرادی که مخالف راه امام حرکت میکنند دیر یا زود برای مردم شناسایی میشوند و طرد خواهند شد، زیرا غالب ملت ایران هنوز و بعد از گذشت بیش از ۴۰ سال از انقلاب اسلامی بر آرمانهای امام و شهدای خود محکم و استوارند.
بیانات امام، مکاتباتش، احکامش، سخنرانیها و سایر زوایای زندگی آن بزرگمرد به این خاطر برای ما دارای ارزش کمنظیری است چون شخصیت ایشان ذوب در قرآن کریم و تعالیم معصومین(علیهمالسلام) بود. به دنبال منفعت شخصی نبودند و تنها به خدا تکیه داشتند؛ لذا اعلام میکردند که تودهنی به دولت نادرست میزنند و از طرفی شخصیتی لطیف که اشعاری از خود برجای میگذارد که در لطافت طبع، اعجاز شاعران را برمیانگیزد.
امید که بر اساس راه امام به جایگاهی برسیم که مردم روز به روز بلوغ سیاسی بیشتری پیدا کنند و اجازه ندهند دیگران برای آنان تصمیم بگیرند، بلکه به فرمایش آن پیر فرزانه مردم احتیاج به قیم ندارند و در انتخابات آزادند و هیچ فرد و گروهی حق تحمیل نظر و رای خود را به آنان ندارد. مردم عزیزی که این نظام حاصل خونهای به ناحق ریخته عزیزانشان در دفاع از مرز و بوم ایران گردیده است، در سرنوشت کشور خود بیش از پیش سهیم باشند و در انتخابات لحظهای برای ورود به صحنه و انتخاب اصلح تعلل نکنند زیرا امامشان فرمود: تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت میکنم و این جمله خود دریایی از حرفها را دارد. تحت هر شرایطی یعنی با هر فسشار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ...زیرا ما عاشق ایران اسلامی هستیم و بر آن عهد که بستیم، هستیم.
در پایان شما را به اشعاری از آن بزرگمرد دوران مهمان میکنیم:
رُخ خورشید
عیب از ما است اگر دوست ز ما مستور است
دیده بگشای که بینی همه عالم طور است
لاف کم زن که نبیند رُخ خورشیدِ جهان چشم خفّاش که از دیدن نوری کور است
یا رب این پَردۀ پندار که در دیدۀ ماست باز کن تا که ببینم هَمه عالم نور است
کاش در حلقۀ رندان خبری بود ز دوست سخن آنجٰا نه ز ناصر بُود، از «منصور» است
وای اگر پَرده ز اسرار بیفتد روزی فاش گردد که چه در خرقۀ این مهجور است
چه کُنم تا به سر کوی توام راه دهند کاین سفر توشه همی خواهد و این رَه دور است
وادی عشق که بی هوشی و سرگردانی است مُدّعی در طلبش بوالهوس و مغرور است
لَب فرو بست هر آن کس رُخ چون ماهش دید آنکه مَدحت کُند از گفتۀ خود مَسرور است
وقت آن است که بنشینم و دَم در نزنم
به هَمه کون و مکان مدحت او مسطور است
حجتالاسلام محمدشریف حسینی، مدیرعامل بنیاد صیانت از نهاد خانواده فارس
و معاون ستاد اقامه نماز