هویت شناسی نماز در مثنوی
-------------------
آن یکی میرفت در مسجد درون
مردم از مسجد همیآمد برون
گشت پرسان که جماعت را چه بود
که ز مسجد می برون آیند زود
آن یکی گفتش که پیغامبر نماز
با جماعت کرد و فارغ شد ز راز
تو کجا در میروی ای مرد خام
چونک پیغامبر بدادست السلام
گفت آه و دود از آن اه شد برون
آه او میداد از دل بوی خون
آن یکی گفتا بده آن آه را
وین نماز من ترا بادا عطا
گفت دادم آه و پذرفتم نماز
او ستد آن آه را با صد نیاز
شب بخواب اندر بگفتش هاتفی
که خریدی آب حیوان و شفا
حرمت این اختیار و این دخول
شد نماز جملهٔ خلقان قبول
مثنوی-دفتر دوم
مولانا در این ایات از زبان ابلیس میخواهد بین روح عبادات و قالب انها تفکیک قایل شود لذا می گوید: شوق راز ونیاز با معشوق و حسرت فوت ان برای کسی که عاشق و مشتاق حضرت دوست است از انجام اعمال ظاهری عبادات برتر است. در واقع انچه که ارزش واقعی دارد روح اعمال و عبادات و شوقی است که به انجام انها داریم نه قالب انها البته با این توضیح که جناب مولوی قالب را هم در ابیات دیکر نفی نمیکند. اما اصالتی برای انها قایل نیست .
اما در عرفان شیعی نماز ترکیبی از کالبد و جان است که حقیقت نماز را تشکیل می دهد
-------------------
آن یکی میرفت در مسجد درون
مردم از مسجد همیآمد برون
گشت پرسان که جماعت را چه بود
که ز مسجد می برون آیند زود
آن یکی گفتش که پیغامبر نماز
با جماعت کرد و فارغ شد ز راز
تو کجا در میروی ای مرد خام
چونک پیغامبر بدادست السلام
گفت آه و دود از آن اه شد برون
آه او میداد از دل بوی خون
آن یکی گفتا بده آن آه را
وین نماز من ترا بادا عطا
گفت دادم آه و پذرفتم نماز
او ستد آن آه را با صد نیاز
شب بخواب اندر بگفتش هاتفی
که خریدی آب حیوان و شفا
حرمت این اختیار و این دخول
شد نماز جملهٔ خلقان قبول
مثنوی-دفتر دوم
مولانا در این ایات از زبان ابلیس میخواهد بین روح عبادات و قالب انها تفکیک قایل شود لذا می گوید: شوق راز ونیاز با معشوق و حسرت فوت ان برای کسی که عاشق و مشتاق حضرت دوست است از انجام اعمال ظاهری عبادات برتر است. در واقع انچه که ارزش واقعی دارد روح اعمال و عبادات و شوقی است که به انجام انها داریم نه قالب انها البته با این توضیح که جناب مولوی قالب را هم در ابیات دیکر نفی نمیکند. اما اصالتی برای انها قایل نیست .
اما در عرفان شیعی نماز ترکیبی از کالبد و جان است که حقیقت نماز را تشکیل می دهد