زحمت/ رحمت<br />
<br />
روزه زحمت آور روزه رحمت آور<br />
<br />
همه اش تنها نقطه ای تفاوت است.<br />
<br />
و این تفاوت نقطه ای در نوع نگاه وبینش تو دیگر یک نقطه نیست که تفاوت میان زخم و مرهم،ناز و نیاز،نوازش و سوزش،تکلیف و تشریف و خلاصه ملک و ملکوت و ظاهر و باطن واقعیت های جهان هستی است.<br />
<br />
کسانی از میان ما برای دستور آفریدگار به دنبال فلسفه و حکمت می گردند خب چه اشکالی دارد؟!<br />
<br />
هیچ! فقط اشکال حکمت و فلسفه این است که دل را آباد نمی کند!به راستی امتحان نکرده ای؟<br />
<br />
دلتنگ ذره ای دلِ آبادم این روزها.<br />
<br />
دل ها ی مردمان قبیله ام را نحیف و رنجور می بینم.<br />
<br />
مردمان قبیله ام با عقل خویش به میهمانی تو آمده اند<br />
<br />
میهمانانی که از صاحبخانه به سفره اش ،به چلچراخ خانه اش،به برج و بارویش پرداخته اند.<br />
<br />
در این میان همه چیز هست و قلب سفره نشینان در جستجوی صاحب سفره نیست.<br />
<br />
<br />
بزرگان قبیله ی من هم رمضان را با تدبیر غذایی تفسیر و معنی می کنند!<br />
<br />
سحر که با سهر آزین بسته شده است را در قاموس باورمندان روزه زحمت ارج و قرب و منزلتی نیست.!<br />
<br />
ناتوانان قبیله من سحر این نازنین پدیده در زمان ها را تنها با خوردن و نوشیدن پیاپی مقویات می شناسند و قورت دادن هلهلکی نماز صبح.<br />
<br />
باز خدای امواتشان را بیامرزد!<br />
<br />
تنومندان قبیله ی من روز شمار سی روزه در سیستم عامل ذهن و دل خویش نصب نموده اند که پایان هر روز را آلارم می دهد.<br />
<br />
بیچاره بی جثه ها نیز بین صفر و یک برنامه عقل و ذوق و دل پر آرایه ی خویش در روزه داری با هزاران درد و مرض امر خدای خود ساخته را فرمان می برند!!!<br />
<br />
<br />
خلاصه سرگشته ی فربهیِ دلی خدا خواه هستم .<br />
<br />
دلی که به لعلکم تتقون محکم است<br />
<br />
نه به حکمت ها و چراهای بشر ساز<br />
<br />
دلی سالم همان دلی که به محضرش باید ببری! آری باید ببری.زحمت/ رحمت

روزه زحمت آور روزه رحمت آور

همه اش تنها نقطه ای تفاوت است.

و این تفاوت نقطه ای در نوع نگاه وبینش تو دیگر یک نقطه نیست که تفاوت میان زخم و مرهم،ناز و نیاز،نوازش و سوزش،تکلیف و تشریف و خلاصه ملک و ملکوت و ظاهر و باطن واقعیت های جهان هستی است.

کسانی از میان ما برای دستور آفریدگار به دنبال فلسفه و حکمت می گردند خب چه اشکالی دارد؟!

هیچ! فقط اشکال حکمت و فلسفه این است که دل را آباد نمی کند!به راستی امتحان نکرده ای؟

دلتنگ ذره ای دلِ آبادم این روزها.

دل ها ی مردمان قبیله ام را نحیف و رنجور می بینم.

مردمان قبیله ام با عقل خویش به میهمانی تو آمده اند

میهمانانی که از صاحبخانه به سفره اش ،به چلچراخ خانه اش،به برج و بارویش پرداخته اند.

در این میان همه چیز هست و قلب سفره نشینان در جستجوی صاحب سفره نیست.


بزرگان قبیله ی من هم رمضان را با تدبیر غذایی تفسیر و معنی می کنند!

سحر که با سهر آزین بسته شده است را در قاموس باورمندان روزه زحمت ارج و قرب و منزلتی نیست.!

ناتوانان قبیله من سحر این نازنین پدیده در زمان ها را تنها با خوردن و نوشیدن پیاپی مقویات می شناسند و قورت دادن هلهلکی نماز صبح.

باز خدای امواتشان را بیامرزد!

تنومندان قبیله ی من روز شمار سی روزه در سیستم عامل ذهن و دل خویش نصب نموده اند که پایان هر روز را آلارم می دهد.

بیچاره بی جثه ها نیز بین صفر و یک برنامه عقل و ذوق و دل پر آرایه ی خویش در روزه داری با هزاران درد و مرض امر خدای خود ساخته را فرمان می برند!!!


خلاصه سرگشته ی فربهیِ دلی خدا خواه هستم .

دلی که به لعلکم تتقون محکم است

نه به حکمت ها و چراهای بشر ساز

دلی سالم همان دلی که به محضرش باید ببری! آری باید ببری.

سیدمحمد عبداللهینوشته . لینک . به قلم سیدمحمد عبداللهی در 13 خرداد 1397 ساعت 12:11

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام