محرک های ناخوشایند در دعوت به نماز<br />
از ديدگاه روانشناسان و مربيان تعليم و تربيت، احساسات و عواطف مهم ترين نقش را در تکوين شخصيت، تنظيم هدف ها و برنامه هاي زندگي و روابط فردي و اجتماعي انسان ها دارند و پرورش احساس مذهبي کاري ظريف و حساس و در عين حال بسيار ساده و آسان است. هرگاه شناختي که انسان نسبت به پديده ها و مسائل مختلف پيدا مي کند، توأم با احساسات ناخوشايند و نامطلوب باشد، نتيجه اي جز به وجود آمدن نگرش منفي و دلزدگي و بيزاري رواني و بازدارنده به همراه نخواهد داشت،که تغيير چنين نگرشي نيز مستلزم تلاش بسيار خواهد بود.<br />
بنابراين در تعليم و تربيت به طور اعم و تربيت مذهبي به طور خاص و تربیت عبادی، آن هم در موضوع نماز به طور اخص توجه به نقش خوشاينديِ احساس نسبت به امور مورد نظر بسيار مهم و تعيين کننده است. این مقوله در دوران کودکي و نوجواني بسیار مهم تر و حساس تر است چرا که کودک و نوجوان نسبت به بزرگسالان بسیار عاطفی تر، زودرنج تر و حساس تر بوده و محرک های احساسی در تمایلات وی اثرگذارتر است.<br />
فرآیند تربیت دینی به دلیل اهمیت و ظرافت آن همواره و بویژه امروزه با مشکلات و تنگناهای مختلفی روبرو بوده است. عدم توجه به این مشکلات و معضلات باعث ناکارآندی نظام تربیت دینی شده و بعضاً چه بسا نتیجه ای معکوس را هم درپی داشته باشد.<br />
از مهم ترین این معضلات می توان به وجود محرک های ناخوشایندی اشاره کرد که در دعوت به نماز تأثیر منفی داشته و احساس نامطلوبی را نسبت به این فریضه الهی در محیط آموزشی ایجاد خواهد کرد.<br />
بر پایی نماز در مدارس وظیفه ای خطیر و بسیار حساس است، زیرا مدارس جدای از ویژگیهای منحصر به فرد، محل تشویق، اضطراب، رقابت های نگران کننده توأم با شکست و پدیده های ناخوشایند دیگری است که هر کدام از آن ها به تنهایی قادر به تبدیل محرکهای خنثی به محرکهای شرطی نیرومند فراخوان اضطراب و حالات ناخوشایند روانی می باشند.بنابراین ایجاد اصلاحات بنیادی به منظور تغییر در نگرش دانش آموزان نسبت به مناسک جاری به ویژه نماز جماعت می تواند زمینه ساز تحولات اساسی در شخصیت دانش آموزان شود و نه تنها نگرش آنها را نسبت به صورت ظاهری عبادات بهبود بخشد. در برخی بررسی های انجام شده  نسبت به محیط های تربیت دینی کنونی این موارد به عنوان نمونه هایی از محرک های ناخوشایند ذکر شده اند:<br />
1.	برگزاری کلاس های تعلیمات دینی در ساعات نامساعد<br />
2.	گرفتن وقت تفریح کودک و نوجوان مانند: وقت بازی و تماشای فیلم، به انگیزه نماز خواندن آنها<br />
3.	دعوت کودک به نماز در زمانی که به تازگی تنبیه شده است<br />
4.	خسته کردن کودک یا نوجوان با برنامه های اضافی و تعقیبات نماز<br />
بهتر است در مدرسه قبل از شروع نماز برنامه هایی تدارك دیده شود كه زمینه ساز احساسی خوشایند برای دانش آموزان باشد، تا عزم و اراده و رغبت و انگیزه لازم برای انجام این فریضه، با طیب خاطر در آنان پدید آید. <br />
<br />
<br />
<br />
محرک های ناخوشایند در دعوت به نماز
از ديدگاه روانشناسان و مربيان تعليم و تربيت، احساسات و عواطف مهم ترين نقش را در تکوين شخصيت، تنظيم هدف ها و برنامه هاي زندگي و روابط فردي و اجتماعي انسان ها دارند و پرورش احساس مذهبي کاري ظريف و حساس و در عين حال بسيار ساده و آسان است. هرگاه شناختي که انسان نسبت به پديده ها و مسائل مختلف پيدا مي کند، توأم با احساسات ناخوشايند و نامطلوب باشد، نتيجه اي جز به وجود آمدن نگرش منفي و دلزدگي و بيزاري رواني و بازدارنده به همراه نخواهد داشت،که تغيير چنين نگرشي نيز مستلزم تلاش بسيار خواهد بود.
بنابراين در تعليم و تربيت به طور اعم و تربيت مذهبي به طور خاص و تربیت عبادی، آن هم در موضوع نماز به طور اخص توجه به نقش خوشاينديِ احساس نسبت به امور مورد نظر بسيار مهم و تعيين کننده است. این مقوله در دوران کودکي و نوجواني بسیار مهم تر و حساس تر است چرا که کودک و نوجوان نسبت به بزرگسالان بسیار عاطفی تر، زودرنج تر و حساس تر بوده و محرک های احساسی در تمایلات وی اثرگذارتر است.
فرآیند تربیت دینی به دلیل اهمیت و ظرافت آن همواره و بویژه امروزه با مشکلات و تنگناهای مختلفی روبرو بوده است. عدم توجه به این مشکلات و معضلات باعث ناکارآندی نظام تربیت دینی شده و بعضاً چه بسا نتیجه ای معکوس را هم درپی داشته باشد.
از مهم ترین این معضلات می توان به وجود محرک های ناخوشایندی اشاره کرد که در دعوت به نماز تأثیر منفی داشته و احساس نامطلوبی را نسبت به این فریضه الهی در محیط آموزشی ایجاد خواهد کرد.
بر پایی نماز در مدارس وظیفه ای خطیر و بسیار حساس است، زیرا مدارس جدای از ویژگیهای منحصر به فرد، محل تشویق، اضطراب، رقابت های نگران کننده توأم با شکست و پدیده های ناخوشایند دیگری است که هر کدام از آن ها به تنهایی قادر به تبدیل محرکهای خنثی به محرکهای شرطی نیرومند فراخوان اضطراب و حالات ناخوشایند روانی می باشند.بنابراین ایجاد اصلاحات بنیادی به منظور تغییر در نگرش دانش آموزان نسبت به مناسک جاری به ویژه نماز جماعت می تواند زمینه ساز تحولات اساسی در شخصیت دانش آموزان شود و نه تنها نگرش آنها را نسبت به صورت ظاهری عبادات بهبود بخشد. در برخی بررسی های انجام شده نسبت به محیط های تربیت دینی کنونی این موارد به عنوان نمونه هایی از محرک های ناخوشایند ذکر شده اند:
1. برگزاری کلاس های تعلیمات دینی در ساعات نامساعد
2. گرفتن وقت تفریح کودک و نوجوان مانند: وقت بازی و تماشای فیلم، به انگیزه نماز خواندن آنها
3. دعوت کودک به نماز در زمانی که به تازگی تنبیه شده است
4. خسته کردن کودک یا نوجوان با برنامه های اضافی و تعقیبات نماز
بهتر است در مدرسه قبل از شروع نماز برنامه هایی تدارك دیده شود كه زمینه ساز احساسی خوشایند برای دانش آموزان باشد، تا عزم و اراده و رغبت و انگیزه لازم برای انجام این فریضه، با طیب خاطر در آنان پدید آید.



محسن ابراهیمینوشته . لینک . به قلم محسن ابراهیمی در 8 اسفند 1396 ساعت 20:25

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام