نمونه هایی از برنامه درسی پنهان
یکی از عوامل مؤثر در تربیت دینی و عبادی، محیط انسانی و طبیعی است. سخن از تأثیر محیط طبیعی پیرامونی بر تربیت دینی دارای پیشینه بلندی است. طرفداران نظریة شناختی ـ اجتماعی، معتقدند که رفتار فرد تحت تأثیر نیروهای اجتماعی است، ولی چگونگی برخورد و چگونگی تأثیرگذاری بر نیروهای اجتماعی در اختیار فرد است. در این دیدگاه، «انسان موجودی فعال و در عین حال، به شکلی قانونمند تحت تأثیر محیط است. به این ترتیب، فرد و محیط بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند.» بنابراین، نقش محیط و فضا را در تربیت به طور عام، و در تربیت دینی به طور خاص، نمیتوان منکر شد.
در صدر اسلام، اولین مکان تعلیم و تربیت مسجد و محور این آموزش، قرآن کریم بوده است. این سیره در زمان ائمة معصومین(ص) نیز رایج بوده است. بنابراین، مسجد در واقع کهنترین دانشگاه اسلامی و پایگاه اساسیترین تعلیمات در تاریخ آموزش اسلامی بوده است. با اندک تأمل روشن میشود که این کاربرد مسجد در آن زمان، نقش مراکز یادگیری پیشرفته امروزی را ایفا میکرده است.
این شیوه یادآور این نکته کلیدی است که فضای معنوی و محیط یادگیریای که روح معنویت در آن حاکم است، از قبیل حضور در مسجد و دیدن جلوههایی از کارکردهای تربیتی، اخلاقی، جامعهشناختی و روانشناختی اسلام، نقش بسزایی در آشنایی با بایستههای زندگی یک دانشآموز و یا دانشجوی مسلمان دارد.
امروزه در میان متخصصان برنامهریزی درسی، این پرسش مطرح است: همانطور که در طراحی برنامة درسی به هدف، روش یادگیری، محتوا و ارزشیابی دقت میشود، آیا باید به نقش فضا و محیط هم توجه شود؟ بر اساس برخی از دیدگاههای برنامة درسی، یکی از عناصر دخیل در طراحی برنامة درسی، فضا و مدرسه است.
از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است و در اجتماع زندگی میکند، پس از خانواده، یکی از مؤثرترین نهادهای تأثیرگذار بر پایههای تربیت، به ویژه تربیت دینی و اخلاقی، مدرسه است. تربیت اخلاقی نیز بدون شک متأثر از محیط میباشد. از جمله محیطهایی که دانشآموزان از آن تأثیر میپذیرند، مدرسه است. مدرسه و کلاس درس، به وجود آورنده فضایی است که دانشآموزان در آن تربیت میشوند. دانشآموزان، همانطور که در مدرسه از معلم الگوبرداری میکنند، از فضا و محیط مدرسه نیز تأثیر میپذیرند.
نتایج پژوهشهای انجام شده، این ادعا را تأیید میکند. در تحقیقات انجام شده پیرامون بررسی عوامل مؤثر بر گرایش دانشآموزان به نماز و سایر مسائل عبادی و اعتقادی، به صراحت بر این نکته تأکید شده است که میزان پایبندی عوامل اجرایی، معلمان و مدیران به نماز و رعایت سایر نکات اخلاقی اعتقادی، در گرایش یا عدم گرایش دانشآموزان به مسائل اعتقادی مؤثر بوده است.
دانشآموزان بسیاری از گرایشها و ارزشها را از فرهنگ حاکم بر مدرسه میآموزند. منظور از فرهنگ حاکم، همۀ گرایشها و ارزشهای رایج در محیط مدرسه است. مدرسهای که کادر آن میان دانشآموزان تفاوتی قائل نمیشوند، به دانشآموزان ارزش برابری انسانها را میآموزد و آنان را متوجه این نکته میکنند که ارزش هر انسانی، در گوهر وجودی او نهفته است. در مقابل معلمی که به انجام وظایف خود در زمان مقرر اهمیتی نمیدهد، به طور ناخودآگاه بیتعهدی و بینظمی را ترویج میکند. و یا نوع برخورد و روابط حاکم در مدرسه و کلاس درس، میتواند استبدادی یا آزادمنشانه باشد. اینها در رفتار دانشآموزان تأثیرگذار است.
بنابراین ساختار اداری، فیزیکی و ظاهری مدرسه، تعامل معلم با دانشآموزان و نیز تعامل دانشآموزان با یکدیگر در مدرسه، نقش جدی در تربیت اخلاقی دانشآموزان ایفا میکند. این تأثیر میتواند در بُعد منفی و یا در بُعد مثبت باشد.سه راه اساسی برای انتقال ارزشهای اخلاقی در مدارس وجود دارد: برنامة درسی رسمی، برنامه درسی پنهان، و تعاملات شخصی بین معلمان و دانشآموزان. در مجموع، همه فعالیتهای رسمی و غیررسمی، که در مدارس و نهادهای آموزشی انجام میگیرد، تأثیر ضمنی خود را بر عقاید، رفتار و نگرش فراگیران میگذارد. از این تأثیرات ضمنی، در برنامة درسی، به برنامة درسی پنهان یا پوچ تعبیر میشود.
برنامة درسی پنهان و برنامة درسی پوچ یا مغفول، بدین معنا هستند که دانشآموزان در جریان حضور در نظام آموزشی و شکلگیری دامنة تجربههایشان، تحت تأثیر این گونه برنامه های غیرآشکار قرار دارند. این نوع برنامه ها، از یادگیریهایی حکایت میکنند که در چارچوب اجرای برنامه تصریح شده و به دلیل حضور در متن فرهنگ حاکم بر نظام آموزشی، توسط دانشآموزان تجربه می شوند. عمدتاً این تجارب در قالب مجموعهای از انتظارها و ارزشها تبلور مییابند.
بنابراین، اگر یکی از تجارب تربیتی فراگیران، تربیت عبادی بود، نباید از نقش مدرسه و آنچه که در این فضا میگذرد، غافل شد. فضاییکه دانشآموز ابتدایی برای فراگیری نیاز دارد، غیر از فضای مطلوب برای دانشآموزان مقاطع بالاتر تحصیلی است. برای کودک در سال های ابتدایی، فضای آماده شده بایستی کاملاً متناسب با سن وی باشد. همچنین فضای یادگیری باید:
ـ حاوی مواد و منابعی باشد که ارزشهای مربوط به عبادت و پرستش در آن مورد احترام باشند.
ـ معنویت را در دانشآموزان تقویت کند.
ـ فعالیتهای گروهی، در عین تلاش و رقابت برای برتری، بر محور ارزشهای الهی باشد.
ـ هرگونه تعاملی باید بر محور دستورات و تعالیم دینی اسلام باشد.
ـ محیط یادگیری با سطح رشد دانشآموزان هماهنگ باشد.
ـ محیط یادگیری فضایی دلسوزانه و سرشار از اعتماد بین شاگردان و معلم باشد، به گونهای که دانشآموز از بیان ایدههای خود ترسی نداشته باشد.
اگر چنین فضایی بر مدارس حاكم باشد، روحیه معنوی دانش آموزان افزایش مییابد و در نمازخانه مدرسه ارتباط شوق آمیز همسالان گسترش مییابد. سالن نمازخانه مدرسه كه مثلا با موكت سبز رنگی آراسته شده، تمیزی، سادگی و زیبایی در آن موج میزند، محیط مناسب و دلپذیری را برای اقامه نماز فراهم میسازد. استفاده از رنگ های آرامش بخش، همچون آبی و نیلی و فیروزهای، بهرهگیری از خطوط منحنی دیوارها و محراب، فضای نمازخانه را گیرا و دلنشین میسازد. استشمام بوی عطر و گلاب و نورپردازی جالب با رنگ های سبز و پخش ملایم نوای گوش نواز تواشیح مربوط به اسماء اللّه، قبل از شروع نماز، محیط را سرشار از حال و هوایی معنوی و روحانی میكند. بیان قصه های لطیف و خاطرههای زیبا و اجرای نمایشنامههای دلانگیز با زبانی شیرین و دوست داشتنی، برای ارائه احكام و روشهای اخلاقی و نماز سازی و تصویر سازی از ارزش ها و رفتار انسان های وارسته و رهبران و اسوه های مذهبی، تأثیرات بسیار مؤثری در یادگیری و گرایش و پایداری نسبت به ارزش های مذهبی و فهم درست از اقامه حقیقی نماز، در بین دانش آموزان به جای خواهد گذاشت.
برپایی نماز در مدارس، همراه با معلمان و مربیان و مدیر و همچنین اقامه نماز در پارك ها و یا برگزاری آن در میدان های ورزشی، اردوها و مجامع عمومی، میتواند برای دانش آموزان دل انگیز و به یاد ماندنی باشد.
توجه به سرویس های بهداشتی و وضو خانه مدارس و پاكی و تمیزی آن، در ترغیب دانش آموزان برای گرفتن وضو و شركت در جمع دانش آموزان در نماز خانه مدرسه بسیار مؤثر است. در برخی تحقیقات انجام شده این نتیجه بدست آمده است که از مهم ترین موانع جذب دانش آموزان به نماز نامناسب و غیربهداشتی بودن محیط وضوخانه، کثیف بودن موکت نمازخانه و نامناسب بودن فضای آن بوده است.
برخورد با چهره گشاده و باز در این هنگام، همه و همه زمینه های آماده سازی و تقویت و افزایش گرایش به نماز را در دانش آموزان فراهم میسازد. قران در این باره با صراحت تمام میفرماید: «و أمر اهلك بالصّلاه و اصطبر علیها» و تو اهلت را به برپایی نماز بخوان و خود نیز بر آن پایدار و صبور باش. به همین جهت، در خانواده بزرگ مدرسه نیز، قدرت و تحمل و صبر و حوصله مدیر، ناظم و مربی پرورشی و معلم راهنما برای برپایی نماز باید بالا باشد و از سخت گیری های بی مورد و تحقیر دانش آموزان در فراخوانی به این امر الهی، جداً باید خود داری شود، برای نماز از بهترین مكان ها و بهترین لباس ها استفاده شود و از محل تنگ و تاریك و كثیف و مخروبه پرهیز گردد. برای شركت دادن دانش آموزان كلاس اول و دوم دبستان در نماز جماعت باید توسط معلم به تدریج در كلاس زمینه سازی شود و در آنان تشنگی لازم را برای ورود در جمع سایر همكلاسی ها در نماز خانه فراهم كرد و نیز لازم است به عنوان تشویق، گاه گاهی به همراهی معلم در نماز جماعت مدرسه حضور یابند. محل نماز خانه باید به قدری جذاب و دوست داشتنی و خاطره انگیز باشد كه دانش آموزان قبل از ساعت نماز، مشتاق برپایی آن باشند. ناظم نباید با تند خویی و عتاب و خطاب، زمینه آزردگی روانی دانش آموزان را فراهم آورد. مراقبت باید غیر مستقیم باشد و اگر احیاناً دانش آموزی در انجام نماز كاهلی نشان میدهد، باید در مرحله اول علت آن بررسی شود و سپس زمینه شركت وی در جمع دوستان و همسالان در نماز خانه فراهم آید. برگزاری مراسم و دعوت برای ناهار و یا افطار در نماز خانه، به مناسبت های مختلف، جزء خاطرات فراموش نشدنی دانش آموزان خواهد بود. صبر و بردباری و رفتاری متین و معقول مسؤولان مدرسه، اگر همراه با عطوفت و مهربانی باشد، در دانش آموزان احساس و نگرشی مثبت نسبت به اقامه نماز پدید میآورد.
مقام معظم رهبری توجه به فضای فیزیکی در زمینه نماز را در صدر برنامه های فرهنگی مدارس و دانشگاه ها لازم دانسته و می فرمایند: به مديران آموزش و پرورش و علوم يادآوري میكنم كه سهم مسجد سازي و مسجد پردازي بايد در اعتبارات فعاليتهاي فوق برنامه، در رديف اول و بيش از سهم ديگر بخشهاي اين سر فصل باشد.
یکی از عوامل مؤثر در تربیت دینی و عبادی، محیط انسانی و طبیعی است. سخن از تأثیر محیط طبیعی پیرامونی بر تربیت دینی دارای پیشینه بلندی است. طرفداران نظریة شناختی ـ اجتماعی، معتقدند که رفتار فرد تحت تأثیر نیروهای اجتماعی است، ولی چگونگی برخورد و چگونگی تأثیرگذاری بر نیروهای اجتماعی در اختیار فرد است. در این دیدگاه، «انسان موجودی فعال و در عین حال، به شکلی قانونمند تحت تأثیر محیط است. به این ترتیب، فرد و محیط بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند.» بنابراین، نقش محیط و فضا را در تربیت به طور عام، و در تربیت دینی به طور خاص، نمیتوان منکر شد.
در صدر اسلام، اولین مکان تعلیم و تربیت مسجد و محور این آموزش، قرآن کریم بوده است. این سیره در زمان ائمة معصومین(ص) نیز رایج بوده است. بنابراین، مسجد در واقع کهنترین دانشگاه اسلامی و پایگاه اساسیترین تعلیمات در تاریخ آموزش اسلامی بوده است. با اندک تأمل روشن میشود که این کاربرد مسجد در آن زمان، نقش مراکز یادگیری پیشرفته امروزی را ایفا میکرده است.
این شیوه یادآور این نکته کلیدی است که فضای معنوی و محیط یادگیریای که روح معنویت در آن حاکم است، از قبیل حضور در مسجد و دیدن جلوههایی از کارکردهای تربیتی، اخلاقی، جامعهشناختی و روانشناختی اسلام، نقش بسزایی در آشنایی با بایستههای زندگی یک دانشآموز و یا دانشجوی مسلمان دارد.
امروزه در میان متخصصان برنامهریزی درسی، این پرسش مطرح است: همانطور که در طراحی برنامة درسی به هدف، روش یادگیری، محتوا و ارزشیابی دقت میشود، آیا باید به نقش فضا و محیط هم توجه شود؟ بر اساس برخی از دیدگاههای برنامة درسی، یکی از عناصر دخیل در طراحی برنامة درسی، فضا و مدرسه است.
از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است و در اجتماع زندگی میکند، پس از خانواده، یکی از مؤثرترین نهادهای تأثیرگذار بر پایههای تربیت، به ویژه تربیت دینی و اخلاقی، مدرسه است. تربیت اخلاقی نیز بدون شک متأثر از محیط میباشد. از جمله محیطهایی که دانشآموزان از آن تأثیر میپذیرند، مدرسه است. مدرسه و کلاس درس، به وجود آورنده فضایی است که دانشآموزان در آن تربیت میشوند. دانشآموزان، همانطور که در مدرسه از معلم الگوبرداری میکنند، از فضا و محیط مدرسه نیز تأثیر میپذیرند.
نتایج پژوهشهای انجام شده، این ادعا را تأیید میکند. در تحقیقات انجام شده پیرامون بررسی عوامل مؤثر بر گرایش دانشآموزان به نماز و سایر مسائل عبادی و اعتقادی، به صراحت بر این نکته تأکید شده است که میزان پایبندی عوامل اجرایی، معلمان و مدیران به نماز و رعایت سایر نکات اخلاقی اعتقادی، در گرایش یا عدم گرایش دانشآموزان به مسائل اعتقادی مؤثر بوده است.
دانشآموزان بسیاری از گرایشها و ارزشها را از فرهنگ حاکم بر مدرسه میآموزند. منظور از فرهنگ حاکم، همۀ گرایشها و ارزشهای رایج در محیط مدرسه است. مدرسهای که کادر آن میان دانشآموزان تفاوتی قائل نمیشوند، به دانشآموزان ارزش برابری انسانها را میآموزد و آنان را متوجه این نکته میکنند که ارزش هر انسانی، در گوهر وجودی او نهفته است. در مقابل معلمی که به انجام وظایف خود در زمان مقرر اهمیتی نمیدهد، به طور ناخودآگاه بیتعهدی و بینظمی را ترویج میکند. و یا نوع برخورد و روابط حاکم در مدرسه و کلاس درس، میتواند استبدادی یا آزادمنشانه باشد. اینها در رفتار دانشآموزان تأثیرگذار است.
بنابراین ساختار اداری، فیزیکی و ظاهری مدرسه، تعامل معلم با دانشآموزان و نیز تعامل دانشآموزان با یکدیگر در مدرسه، نقش جدی در تربیت اخلاقی دانشآموزان ایفا میکند. این تأثیر میتواند در بُعد منفی و یا در بُعد مثبت باشد.سه راه اساسی برای انتقال ارزشهای اخلاقی در مدارس وجود دارد: برنامة درسی رسمی، برنامه درسی پنهان، و تعاملات شخصی بین معلمان و دانشآموزان. در مجموع، همه فعالیتهای رسمی و غیررسمی، که در مدارس و نهادهای آموزشی انجام میگیرد، تأثیر ضمنی خود را بر عقاید، رفتار و نگرش فراگیران میگذارد. از این تأثیرات ضمنی، در برنامة درسی، به برنامة درسی پنهان یا پوچ تعبیر میشود.
برنامة درسی پنهان و برنامة درسی پوچ یا مغفول، بدین معنا هستند که دانشآموزان در جریان حضور در نظام آموزشی و شکلگیری دامنة تجربههایشان، تحت تأثیر این گونه برنامه های غیرآشکار قرار دارند. این نوع برنامه ها، از یادگیریهایی حکایت میکنند که در چارچوب اجرای برنامه تصریح شده و به دلیل حضور در متن فرهنگ حاکم بر نظام آموزشی، توسط دانشآموزان تجربه می شوند. عمدتاً این تجارب در قالب مجموعهای از انتظارها و ارزشها تبلور مییابند.
بنابراین، اگر یکی از تجارب تربیتی فراگیران، تربیت عبادی بود، نباید از نقش مدرسه و آنچه که در این فضا میگذرد، غافل شد. فضاییکه دانشآموز ابتدایی برای فراگیری نیاز دارد، غیر از فضای مطلوب برای دانشآموزان مقاطع بالاتر تحصیلی است. برای کودک در سال های ابتدایی، فضای آماده شده بایستی کاملاً متناسب با سن وی باشد. همچنین فضای یادگیری باید:
ـ حاوی مواد و منابعی باشد که ارزشهای مربوط به عبادت و پرستش در آن مورد احترام باشند.
ـ معنویت را در دانشآموزان تقویت کند.
ـ فعالیتهای گروهی، در عین تلاش و رقابت برای برتری، بر محور ارزشهای الهی باشد.
ـ هرگونه تعاملی باید بر محور دستورات و تعالیم دینی اسلام باشد.
ـ محیط یادگیری با سطح رشد دانشآموزان هماهنگ باشد.
ـ محیط یادگیری فضایی دلسوزانه و سرشار از اعتماد بین شاگردان و معلم باشد، به گونهای که دانشآموز از بیان ایدههای خود ترسی نداشته باشد.
اگر چنین فضایی بر مدارس حاكم باشد، روحیه معنوی دانش آموزان افزایش مییابد و در نمازخانه مدرسه ارتباط شوق آمیز همسالان گسترش مییابد. سالن نمازخانه مدرسه كه مثلا با موكت سبز رنگی آراسته شده، تمیزی، سادگی و زیبایی در آن موج میزند، محیط مناسب و دلپذیری را برای اقامه نماز فراهم میسازد. استفاده از رنگ های آرامش بخش، همچون آبی و نیلی و فیروزهای، بهرهگیری از خطوط منحنی دیوارها و محراب، فضای نمازخانه را گیرا و دلنشین میسازد. استشمام بوی عطر و گلاب و نورپردازی جالب با رنگ های سبز و پخش ملایم نوای گوش نواز تواشیح مربوط به اسماء اللّه، قبل از شروع نماز، محیط را سرشار از حال و هوایی معنوی و روحانی میكند. بیان قصه های لطیف و خاطرههای زیبا و اجرای نمایشنامههای دلانگیز با زبانی شیرین و دوست داشتنی، برای ارائه احكام و روشهای اخلاقی و نماز سازی و تصویر سازی از ارزش ها و رفتار انسان های وارسته و رهبران و اسوه های مذهبی، تأثیرات بسیار مؤثری در یادگیری و گرایش و پایداری نسبت به ارزش های مذهبی و فهم درست از اقامه حقیقی نماز، در بین دانش آموزان به جای خواهد گذاشت.
برپایی نماز در مدارس، همراه با معلمان و مربیان و مدیر و همچنین اقامه نماز در پارك ها و یا برگزاری آن در میدان های ورزشی، اردوها و مجامع عمومی، میتواند برای دانش آموزان دل انگیز و به یاد ماندنی باشد.
توجه به سرویس های بهداشتی و وضو خانه مدارس و پاكی و تمیزی آن، در ترغیب دانش آموزان برای گرفتن وضو و شركت در جمع دانش آموزان در نماز خانه مدرسه بسیار مؤثر است. در برخی تحقیقات انجام شده این نتیجه بدست آمده است که از مهم ترین موانع جذب دانش آموزان به نماز نامناسب و غیربهداشتی بودن محیط وضوخانه، کثیف بودن موکت نمازخانه و نامناسب بودن فضای آن بوده است.
برخورد با چهره گشاده و باز در این هنگام، همه و همه زمینه های آماده سازی و تقویت و افزایش گرایش به نماز را در دانش آموزان فراهم میسازد. قران در این باره با صراحت تمام میفرماید: «و أمر اهلك بالصّلاه و اصطبر علیها» و تو اهلت را به برپایی نماز بخوان و خود نیز بر آن پایدار و صبور باش. به همین جهت، در خانواده بزرگ مدرسه نیز، قدرت و تحمل و صبر و حوصله مدیر، ناظم و مربی پرورشی و معلم راهنما برای برپایی نماز باید بالا باشد و از سخت گیری های بی مورد و تحقیر دانش آموزان در فراخوانی به این امر الهی، جداً باید خود داری شود، برای نماز از بهترین مكان ها و بهترین لباس ها استفاده شود و از محل تنگ و تاریك و كثیف و مخروبه پرهیز گردد. برای شركت دادن دانش آموزان كلاس اول و دوم دبستان در نماز جماعت باید توسط معلم به تدریج در كلاس زمینه سازی شود و در آنان تشنگی لازم را برای ورود در جمع سایر همكلاسی ها در نماز خانه فراهم كرد و نیز لازم است به عنوان تشویق، گاه گاهی به همراهی معلم در نماز جماعت مدرسه حضور یابند. محل نماز خانه باید به قدری جذاب و دوست داشتنی و خاطره انگیز باشد كه دانش آموزان قبل از ساعت نماز، مشتاق برپایی آن باشند. ناظم نباید با تند خویی و عتاب و خطاب، زمینه آزردگی روانی دانش آموزان را فراهم آورد. مراقبت باید غیر مستقیم باشد و اگر احیاناً دانش آموزی در انجام نماز كاهلی نشان میدهد، باید در مرحله اول علت آن بررسی شود و سپس زمینه شركت وی در جمع دوستان و همسالان در نماز خانه فراهم آید. برگزاری مراسم و دعوت برای ناهار و یا افطار در نماز خانه، به مناسبت های مختلف، جزء خاطرات فراموش نشدنی دانش آموزان خواهد بود. صبر و بردباری و رفتاری متین و معقول مسؤولان مدرسه، اگر همراه با عطوفت و مهربانی باشد، در دانش آموزان احساس و نگرشی مثبت نسبت به اقامه نماز پدید میآورد.
مقام معظم رهبری توجه به فضای فیزیکی در زمینه نماز را در صدر برنامه های فرهنگی مدارس و دانشگاه ها لازم دانسته و می فرمایند: به مديران آموزش و پرورش و علوم يادآوري میكنم كه سهم مسجد سازي و مسجد پردازي بايد در اعتبارات فعاليتهاي فوق برنامه، در رديف اول و بيش از سهم ديگر بخشهاي اين سر فصل باشد.