وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً
المیزان :
در اين آيه مراد از رسول خصوص رسول خدا (ص) است، به قرينه اينكه از قرآن نام برده، و اگر از آن جناب تعبير به رسول كرده براى اين بوده كه رسالتش را مسجل سازد، و دماغ آن كفار را كه در رسالت و كتاب او طعن مىزدند، به خاك بمالد، و كلمه هجر- به فتحه هاء و سكون جيم- به معناى ترك است.
از ظاهر سياق بر مىآيد كه جمله وَ قالَ الرَّسُولُ عطف باشد بر جمله يَعَضُّ الظَّالِمُ و اين سخن از جمله سخنانى است كه رسول در روز قيامت به پروردگار خود، بر سبيل گلايه و شكايت مىگويد بنا بر اين تعبير به فعل ماضى (با اينكه بايد مضارع به كار مىرفت چون قيامت هنوز نيامده) به عنايت اين است كه بفهماند وقوع قيامت به قدرى حتمى است كه گويى واقع شده، و مراد از قوم آن جناب عموم عرب بلكه عموم امت او است، البته به اعتبار عاصيان امت.
و اما اينكه جمله استينافى و يا عطف بر جمله وَ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا باشد و آيات ما بين آن دو جمله هاى معترضه باشد، از سياق بعيد است. و بنا بر اين قول، لفظ قال به همان معناى ظاهرى به كار رفته، و مراد از قوم آن عده از مردمند كه بر رسالت و كتاب او طعنه مىزدند.
في عيون الاخبار عن الرضا عليه السلام مرة بعد مرة و شيئا بعد شيء: فان قال: فلم أمروا بالقراءة في الصلوة قيل: لئلا يكون القرآن مهجورا مضيعا. و ليكون محفوظا فلا يضمحل و لا يجهل ( نور الثقلین )
المیزان :
در اين آيه مراد از رسول خصوص رسول خدا (ص) است، به قرينه اينكه از قرآن نام برده، و اگر از آن جناب تعبير به رسول كرده براى اين بوده كه رسالتش را مسجل سازد، و دماغ آن كفار را كه در رسالت و كتاب او طعن مىزدند، به خاك بمالد، و كلمه هجر- به فتحه هاء و سكون جيم- به معناى ترك است.
از ظاهر سياق بر مىآيد كه جمله وَ قالَ الرَّسُولُ عطف باشد بر جمله يَعَضُّ الظَّالِمُ و اين سخن از جمله سخنانى است كه رسول در روز قيامت به پروردگار خود، بر سبيل گلايه و شكايت مىگويد بنا بر اين تعبير به فعل ماضى (با اينكه بايد مضارع به كار مىرفت چون قيامت هنوز نيامده) به عنايت اين است كه بفهماند وقوع قيامت به قدرى حتمى است كه گويى واقع شده، و مراد از قوم آن جناب عموم عرب بلكه عموم امت او است، البته به اعتبار عاصيان امت.
و اما اينكه جمله استينافى و يا عطف بر جمله وَ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا باشد و آيات ما بين آن دو جمله هاى معترضه باشد، از سياق بعيد است. و بنا بر اين قول، لفظ قال به همان معناى ظاهرى به كار رفته، و مراد از قوم آن عده از مردمند كه بر رسالت و كتاب او طعنه مىزدند.
في عيون الاخبار عن الرضا عليه السلام مرة بعد مرة و شيئا بعد شيء: فان قال: فلم أمروا بالقراءة في الصلوة قيل: لئلا يكون القرآن مهجورا مضيعا. و ليكون محفوظا فلا يضمحل و لا يجهل ( نور الثقلین )