نماز خانه ای برای من

نماز خانه ای برای من

« کلاس سوم دبستان بودم. هفته هایی که شیفت عصر بودیم، قبل از اذان ظهر به مدرسه می رفتم و امکان خواندن نماز ظهر و عصر در منزل برایم فراهم نبود ومدرسه ما هم نماز خانه نداشت و من نماز ظهر و عصر را در زنگ تفریح در بالکن  مدرسه می خواندنم و چون تنها من نماز ظهر و عصر را در بالکن مدرسه می خواندنم، روزی مدیر مدرسه مرا دید که نماز می خوانم و به همین خاطر یکی از اتاق های انباری مدرسه را به عنوان ...

« کلاس سوم دبستان بودم. هفته هایی که شیفت عصر بودیم، قبل از اذان ظهر به مدرسه می رفتم و امکان خواندن نماز ظهر و عصر در منزل برایم فراهم نبود ومدرسه ما هم نماز خانه نداشت و من نماز ظهر و عصر را در زنگ تفریح در بالکن  مدرسه می خواندنم و چون تنها من نماز ظهر و عصر را در بالکن مدرسه می خواندنم، روزی مدیر مدرسه مرا دید که نماز می خوانم و به همین خاطر یکی از اتاق های انباری مدرسه را به عنوان نماز خانه تمیز و مرتب کرد واز آن روز به بعد من و تعدادی دیگر از دانش آموزان با آرامش بیشتر از قبل از در نمازخانه ، نمازمان را می خواندیم. این بهترین خاطره نماز خواندن من تا به حال بود ....»

منبع؟: خبرگزاری شبستان