نمازش، نماز نیست

نمازش، نماز نیست

نمازش، نماز نيست [1] گفتند: يا رسولَ الله، كسي را مي‌شناسيم كه روزها روزه مي‌گيرد و شب‌ها را با نماز، به صبح مي‌رساند؛ اما خُلقي تنگ دارد و تندخو است. گاهي نيز زبان به دشنام مي‌گشايد و آنچه نبايد گفت، مي‌گويد. او را چگونه مي‌بينيد؟ فرمود: نمازي كه زبان را از سخن زشت نبندد و خوي آدمي را نيكو نگرداند، نماز نيست. او اهل دوزخ است، نه اهل نماز.[2]   ...

نمازش، نماز نيست [1]

گفتند: يا رسولَ الله، كسي را مي‌شناسيم كه روزها روزه مي‌گيرد و شب‌ها را با نماز، به صبح مي‌رساند؛ اما خُلقي تنگ دارد و تندخو است. گاهي نيز زبان به دشنام مي‌گشايد و آنچه نبايد گفت، مي‌گويد. او را چگونه مي‌بينيد؟

فرمود: نمازي كه زبان را از سخن زشت نبندد و خوي آدمي را نيكو نگرداند، نماز نيست. او اهل دوزخ است، نه اهل نماز.[2]

 

[1]. رضا بابايي ؛ نماز در حكايت‌ها و داستان‌ها ؛ ص 30

[2]. بحار الانوار، ج71، ص 394.