نماز با کسر حقوق
يك مهندس روسى تعدادى كارگر ايرانى را براى كار استخدام كرده بود. كارگران بنا به وظيفه شرعى، وقت اذان ظهر كه مى شد، براى خواندن نماز دست از كار مى كشيدند. يك روز مهندس به آنها اخطار مى دهد كه اگر هنگام كار، نماز بخوانند، آخر ماه از حقوقشان كسر مى شود. كسانى كه ايمان ضعيف و سست داشتند، از ترس كم شدن حقوقشان، نماز را به آخر وقت مى گذاردند، اما عده اى بدون ترس از كم شدن حقوق، همچنان در اول وقت، نماز ...
يك مهندس روسى تعدادى كارگر ايرانى را براى كار استخدام كرده بود. كارگران بنا به وظيفه شرعى، وقت اذان ظهر كه مى شد، براى خواندن نماز دست از كار مى كشيدند.
يك روز مهندس به آنها اخطار مى دهد كه اگر هنگام كار، نماز بخوانند، آخر ماه از حقوقشان كسر مى شود. كسانى كه ايمان ضعيف و سست داشتند، از ترس كم شدن حقوقشان، نماز را به آخر وقت مى گذاردند، اما عده اى بدون ترس از كم شدن حقوق، همچنان در اول وقت، نماز ظهر و عصرشان را مى خواندند.
آخر ماه، مهندس به آنها كه همچنان نمازشان را ظهر خوانده بودند، بيشتر از حقوق عادى ماهيانه پرداخت مى كند. كسانى كه نماز خود را به بعد از كار گذاشته بودند، به مهندس اعتراض مى كنند كه چرا حقوق آنها را زياد داده است.
مهندس مى گويد:
اهميت دادن آنها به نماز و صرف نظر كردن از كسر حقوق، نشانگر آن است كه ايمان آنها بيشتر از شماست و اين قبيل آدمها هرگز در كار خيانت نمى كنند، همچنانكه به نماز خود خيانت نكردند.
برگرفته از :«بهترين پناهگاه حكايات و داستان هاى نماز» نوشته رحيم كارگر محمديارى