نماز باید این چنین باشد...
امام رضا عليه السلام: مبادا در نمازت تنبلى و يا در آن سستى كنى و يا حقّش را خوار بشمارى و يا حد و مرزش را تباه نمايى و يا مانند نوك زدن خروس، تند و كوتاه سجده كنى و يا نمازت را سبك بگيرى و يا به جاى آن به كالاى دنيا سرگرم شوى و يا در غير وقتش بخوانى .... هر گاه خواستى به نماز برخيزى، سست و خوابآلود و شتابان و بازىكنان بر نمىخيزى؛ بلكه آن را با آرامش و وقار و درنگ به جا مىآور ...
امام رضا عليه السلام: مبادا در نمازت تنبلى و يا در آن سستى كنى و يا حقّش را خوار بشمارى و يا حد و مرزش را تباه نمايى و يا مانند نوك زدن خروس، تند و كوتاه سجده كنى و يا نمازت را سبك بگيرى و يا به جاى آن به كالاى دنيا سرگرم شوى و يا در غير وقتش بخوانى ....
هر گاه خواستى به نماز برخيزى، سست و خوابآلود و شتابان و بازىكنان بر نمىخيزى؛ بلكه آن را با آرامش و وقار و درنگ به جا مىآورى. و فروتن و افتاده باش؛ فروتن و افتاده براى خداى عز و جل با هالهاى از بيم و هراس، اميدوار و بيمناك، همراه با آرامش و ترس و احتياط. پس در پيشگاه او همچون بنده گناهكار فرارى در پيش اربابش بايست. پاهايت را در يك رديف قرار ده و خود را راست نگه دار و به راست و چپ، روى مگردان، گويا كه او را مىبينى، كه اگر تو او را نمىبينى، او تو را مىبيند. با ريشت و هيچ يك از اندامت بازى مكن و انگشتانت را مشكن و بدنت را مخاران و به بينى و يا لباست مشغول مشو و در حالى كه بر دهانت چيزى بستهاى، نماز مخوان و براى زنان جايز نيست كه با نقاب نماز بخوانند.
هنگام ايستادن، ديدهات به سجدهگاهت باشد و اظهار بىتابى و بىقرارى و ترس كن و با اين حالت به سوى خداى عز و جل اشتياق نشان بده و سنگينىات را گاه بر اين پا و گاه بر ديگرى مينداز و همچون كسى كه آخرين نمازش را مىخواند، نماز بگزار، گويى مىبينى كه ديگر هرگز نماز نمىخوانى. بدان كه در پيشگاه [خداى] جبّار هستى. با هيچ چيز، بازى مكن و در خود فرو مرو و دلت را [براى نماز] خالى ساز و به نمازت مشغول باش و دستانت را رها كن و بر رانهايت بنه.
به هنگام آغاز نماز، تكبير بگو و دستانت را تا رو به روى گوشهايت بالا ببر و انگشتان شست را از برابر گوشهايت مگذران و در نماز واجب، دستانت را آن اندازه بالا مياور تا از سرت بگذرد، گرچه در نماز مستحب و وَتر، اشكالى ندارد.
هنگامى كه ركوع كردى، برآمدگى زانوانت را با كف دستانت در بر گير و انگشتانت را از هم باز كن و پس از سر بر داشتن از ركوع، راست بايست تا همه مفصلها به جاى خود برگردند. سپس سجده كن و پيشانىات را بر زمين بنه و كف دستانت را بر خاك بگذار و انگشتانت را به هم بچسبان و آنها را رو به قبله قرار بده.
هنگام نشستن، بر سمت راست بدنت منشين؛ بلكه آن را بلند كن و بر سرينت بنشين و يك دستت را بر دست ديگرت مگذار؛ بلكه آن دو را رها كن؛ چرا كه آن كار همان تكفير و دست بر هم نهادن اهل كتاب است. و در نمازت، خميازه مكش، آروغ مزن و با تمام سعى و توان، مانع آن دو شو و هنگامى كه عطسه كردى، بگو:
«الحمد للَّه؛ سپاس، مخصوص خداوند است» و بر سجدهگاهت پا مگذار و پس و پيش مرو، و در حالى كه يكى از دو پليدى (ادرار و مدفوع) در تو هست، نماز مخوان و اگر در نماز، فشارى احساس كردى، نماز را رها كن، مگر اين كه بتوانى بر آن صبر كنى، بدون اين كه به نمازت زيانى برساند، و با همه دلت به خداوند روى آور تا خداوند به تو روى آورد.
وضو را كامل بگير و پيشانى را بر خاك بمال. هنگامى كه به نمازت روى آورى، خداوند به تو روى مىآورد و هنگامى كه روى بگردانى، خدا نيز از تو روى مىگرداند.[1]
[1] . محمدى رىشهرى، محمد، شناخت نامه نماز، 2جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر - قم - ايران، چاپ: 1، 1392 ه.ش.