راهکارهایی برای عبادت بهتر
مقدمه فطرت خداجوی انسان تشنه عبادت است و وجدان بیدار او به دنبال راهکاری برای عبادت بهتر. دراینباره گاهی سؤالاتی در ذهن انسان نقش میبندد که مدتی وجدان بیدار او را مشغول کرده و پس از مدتی به علت نیافتن پاسخی مناسب، به منزل اول باز میگردد. مثلاً چه كنيم تا در عبادتهایمان مانند نماز و گفتن ذكر خدا، حضور قلب داشته و توجهمان فقط معطوف به خداوند گردد؟ یا اینکه چه آسیبها ...
مقدمه
فطرت خداجوی انسان تشنه عبادت است و وجدان بیدار او به دنبال راهکاری برای عبادت بهتر. دراینباره گاهی سؤالاتی در ذهن انسان نقش میبندد که مدتی وجدان بیدار او را مشغول کرده و پس از مدتی به علت نیافتن پاسخی مناسب، به منزل اول باز میگردد. مثلاً چه كنيم تا در عبادتهایمان مانند نماز و گفتن ذكر خدا، حضور قلب داشته و توجهمان فقط معطوف به خداوند گردد؟ یا اینکه چه آسیبها و آفاتی عبادت ما را تهدید میکند؟ در این بخش به اختصار سعی شده است پاسخ این دو سؤال داده شود.
راهکارهایی برای عبادت بهتر
1. تصمیم راسخ
تصمیم بگیرم همیشه یک عبادت را هر چند کوتاه انجام دهم. اگر تا به حال در خواندن نماز اول وقت سستی میکردم، با خودم تصمیم بگیرم از امروز مثلاً نماز مغرب را اول وقت بخوانم. از کم شروع کنم، اما ادامهدار و مستمر باشد. حضرت علی(علیه السلام) فرمودند: "قلیلٌ یَدُومُ خیرٌ مِن کثیرٍ مُنقطع"؛ کار کم و همیشگی بهتر از کار زیادی است که انسان را خسته کند و پیوستگی و دوام نداشته باشد.[1]
2. تمرین و ممارست
در درجه بعد بايد تمرين و ممارست داشته باشم. برای بهتر انجام دادن عبادت و درست بهجا آوردن اجزاء آن، تمرين، اساسىترين عامل است. به عنوان مثال سعی کنم برای به جا آوردن قنوت نماز، دعاهایی را هر چند کوتاه یاد بگیرم و هر بار یکی از آنها را در قنوت زمزمه کنم. یا اینکه تمرین کنم پس از پایان ذکر رکوع و سجود، مقداری بدنم آرام بگیرد و بعد سر از رکوع و سجده بردارم یا اینکه خود را عادت دهم نماز را با آرامش و بدون عجله بخوانم و ... .
3. انتخاب بهترین وقت و زمان
سعى كنم بهترين وقت خود را به نماز و عبادت و ذكر خدا اختصاص دهم. اوقاتى به ذكر و عبادت بپردازم كه از نشاط كافى برخوردار باشم و آمادگى بيشترى براى عبادت داشته و بدن در حالت اعتدال باشد. بعد از خوردن غذا و پر بودن شكم و نيز هنگام گرسنگى و ضعف بدن همچنین هنگام خستگى كه نشاط و آرامش كافى ندارم، زمان مناسبى براى عبادت و ذكر خدا نيست. در طول روز كه انسان معمولاً به فعاليتهاى روزانه و انجام وظايف خود اشتغال دارد، آمادگى كافى براى عبادت ندارد. از آن طرف هنگام استراحت بعد از ظهر و نيز پس از پايان يافتن فعاليت روزانه و مغرب ـ به خصوص نزديك اذان صبح و بين الطلوعين ـ فرصت مناسبى براى پرداختن به عبادت و ذكر است. قرآن با اشاره به بهترين اوقات تسبيح و عبادت خداوند مىفرمايد: "در خانههايى كه خدا رخصت داده كه (قدر و منزلت ) آنها رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود. در آن خانه هر بامداد و شامگاه او را نيايش مىكنند".[2] "اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را فراوان ياد كنيد، و صبح و شام او را به پاكى بستاييد".[3] "و نام پروردگارت را بامدادان و شامگاهان ياد كن و بخشى از شب را در برابر او سجده كن و شبهاى دراز، او را به پاكى بستاى".[4] "و هنگامی كه برمىخيزى پروردگارت را تسبيح و حمد گوى و (نيز) پارهاى از شب و در فروشدن ستارگان تسبيحگوى او باش".[5]
4. انتخاب بهترین محل
انتخاب محل خلوت در تقويت حضور قلب به هنگام عبادت و ذكر مؤثر است. ياد خداوند همواره پسنديده است؛ اما در روايات بر مسئله خلوت با خدا و ارتباط با او به دور از چشم ديگران سفارش شده است. در حديثى قدسى خداى متعال به حضرت عيسى(علیه السلام) میفرمايد: "خود را از بـراى من دل نـرم كـن و بسيار ياد من كن در خلوتها".[6] تأكيد بر عبادت در تنهايى و خلوت از آنرو است كه در حضور ديگران و محيط پر سروصدا تمركز لازم براى توجه به خداوند ميسر نمىگردد و مزاحمتها نمىگذارد كه حواس انسان جمع باشد و عبادت و ذكر خدا با حضور قلب انجام گيرد. علاوه بر اين ممكن است انگيزه انسان سالم نماند و به ريا و خودنمايى آلوده شود. پس از كار روزانه و خارج شدن از محيطهاى پر سروصدا، انسان مىتواند به خود بينديشد و به خداوند توجه پيدا كند و به عبادت با حضور قلب بيشتر بپردازد. خداوند از ما دور نيست و از هر كس و هر چيزى به ما نزديكتر است و به فرمودۀ قرآن، از شاهرگ به ما نزديكتر است؛[7] اما براى اينكه با خداوند انس بیشتری داشته باشیم، بايد از درون قلب با او ارتباط برقرار كنيم.
5. صبر و پافشاری
صبر و بردباری و پافشاری برای انجام کار راهکاری دیگر جهت عبادت بهتر است. در آغاز كه انس با خدا در ما پديد نيامده و انسان با خداوند بيگانه است، ارتباط و توجه عميق به خداوند دشوار است، اما پس از تحمل تكرارهای اولیه و توجه و ياد خدا و مستمر گشتن ارتباط با او، انسان با خداوند احساس آشنايى مىكند و با او انس مىيابد و پى مىبرد كه انس با خدا چه لذتى دارد. گاه اين انس تا بدان جا مى رسد كه انسان به جز مواردى كه خداوند فرمان داده سراغ انجام دادن وظايف خود برود و به امور روزمره زندگى بپردازد، حاضر نيست از انس با محبوب و گفتوگوى با او دل بكند.
آفات عبادت[8]
1. ریا
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: "از ریاکاری بپرهیز؛ زیرا هر که برای غیر خدا کاری کند، خدا او را به همان کسی واگذارد که برایش کار کرده".[9] كسى كه براى جلب نظر مردم یا رسیدن به موقعیّت و شهرت، عبادت مىكند، گرفتار دام شیطان است و عباداتش به هدر مىرود. خداوند که بینیازترین است، میفرماید: "هر کس کاری بکند و کسی جز مرا در آن شریک گرداند، من از آن کار بیزارم".[10] این اخلال در عبادت توسط شیطان، حتّى گاهى پیش از عمل و در نیّت پدید مىآید و انسان را از “قصد قربت” باز مىدارد.
2. عُجب
هیچ تنهایی وحشتانگیزتر از خودپسندی نیست؛[11] زیرا خودپسندی مانع پیشرفت و کمال میشود[12] و میوه و ثمره آن دشمنی و کینهتوزی است.[13] شیطان انسان را در حین عبادت، به خودپسندى و مهم دانستن عبادتها مىكشد و اگر كار، با نام و براى خدا هم شروع شده باشد، در نیمه راه، شیطان آن را تباه مىکند و انسان را به غرور دچار مىسازد. امام سجاد (علیه السلام) در دعاى “مكارم الاخلاق” از خداوند چنین مىطلبد: "اِلهى عَبِّدْنى لَكَ وَ لا تُفْسِدْ عِبادَتىِ بِالْعُجْبِ... اَعِزَّنى وَلا تَبْتَلینّى بِالْكِبْرِ..."؛[14] خدایا، مرا بنده خودت ساز، ولى عبادتم را با عُجب، فاسد مگردان، مرا عزیز كن، ولى به تكبّر مبتلایم مساز.
3. گناه
گناهان آثار خوب عبادات را از بین مىبرند. كشاورزى كه پس از ماهها تلاش و زحمت در راه به ثمر رساندن مزرعه و باغ، بر اثر یك غفلت، گرفتار آتشسوزى و حریق محصولاتش مىشود، رنجهایش هدر رفته است. گناهان، آتشى در خرمن عبادات و اعمال ما هستند كه آنها را بر باد مىدهند. امام صادق7 میفرمایند: "خداوند نعمتی را از بنده نگرفت، مگر به سبب گناهی که سزاوار سلب آن نعمت شد".[15]
كاشتن نهال، وقت چندانى نمىبرد، ولى به ثمر رساندن و مواظبت از سلامت آن و زدودن آفتها دشوار است. گاهى گناهان یا حالات ناپسند روحى، همۀ نیكىها را بر باد مىدهد.
4. حسد
امام صادق (علیه السلام) فرمود: "آنگونه كه آتش، هیزم را مىخورد، حسد هم حسنات را مىخورد".[16]
در روایتى آمده كه عابدى مغرور و فاسقى شرمنده، هر دو وارد مسجد شدند. فاسق، بر اثر حالت توبه و پشیمانى، دگرگون گشت و مؤمنى صالح شد، ولى عابد، به علت غرورش، فاسق از كار درآمد.[17]
پینوشت
[1]. آمدی، غرر الحکم، ص534.
[2]. نور: 36.
[3]. احزاب: 41ـ42.
[4]. انسان: 25ـ26.
[5]. طور: 48 و 49.
[6]. کلینی، اصول كافى، ج2، ص502، ح3.
[7]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج93، باب 1، ح42.
[8]. برگرفته از: کتاب پرتویی از اسرار نماز، محسن قرائتی.
[9]. "اِیّاکَ وَ الرِّیاءَ فَاِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِغَیرِ اللهِ وَکَّلَهُ اللهُ اِلی مَنْ عَمِلَ لَهُ" (کلینی، اصول کافی، ج2، ج293، ح1).
[10]. ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص203.
[11]. نهج البلاغه، حکمت 113.
[12]. همان، حکمت 167.
[13]. آمدی، غرر الحکم، ح4606.
[14]. صحیفه سجادیه، دعاى بیستم.
[15]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج10، ص327 و ج21، ص339.
[16]. "اِنَّ الْحَسَدَ یَاْكُلُ الْحَسَناتِ كَما تَأْكُلُ النّارُ الْحَطَبَ" (کلینی، اصول کافى، ج2، ص306، ح1 و 2).
[17]. کلینی، اصول كافى، ج2، ص 314.
[18]. آمدی، غرر الحکم، ص534.
[19]. کلینی، اصول كافى، ج2، ح3.
[20]. برگرفته از: کتاب پرتویی از اسرار نماز، محسن قرائتی.
[21]. "اِیّاکَ وَ الرِّیاءَ فَاِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِغَیرِ اللهِ وَکَّلَهُ اللهُ اِلی مَنْ عَمِلَ لَهُ" (کلینی، اصول کافی، ج2، ص293، ح1).
[22]. نهج البلاغه، حکمت 113.
[23]. همان، حکمت 167.
[24]. آمدی، غرر الحکم، ح4606.
[25]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج10، ص327 و ج21، ص339.
[26]. "اِنَّ الْحَسَدَ یَاْكُلُ الْحَسَناتِ كَما تَأْكُلُ النّارُ الْحَطَبَ" (کلینی، اصول کافى، ج2، ص306، ح1 و 2).