درها و دیوارهای نماز خوان!

درها و دیوارهای نماز خوان!

در شرح احوال آخوند ملّا محمّد كاشاني آورده اند: هر نيم شب ، نمازي چنان با سوز و گداز مي خواند که بدنش به لرزه مي افتاد.  روزي پس از ختم درس ، يكي از طلاّب به مَدْرس آن بزرگوار آمد و گفت : آقا، اين آقا شيخ مي گويد كه ديشب به وقت سحر ديدم كه از در و ديوار صداي «سُبّوحٌ قدّوس ، ربّنا وَ ربُّ الملائكةِ وَ الرّوح» بر مي آيد و چون نگريستم ديدم كه آقاي آخوند در سجده ، اين ذكر را مي گو ...

در شرح احوال آخوند ملّا محمّد كاشاني آورده اند: هر نيم شب ، نمازي چنان با سوز و گداز مي خواند که بدنش به لرزه مي افتاد.

 روزي پس از ختم درس ، يكي از طلاّب به مَدْرس آن بزرگوار آمد و گفت : آقا، اين آقا شيخ مي گويد كه ديشب به وقت سحر ديدم كه از در و ديوار صداي «سُبّوحٌ قدّوس ، ربّنا وَ ربُّ الملائكةِ وَ الرّوح» بر مي آيد و چون نگريستم ديدم كه آقاي آخوند در سجده ، اين ذكر را مي گويد.

آخوند کاشی فرمود: اين كه در و ديوار به ذكر من متذكّر باشند امري نيست ؛ مهمّ آن است كه او از كجا محرم اين راز گشته است.

تاریخ حکما و عرفا متاخر بر صدرالمتالهین ، ص ۷۵ (به نقل از داستان های شیرین نماز سید عبدالله حسینی)