چرا طرز نماز خواندن در قرآن نیامده ؟
مسائلی که به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وحی شده است، بر دو گونه است: بخشی از آن ها عبارت است از آیات «قرآن» که به پیامبر وحی شده است. و بخش دیگر، احکام و تعلیماتی است که جدا از قرآن و به عنوان شرح و بیان قرآن به پیامبر صلی الله علیه وآله وحی گردیده است و لازم نیست تمامی احکامی را که پیامبر صلی الله علیه وآله بیان می کند، همه به عنوان «قرآن» باشد. از این رو، خداوند متعال در قرآن پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را مبیِّن و روشنگر قرآن شناسانده و میفرماید: «و انزلنا الیك الذكر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفكرون» (نحل، آیه44). «و بر تو قرآن را نازل كردیم تا بر امت آنچه فرستاده شده بیان كنى باشد كه عقل و فكر به كار گیرند» بنابراین، قرآن و وجود رسول الله صلی الله علیه وآله مکمّل یکدیگرند؛ چه اینکه با نبود هر یک امر تبلیغ و رسالت کامل نمیشود و یکی از حکمت های وجود ائمه علیهم السلام بعد از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله نیز همین امر است. توضیح: (در 5 نکته و یک نتیجه گیری) نکته 1): قرآن كریم خود مى فرماید: هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَكِّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ (جمعه، آیه 2). و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند! این آیه مى گوید یكى از وظایف و مسؤولیت هاى پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله تعلیم كتاب و حكمت است معلوم مى شود كه قرآن نیاز به تعلیم دارد و این طور نیست كه هر كسى بتواند قرآن را بفهمد و مطالب و احكام آن را درك كند. قرآن مى فرماید: وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ (حشر، آیه 7). آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید؛ و از (مخالفت) خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است! بنابراین خود قرآن به ما دستور مى دهد كه از اوامر و دستورات پیامبر باید اطاعت كنیم. نکته 2): و پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله خود فرمود: «صلوا كما رأیتمونى اصلى» «نماز بخوانید همان طور كه مى بینید من نماز مى خوانم» (بحار، ج 82، ص 279، چاپ بیروت). و همچنین فرمود: « انى تارك فیكم الثقلین كتاب اللّه و عترتى اهل بیتى لن تضلوا ان تمسكتم بها» من در بین شما دو چیز گرانبها قرار مى دهم كتاب خدا و عترتم اهل بیتم كه اگر تمسك به این دو كنید هیچ گاه گمراه نمى شوید» (بحار، ج 23، ص 147). و فرمود: «انا مدینه العلم و على بابها» «كه من شهر علمم، على در آن است» (بحار، ج 40، ص 210، ب 94، ح 4). بنابراین ما باید احكام دین و علوم و دانش هاى دینى و علوم نبوى را از طریق اهل بیت علیهم السلام دریافت نماییم. نکته 3): قرآن به ما دستور داده است: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَیرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا (نساء، آیه 59) ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= اوصیای پیامبر] را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است. بنابراین خود قرآن به ما دستور اطاعت از پیامبر و اولى الامر (كه مصداق بارز و درجه اول آن امامان معصوم است) را داده است. بنابراین آنچه از احكام و دستورات نماز است همان دستوراتى است كه خدا به پیامبر داده است و پیامبر براى ما بیان نموده است. و احادیث پیامبر صلوات الله علیه و آله به وسیله اهل بیت آن بزرگوار و اصحاب و تابعین و علاقه مندان و ارادتمندان و دانشمندان حدیث و روایت با تحمل سختى ها و دشوارى ها و با زحمت هاى فراوان محفوظ مانده است. و در این راه سختى هاى فراوان كشیده اند و دانشهایى را براى درك و فهم و تجزیه و تحلیل و نقد و بررسى احادیث و روایات بنا نهاده و تأسیس نمودند. نکته 4): به عنوان نمونه: در كتاب شریف وسایل الشیعه كه بر اساس جمع آورى و ترتیب احادیث اهل بیت علیهم السلام نوشته شده است و از جوامع روایى ثانوى به حساب مى آید و مرجع علمى براى فقها و علما و دانشمندان است و براى مباحث علمى و فقهى به آن استناد مى شود بیش از هفت هزار روایات درباره نماز و خصوصیات و جزئیات آن از طریق اهل بیت پیامبر علیهم السلام نقل نموده است.
و در هر یك از جوامع دیگر، جوامع اولى مثل كافى، فقیه،تهذیب و جوامع ثانوى مانند: بحار ـ وسایل ـ وافى نیز به همین ترتیب مقدار قابل توجهى از روایات درباره نماز و شرح و توضیح آن آمده است. از جمله در وسایل ج 3 ص 5، (چاپ اسلامیه ـ حدیث شماره 4383) از جوامع اولى (فروع كافى ـ من لایحضره الفقیه و تهذیب) باضافه كتابهاى علل الشرایع و معانى الاخبار و تفسیر عیاشى نقل مى نماید: از زراره نقل شده است كه گفت از امام باقر از آنچه از نماز كه خداى عز و جل واجب نموده است پرسیدم فرمود: پنج نماز در شب و روز. گفتم آیا خدا آنها را نام برده و در كتابش بیان كرده؟ فرمود: آرى، خداى تعالى به پیامبرش فرمود:« اقم الصلاة لدلوك الشمس الى غسق اللیل »(سوره اسراء، آیه 78) و دلوك شمس موقع زوال آن است و بین دلوك شمس تا نیمه شب چهار نماز است كه خدا آنها را نام برده و بیان كرده و بر ایشان وقت قرار داده. و غسق لیل نصف شب است. سپس خداى تبارك و تعالى فرمود: «و قرآن الفجر ان قرآن الفجر كان مشهودا »(سوره اسراء، آیه 78) پس این نماز پنجم است. و خداى تبارك و تعالى فرمود: « أقم الصلاة طرفى النهار »(سوره هود، آیه 114) و دو طرف روز مغرب و صبح است. « و زلفا من اللیل »(سوره هود، آیه 114) كه نماز عشاء است. و خداى تعالى فرمود: « حافظوا على الصلوات و الصلوة الوسطى »(سوره بقره، آیه 238) و صلوة وسطى نماز ظهر است و آن اول نمازى است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله گذارد و ظهر وسط روز و وسط دو نماز صبح و عصر است. « و قوموا للّه قانتین » (سوره بقره، آیه 238) و این آیه در روز جمعه نازل شد و رسول خدا(ص) در سفر بود پس پیامبر صلی الله علیه و آله در نماز قنوت خواند (و دستها را براى قنوت و دعا بالا برد). خوب است توجه داشته باشیم كه اگر قرار است شخص مذكور مستقیما از قرآن كریم استفاده نماید این آیات را چگونه عمل مى نماید؟ و همچنین آیات دیگر از جمله: «و من اللیل فاسجد له و سبحه لیلا طویلا »(سوره انسان، آیه 26) « و اسجد »(سوره علق، آیه 19) « و من اللیل فسبحه و ادبار السجود » (سوره ق، آیه 40) « الراكعون الساجدون »(سوره توبه، آیه 112) «فسبح بحمد ربك و كن من الساجدین » (سوره حجر، آیه 98) « انما یومن بآیاتنا الذین اذا ذكروا بها خرّوا سجدا »(سوره سجده، آیه 15) «تراهم ركعا سجدا » (سوره فتح، آیه 29) « و تسبحوه بكرة و اصیلاً » (سوره فتح، آیه 9) «یسبح له فیها بالغدو و الآصال »(سوره نور، آیه 36) « و اذكر ربك كثیرا و سبّح بالعشى و الابكار »(سوره آل عمران، آیه 41) «و سبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس و قبل غروبها »(سوره طه، آیه 130) « و من آناء اللیل فسبح و اطراف النهار »(سوره طه، آیه 130) « و استغفر لذنبك و سبح بحمد ربك بالعشى و الابكار »(سوره غافر، آیه 55) « و سبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس و قبل الغروب »(سوره ق، آیه 39) «فسبح باسم ربك العظیم »(سوره واقعه، 74 و 96 و سوره الحاقه، آیه52) « سبح اسم ربك الاعلى »(سوره اعلى، آیه 1) «فسبح بحمد ربك و استغفره » (سوره نصر، آیه 3) «و من اللیل فسبحه و ادبار النجوم »(سوره طور، آیه 49) «و سبحوه بكرة و اصیلا » (سوره احزاب، آیه 42) « ان لك فى النهار سبحا طویلا »(سوره مزمل، آیه 7) « و من اللیل فتهجد به نافلة لك »(سوره اسراء) « قم اللیل الا قلیلا نصفه او انقص منه قلیلا او زد علیه و رتل القرآن ترتیلا ان ناشئة اللیل هى اشدّ وطا و اقوم قیلاً »(سوره مزمل) «قد افلح من تزكى و ذكّر اسم ربه فصلى »(سوره اعلى، آیه 15) « الذین یذكرون الله قیاما و قعودا و على جنوبهم » (آل عمران، آیه 191) « و اذا قاموا الى الصلاة قاموا كسالى یراءون الناس و لایذكرون الله الا قلیلا »(سوره نساء، آیه 142) «و اذكر اسم ربك بكرة و اصیلا »(سوره انسان، آیه 25) « فاذا قضیتم الصلاة فاذكروا اللّه قیاما و قعودا و على جنوبكم »(سوره نساء، آیه 103) نکته 5): به طور خلاصه با توجه به این آیات و دیگر آیات قرآن كریم ایشان باید اهل تهجد و نماز شب و تلاوت قرآن درشب و ذكر و عبادت و سجده و تسبیح به هنگام صبح و شب و... باشند و همان چیزى را كه خودش نماز مى داند ، دائما در همان حال باشد: «فى صلاتهم دائمون» (سوره معارج، آیه 23) و عمل خاصى را به عنوان نماز انجام مى دهد و براى آن برخیزد و ذكر كثیر داشته باشد وگرنه به بیان صریح آیه قرآن منافق خواهد بود.
«و اذا قاموا الى الصلاة قاموا كسالى و لایذكرون الله الا قلیلا» (سوره نساء، آیه 142) و تمام اوامر قرآنى را باید انجام دهد. به هر حال خوب است روشن شود كه این همه آیات قرآن درباره ذكر و تسبیح و تلاوت قرآن و سجده و ركوع و قنوت و طهارت و مواقع خاصى سجده و ذكر و تسبیح و مانند اینها را چگونه عمل مى كند؟ و اگر مى گوید نمى دانم كه چه باید بكنم در این صورت جواب دهد كه با این آیه قرآن «فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون» (نحل، آیه 43 - انبیاء، آیه 7) چه مى كند اگر خود او اهل ذكر و قرآن ومعارف دینى نیست) باید برود و از اهل ذكر بپرسد. و با این آیه قرآن كه مى فرماید: «و ما كان المومنون لینفروا كافة فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فى الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلّهم یحذرون » (سوره توبه، آیه 122) چه مى كند؟ آیا از آنهایى است كه براى تفقه در دین رفته است و فقه دین یادگرفته؟ یا از آنهایى است كه از كلام و گفتار كسانى كه علم دین یاد گرفته اند بهره مند مى گردد؟