نماز چه نقشي در زندگي سياسي مسلمانان دارد؟

سياست در اسلام، سياست خدعه و فريب و استفاده از هر ابزار و وسيله براي رسيدن به هدف و مقصد نمي باشد بلکه حرکت و فعاليتي جهت دار و مقدس در جهت تحقق اهداف نوراني اسلام و جامه عمل پوشاندن به دستورات الهي در جامعه بشري و در نهايت قرب به حق است.

پر کردن مساجد و نماز جماعت و نماز هاي جمعه و نماز هاي عید فطر و قربان، تاثير شگرفي در زندگي سياسي مسلمانان ايفا مي نمايد كه بطور خلاصه چند اثر آن را می نویسیم :

1. تشخيص و اطاعت از رهبري صالح

براي امام جماعت شرايطي گفته شده که مأمومين در صورت وجود آن شرايط مي توانند به وي اقتدا کنند و از وي تبعيت نمایند.

مشكل امروز مسلمانان آن است كه نماز مى خوانند ولى رهبرانشان افراد ترسو و وابسته و دست نشانده و بدون ملاك هاى الهى اند. با زبان از خداوند راه مستقيم مى خواهند، ولى در عمل بيراهه مى روند.

امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمودند : « هر كسي كه به خدا ايمان دارد و عبادت هاي طاقت فرسا هم انجام مي دهد ولي امام لايقي از طرف خدا ندارد، تلاشش بي فايده است.» [1]

2. بر قراري وحدت سياسي

در صورتي که مسئولين جامعه از نمازگزاران واقعي باشند و در مساجد حضور پيدا کنند، زمينه براي گسترش گفتمان سياسي مردم و مسئولین فراهم مي شود. اين امر باعث افزايش تفاهم سياسي و اعتماد متقابل نسبت به قضاوت، اجرا، تخصص و دانش طرفين مي شود؛ و مسئولين و مردم از امکانات، مضيقه ها و قابليت های هم مطلع شده و زمينه پذيرش انتقادات سازنده بين مسئولين و مردم فراهم مي شود.[2]

3. نفى طاغوت و ايستاگى در مقابل ستم‏

انسانى که فقط خداوند را عبادت نمايد و در مقابل او سر تعظيم و تسليم فرود آورد، غير خدا براى او حقير و کوچک مى‏شود و در مقابل طاغوت و ظالمان سر تسليم فرود نمى‏آورد. خداوند اين را يکى از اهداف بعثت پيامبر(ص) دانسته است: «و در ميان هر امتى، پيامبرى را مبعوث کرديم تا خداوند را عبادت نماييد و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهيز کنيد.»[3]

4. ناكام گذاشتن دشمنان اسلام

از نظر «سياسى» نماز - به خصوص نمازهاى جمعه، اعياد و جماعت - نشانگر شكوه، بزرگى و اتحاد مسلمانان و همچنين زمينه ساز پويايي و رشد سياسي جوامع اسلامي مي باشد و همين امور سبب می شود تا مسلمانان همواره براي مقابله با توطئه هاي دشمن آماده بوده و دشمنان اسلام را در پياده نمودن نقشه هاي شومشان ناكام بگذارند.

 

[1] - « كُلُّ مَنْ دَانَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ فَسَعْيُهُ غَيْرُ مَقْبُول» ؛ (الكافي، ج 1، ص 183)

[2] - عليرضا وحدت پناه، نماز و جامعه شناسي، ستاد اقامه نماز و احياي زکات، بهار 84، دوم، ص 162

[3] - «وَ لَقَدْ بَعَثْنا في‏ كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‏» ؛ (نحل : 36)